پرسش:
در كتابهاى درسى از "فرويد" زياد استفاده شده و نظريات او در روانشناسى حرف اوّل را مى زند اما در كتب مذهبى به نظريات او خرده مىگيرند. در اين باره راهنمايى كنيد و كتاب هايى را معرفى نماييد.
پاسخ:
با سلام و ادب و تشکر از ارتباط جنابعالی
بدون ترديد "فرويد" روان شناس باهوش و روانكاو زبردستى بوده، ولى قطعاً نظريات ايشان مانند دانشمندان ديگر قابل نقد و بررسى است.
البته ايشان نظريات تازه و جديد و قابل توجهى در روانشناسى بيان كرده است و بر اين اساس در كتابهاى روانشناسى از نظريات ايشان ذكر مىشود؛ نظرياتى مانند روان ناخودآگاه، فرافكنى و...، اما اين به معناى درست بودن تمام نظريات او و به خصوص در مورد دين و خاستگاه آن و نقدناپذير بودن آنها نمىباشد.
بر اين اساس، بعضى از عقايد "فرويد را دانشمندان بزرگ اعم از مذهبى و غير مذهبى با كمال صراحت و مستدل رد كردهاند. بعضى از روان شناسان غربى كه به افكار وى ابراز تمايل مىكنند، نتوانستهاند نارسايى حرفهاى او را در مورد مذهب پنهان نمايند: يكى از آنها مىگويد: "كسانى كه آثار فرويد را مطالعه مىكنند، به اين نتيجه خواهد رسيد كه او انتظارها و خواستههاى خواننده را درباره مسائل مذهبى و نظائر آنها به طريق مختلف اجابت ننموده و پاسخ پرسش هايى را كه در اين زمينه وجود دارد نداده است، ولى بايد به خاطر آورد كه "فرويد" هرگز ادعا نكرده كه توضيح كاملى درباره امور مذهبى داده است".(1)
هارتمن و كريز بر اين مسئله اشاره دادند كه فرويد در ارتباط با رشد شخصيت، در وهله نخست متأثر از دكترين تكامل "داروين" بوده است، در نتيجه تمايل داشته تا مراحل رشد را در قالب اصطلاحات تكامل انسان مطرح سازد.(2)
در اين جا به بعضى از اشكالات نظريه "فرويد" اشاره مىكنيم:
1- وى وجدان اخلاقى را همان منهيات اجتماعى و تمايلات واپس زده مىداند و تصريح نموده كه تصوّرات ابتدايى خوب و بد در بشر وجود ندارد و وجدان اخلاقى فطرى نيست. اما اين نظريه حتى نزد طرفداران مكتب او مقبول نيست. يكى از آنها مىگويد: البته همه گفتههاى فرويد را نبايد كاملاً صحيح و منطبق با واقع دانست، مثل مفهومى كه او از وجدان باطن استنباط مىكند، كه متضمن عيوب و نقائصى است.(3)
2- "فرويد" در فرايند قوام شخصيت، براى غريزه جنسى نقش بسيار مهم و استثنايى قائل است و آن را از اغاز با كودك همراه دانسته و بر اساس آن مراحل رشد شخصيت را به: دهانيك مقعدى و آلتى تقسيم مىكند. وى به هيچ وجه به رشد و مراحل مختلف آن از جنبههاى ذهنى و ادراكى و ساير ابعاد روانى انسان، توجه نمىكندو گويا همه آنها را در مسير جنسيت ديده و رشدشان را در آن جهت توجيه مىكند و اين درست بر خلاف يافتههاى شخصى و تجارت علمى است. "فرويد" براى كودك قائل به غريزه جنسى از آغاز تولد است، هر چند عدهاى گفتهاند مراد وى از غريزه جنسى و يا جنسيت، معنى متداول آن نيست، بلكه منظور لذتهاى جنسى است اما اين توجيه دور از واقعيت است.
شاهد بر اين مدعا سخنان فرويد است. او مىگويد: "در دوران كودكى، غرايز جنسى به يكديگر وابسته نيستند، ولى در دوران بلوغ اين مناطق با هم در ايجاد لذت شركت مىكنند".(4) عشق مادرى، محبت فرزندى و برادرى، رفاقت و دوستى به عقيده "فرويد" از جنسيت مشتق هستند. روابط مادر با فرزند و معلم با شاگردان و به طور كلى تمام ارتباطهاى اجتماعى بين اشخاص يا طبعاً خصيصه جنسى دارند و يا داراى اصل و ريشه جنسى هستند.(5) اما هيچ دليلى بر مدعاى "فرويد" نمىتواند باشد.
ضرورتى ندارد كه گفته شود همه غرايز از آغاز تولد در انسان يا حيوان بالفعل موجود است. ثانياً صرف اين كه مثلاً لب و دهان در بزرگى يكى از منابع شهوت زا است، دليل آن نيست كه عمل مكيدن را كه براى كودك لذّت آور است، مستند به غريزه جنسى بدانيم، بلكه موضوع لذّت بردن كودك از مكيدن، نشانه حكمت الهى است. اين يك ميل كمكى براى تأمين غريزه تغذيه است.
3- "فرويد" بر اساس نظريه سه نظامى خويش درباره شخصيت معتقد است كه بين "نهاد" و "من" ناسازگارى به وجود مىآيد و اگر "من" كنترل بيشترى داشته باشد، اضطراب افزايش مىيابد و انسان براى مقابله با آن يا رياضت مىكشد و يا به افكار روشنفكرانهاى از قبيل افكار فلسفى يا مذهبى دست مىيابد. اين يكى از اشتباهات بزرگ فرويد است. او توجه ندارد كه فطرت خداگرايى يا خداجويى در اين سنين، ظهور و خودنمايى در وجود جوان دارد. فرويد معتقد است كه علت تكوين مذهب مبنى بر دو پديده زير است:
1- تشويش و اضطراب انسان در برابر تحريكهاى غريزى خود.
2- ترس انسان در برابر نيروهاى خصمانه طبيعت.
به اين ترتيب فرويد بر خلاف "رناك" عامل عقل را تكوين مذهب دخالت نمىدهد و آن را يك امر نفسانى مىداند".(6) آيا دانشمندان الهى جهان كه به خدا ايمان آوردهاند، اعتقادشان بر اساس روانكاوىهاى فرويد بوده است؟
براى بررسى بيشتر با نظريات وى و نقدهاى آن كتابهاى ذيل معرفى مىشود:
1- انديشه هاى فرويد،
2- فرويد و فرويديسم،
3- كودك، ج 1، از آقاى فلسفى،
4- مكتبهاى روانشناسى و نقد آن، ج 1، از دفتر همكارى حوزه و دانشگاه،
5- نقدى بر فرويدويسم از ديدگاه روانشناسى علمى، اثر هارى كى ولز، ترجمه نصراللَّه كسرائيان.
1. محمد تقى فلسفى، كودك ج 1، ص 336، به نقل از انديشههاى فرويد، ص 86.
2. مكتبهاى روانشناسى و نقد آن، ج 1، ص 324.
3. كودك، ج 1، ص 345.
4. مكتبهاى روانشناسى و نقد آن، ص 379.
5. كودك، ج 1، ص 36، به نقل از انديشههاى فرويد، ص 47.