سوال:
چگونه مي توان درك كرد كه انسا ن از درگاه خدا رانده نشده وهنوز راه برگشتي هست وچگونه مي تواند بفهمد كه انسان هيجگاه تنها نيست بلكه كسي هست كه اورا حمايت كند؟
پاسخ:
سلام
قرآن کریم، سخن خداوند و حق و راستی است. قرآن به روشنی به همه بندگان اعلام میکند که رانده شدهای وجود ندارد و درگاه خدا برای ورود همه رهپویان باز است. دربانان آن درگاه نه تنها مانع نمیشوند، بلکه چشم انتظار وارد شوندهای هستند تا از او به بهترین وجه استقبال کنند. خدای ارحم الراحمین کسی را از درگاه خود نمیراند. آیات رحمت و دعوت خداوند آن قدر زیاد است که هیچ راهی برای یأس و ناامیدی نمیگذارد، از جمله: «بگو: ای بندگان من که بر خود ظلم بسیار کردهاید، هرگز از رحمت و پذیرش من مأیوس نباشید، زیرا خداوند همه گناهان را میبخشد، چه این که او بخشنده و مهربان است».(1)
از رحمت خداوند این است که بندگان را به تازیانه درد و رنج و مصیبت مینوازد تا از خواب غفلت بیدار شوند و از گناه توبه کنند وبه وادی رحمت حق وارد گردند، ولی متأسفانه گاهی بعضی انسانها آنقدر با حق تعالی دشمنی میورزند و از پذیرش دعوت خدا سر میپیچند که گویا خداوند بزرگ از هدایت آنان مأیوس میگردد و آنان را به خود وا میگذارد. اگر بخواهیم کسی را رانده شده درگاه حق بدانیم، این افراد میباشند؛ کسانی که خداوند به آنان میفرماید: «اعملوا ما شئتم انّه بما تعملون بصیر(1)؛ ای معاندان و کافران [که از شنیدن دستورهای ما و دیدن و باور آیتهای ما را با دارید] آنچه میخواهیم انجام دهید [که شما را وانهادهایم] و بدانید که خداوند به آنچه انجام میدهید، بینا است».
این گونه افراد به بیان قرآن به عذاب استدراج مبتلا شدهاند، یعنی خداوند آنان را از درگاه خود رانده و به خود واگذار و آنان از زندگی حیوانی از لذتهای دنیا بهرهمندند اما ااز خدا غافل و به شهوترانی و هواپرستی مشغولند و هیچ تازیانه دردآور هشدار دهندهای بر آنان فرود نمیآید تا این که ناگاه در اوج لذت و غفلت، دست انتقام الهی آنان را میگیرد.
نشانه رانده شدهگی آن است که در پی گناه و ستم و طغیان، تازیانهای نیست، بلکه وفور لذت و امکانات دنیایی است.(1)
پس اگر در نعمت هستیم، ولی استغفار را فراموش نکرده و به درگاه خدا توبه و زاری دیدیم، مورد توجه پروردگار هستیم و رانده شده نمیباشیم. زمانی که گناهان پی در پی نه تنها با تازیانه هشدار همراه نبوده، بلکه با زیاد شدن لذت و نعمت دنیا همراه باشد، باید از رانده شدن بیم داشته باشیم.
درک این که انسان بفهمد تنها نیست، هم سخت دشوار و هم راحت و آسان است. هنگامی که به قلب و دل صاف خود رجوع میکند و مییابد که هر لحظه و هر جا در محضر خداوند است و همه عالم در حضور الهی است، پس تنها نیست. چنین انسانی هیچ گاه احساس وحشت و تنهایی نمیکند. او مییابد که: «خداوند بر هر چیزی گواه است»(1) و«او با شما است، هر جا که باشید»(2) و احساس میکند: «ما (خداوند) از رگ گردن به انسان نزدیکتریم(3)» و میفهمد: «هر آنچه در دل پنهان میدارید و هر آنچه آشکار میکنید، خداوند از آن آگاه است(4)» سرانجام این که: «به هر جا رو کنید، آنجا صورت خدا است».(5)
بیدلی در همه احوال خدا با او بود او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد!
این است سخن قرآن که: «و در جانهایتان است، آیا نمیبینید».(6)
اما آن کس که خداوند را فراموش کرده و هیچ صحنهای از زندگی یا حداقل گوشهای از قلب و دل خویش را برای حضرت حق باز نکرده است، فهم حضور خداوند برای او بسیار و دشوار است.
پس باز با حافظ میگوییم:
اگر خواهی که دوست نگسلد پیوند سر رشته نگهدار تا نگهدارد
پینوشتها:
1ـ زمر (39) آیه 53.
1ـ فصلت (41) آیه 40.
1ـ ر.ک: تفسیر نمونه، ج 7، ص 32 ـ 35.
1ـ حج (22)، آیه 17.
2ـ حدید (57)، آیه 4.
3ـ ق (50)، آیه 16.
4ـ آل عمران (3)، آیه 29؛ بقره (2) آیه 284.
5ـ بقره (2) آیه 115.
6ـ ذاریات (51)، آیه 21.