بسم الله الرحمن رحیم
با سلام
این روزها شاهد آمار وحشتناکی از دختران سن بالا هستیم که البته در پسران هم اینگونه است اما در دختران این تعداد بیشتر است و طبق آماری (کمبود ۱۰۰ هزار پسر آماده ازدواج) خیلی از اینها برایشان شوهری نیست و پسران نیز قصد ازدواج ندارند یا در سن بالا تصمیم به ازدواج دارند.
لذا در سوالاتی که روزانه ارسال می شود بسیاری از دخترانی که سن آنها بالا رفته و خواستگاری ندارند سوالشان این می باشد که آیا بخت بستن واقعیت دارد؟ آیا دعای بخت گشایی داریم؟ چه کسی بخت ما را بسته است؟
من الان به ترتیب عاملان اصلی خدمت همه شما عرض می کنم که چه کسی بخت شما را بسته است:
1. پدر و مادر و توقعات زیادی و بی جای آنها
الف: بهترین سن برای ازدواج دختران که دارای نشاط و زیبایی هستند 18 تا 22 سال است که متاسفانه خیلی از مواقع پدر ومادر اجازه آمدن خواستگار به بهانه تحصیل نمی دهند و بعد که سن دختر بالا می رود طبیعی است که خواستگار کمتر و با شرایط خوب کمتر خواهد داشت.
ب: توقعات بیجایی که از خواستگار دارند مثل ماشین و خونه و شغل خوب.یا تحصیلات عالیه و ... یادم است دختری گلایه میکرد در مشاوره ای که داشت و می گفت خواستگاری مومن و با اخلاق داشتم اما چون پول رهن خانه کم داشت پدرم جواب منفی داد.
وقتی انتظارات از خواستگار بیشتر می شود مسلما شرایط برای پیدا شدن خواستگار خوب هم کم می شود و حال باید کمک کرد خیلی از این کمبود ها در زندگی جبران شوند.
ج: عملکرد بد و ضعیف مادران.به این شکل که وقتی در منزل از همسران خود توقعات بالا و خارج از توان دارند و این عمل باعث درگیری و اختلاف همیشکی در منزل است مسلما پسر این خانواده هیچ نگاه مثبتی به ازدواج نخواهد داشت چون می داند که همسر او هم در آینده اینچنین عمل خواهد کرد و به قول معروف سری که درد نمی کند را دستمال نمی بنندند.
2. خود دخترخانم ها
دومین گروهی که باعث بسته شدن بخت دختران شده اند خودشان می باشند. بله خودشان، به این علت که وقتی در سن مطلوب ازدواج خواستگارانی خوب دارند بخاطر توقعات بی جا آنها را رد می کنند و دنبال شخصی ایده آل هستند که کمتر پیدا می شود.باید انتظارات کمتر شود و منطقی فکر کرد.
نکته دیگر عملکرد دختران است که وقتی ازدواج و در جلسات خواستگاری اظهار می کنند ما دنبال زندگی پاک و ساده هستیم و تقوی و ایمان همسر مهم است و نه پول و تجملات و چشم و هم چشمی. اما بعد از عقد و ازدواج چنان انتظاراتی از همسران دارند که آنها را از ازدواچ پشمان می کنند و همین ها وقتی به دوستان مجرد خود از مشکلات زندگی می گویند آنها را منصرف از تشکیل خانواده می کنند.
متاسفانه رابطه ها و دوستایی که قبل از ازدواج دارند و حتی در خانم های متاهل باعث ترس از ازدواج پسران شده است که می گویند دختر سالم نیست و تضمینی هم نیست به آنها.و همین ها وقتی در مجردی به راحتی دختران خودشان را در اختیار آنها قرار می دهند چرا پسر تن به مسئولیت و زندگی سخت دهد و اینگونه هم لذت خود را می برد و هم آزاد و بی دغدغه خواهد ماند.
ج: مسئولین کشور
وقتی حرف از مشکلات ازدواج جوانان و بالا رفتن سن ازدواج می شود اولین عامل را وضعیت بد کشور و کوتاهی مسئولین را ذکر می کنند در حالی که به نظر من این علت در اولویت سوم است و مشکل اصلی عدم ازدواج، دو مورد بالا و بعد این مورد می باشد.
کوتاهی های مسئولین به نحوه های مختلفی می تواند باشد:
1. فراهم نکردن زمینه های شغلی برای جوانان که باید بعد از 30 سالگی تازه شغلی پیدا کنند و سرمایه جمع کنند و به فکر ازدواج باشند.
2. تورم بالایی که در کشور وجود دارد و یک زوج در ابتدا باید برای تهیه مایحتاج زندگی بیشترین هزینه ها را بکنند. مثلا ماشین لباس شویی امسال نسبت به سال قبل دوبرابر شده است و این گرانی اجناس جوانان را منصرف می کند.
3. فرهنگ سازی نکردن ساده زیستی و ازدواج آسان و در سن پایین. مسئولین باید از هر طریقی مثل رسانه ها دنبال فرهنگ سازی ازدواج به سبک اسلامی باشند و این را ترویج دهند اما متاسفانه می بینیم که گرفتار سیاست زدگی شده اند و از جوانان غافل می باشند.
4. ایجاد مراکزی امن و مطمئن مثل موسسات و سایت های همسریابی که با نظارت افرادی خبره دختران و پسران به هم معرفی شوند تا زمینه ازدواج به راحتی فراهم شود.