پرسش:
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما طلبه محترم
ببخشید من سوالی داشتم که خیلی وقته در ذهنم هست و نتونستم جواب قانع کننده ای براش پیدا کنم و همین باعث مشکلات فکری برام شده.
خب میدونید که دعا و سحر و طلسم واقعیت داره و با این کار خیلی از دخترا بختشون بسته میشه و یا اختلافاتی وارد زندگی مردم می کنند و همه اینها توسط همین دعا و طلسم و. ...هست. حالا سوال من اینه که چرا خدا این اجازه رو میده و آیا قدرت جلوگیری از تاثیر اینها رو نداره؟
ممنون از پاسخگویی شما
پاسخ:
با سلام و ادب خدمت شما دوست عزیز
خدمت شما عرض کنم مسلما حقيقتي به نام سحر و جادو يا تأثير گذاري از طريق طلسم وجود دارد و قرآن به صراحت نسبت به اين امر تصريح نموده است؛ سحر در لغت به معناى كار لطيف، ظريف و عجيبى است كه علّت آن مخفى است و در عرف شرع به كارى مىگويند كه سبب و علّتش مخفى باشد و انسان خيال كند كه واقعيت دارد، ولى خدعه و فريبكارى باشد.(1)
البته سحر انواع و اقسام مختلفي دارد و كه بخشي امور غير واقعي و تخيلي و يا توهمي و بخشي هم چيزي شبيه تردستي است؛ اما در معناي دقيق و خاص، سحر و جادو نوعي به كار گرفتن علل و اسباب ناشناخته عالم براي رسيدن به معلول ها و نتايج خاص هستند كه در دين به شدت مذموم بوده و از نگاه شرع گناه كبيره بسيار خطرناكي به حساب مي آيد؛ در اسلام از يادگيرى سحر و انجام دادن اعمال سحر و جادوگرى به شدت منع شده و از نظر تمام فقهاى اسلام ياد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگرى به دليل وجود روايات متعدد در مذمت و حرمت اين عمل حرام است.
به عنوان مثال امام على (ع) در اين خصوص مىفرمايد: «كسى كه سحر بياموزد، كم يا زياد، كافر شده است و رابطه او با خداوند به كلّى قطع مىشود». (2)
در هر حال چنين چيزي وجود دارد و در قرآن هم به تاثير گذاري اين بخش خاص ازانواع سحر تاكيد شده؛ قرآن، در سوره بقره وقتي داستان هاروت و ماروت را بيان مىكند مىفرمايد:
«سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مىدادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمىدادند، مگر اينكه از پيش به او مىگفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مىآموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمىتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند». (3)
پس اصل سحر ابتدا توسط شياطين در بين مردم رواج يافت و بعد خداوند راهكارهايي را براي ابطال آن و البته آزمايش افراد به ايشان آموخت اما گروهي در اين مساله از راه صواب خارج شدند و مسير سوء استفاده را در پيش گرفتند و از اين علل و اسباب ناشناخته در مسيري نادرست بهره بردند.
البته در كنار اين نگاه واقع بينانه در پذيرش اصل سحر بايد گفت كه آن چه امروزه در جامعه ما رواج دارد چيزي جز توهم سحر و طلسم نيست و برخي از اين طريق و با ادعاي توانايي در اين زمينه ابزاري براي ترس ديگران از خودشان و تمكين نمودن آنان در قبال زياده خواهي هايشان فراهم آورده اند؛ درواقع انجام امور مرتبط با سحر و جادو مانند همه امور تخصصي ديگر تنها در اختيار عده معدودي است و ورود در اين عرصه كه به عرصه علوم غريبه مشهور است در توان و قدرت هر كسي نيست.
به عبارت روشن تر ورود در اين زمينه ها تبعات و مشكلات گوناگوني را ممكن است براي خود فرد به دنبال داشته باشد كه در نتيجه بسياري از افراد تمايل و توانايي ورود و رسيدن به توانمندي و تخصص دراين زمينه را نداشته و ندارند و اگر هم ادعاهايي در اين خصوص مطرح مي شود تنها در حد همان ادعايي واهي يا ابزاري براي ترساندن ديگران و يا لااقل تجربه اي خام و وسوسه انگيز براي به دست آوردن بي رنج و مشقت برخي خواسته هاست.
در نتيجه بايد گفت كه هرچند اصل سحرو جادو در موارد بسيار معدود و خاص صحيح و غير قابل انكار است اما:
1- اكثريت نزديك به غالب اين ادعاها جز لافي بي اساس نيست و تنها ابزاري براي شيادي و سودجويي عده اي بي دين به حساب نمي آيد كه متاسفانه همين امر منشا توجيه بسياري از ناكامي ها و اشتباهات هم محسوب مي گردد ؛ يعني بسياري از افراد امور مختلف و نتايج ناپسند و آثار تصميمات اشتباه خود را بي هيچ دليل عقلائي به سحر و طلسم نسبت مي دهند و با اين كار تنها در مقام پاك كردن صورت مساله بر مي آيند.
مثلا دختري كه به دلائل مختلف فرهنگي و اجتماعي و ... حتي بواسطه اشتباهات خود خواستگار مناسبي ندارد، يا خواستكاران قبلي را رد كرده و اكنون موقعيت مناسبي براي ازدواج ندارد، بدون يافتن راه كار براي حل مشكل اصلي تنها و تنها مساله را به بسته شدن بخت مربوط مي كند و تنها به دنبال دعا نويس و باز كننده طلسم مي گردد.
2- بر فرض صحت و واقعيت داشتن به كاربسته شدن سحر و جادو براي يك فرد نبايد از ياد برد كه ميزان تاثير گذاري اين گونه امور بسيار محدود و كم به حساب مي آيد و اين گونه نيست كه بتوان از اين طريق به هر خواسته اي رسيد؛ بلكه وضعيت زندگي خود اين افراد مدعي ساحري نشان ميدهد كه همه علم و آگاهي آنان در آن حد نيست كه بتواند وضعيت زندگي خود ايشان را تغيير داده و بسامان نمايد و اگر نبود توهمات انسان هاي ساده لوح و زود باوري كه به اين افراد شياد و منحرف بها داده و بساط آنان را گرم نگه مي دارند، چه بسا عجز و ناتواني مالي آنان را به انجام كارديگري مي كشاند.
در نتيجه وقتي فردي نتواند مطلوب و مقصود خود را با اين ابزارها و براي خود فراهم آورد، چگونه مي خواهد مطلوب و مقصود ديگران را از آن ها دور كند و مثلا بخت آنان را ببندد يا مانع خوشبختي ايشان گردد و يا صدمات جسمي و روحي غير قابل جبران به آن ها وارد سازد؟ در واقع احتمال متاثر شدن از اين خطرات آن قدر ناچيز و بي اهميت است كه ارزش توجه كردن به آن و دغدغه ذهني يافتن در قبال آن را ندارد و همان بهتر كه انسان با بي توجهي اين امور را به اهلش بسپارد و زندگي خود را بر اساس عقلانيت و خرد ورزي و توكل به خداوند بنا نهد.
3- حتي اگر بپذيريم كه برخي از صدمات و خطرات اين گونه امور صدمات جدي و غير قابل جبراني است، انچه در آيه ذكر شده آمده است بهترين دليل بر لزوم بي توجهي به اين گونه امور است، زيرا خداوند در نهايت مي فرمايد: « ولى هيچ گاه نمىتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند». در نتيجه آنچه بر همه اين امور تسلط دارد اراده الهي است و اگر بنا بود كه دشمان خدا بتوانند با اين ابزار از اراده خداوند پا فراتر نهاده و برخلاف قضاي الهي به خواسته هاي پليد خود برسند كه هيچ پيامبري در مسير اهداف عالي خود به موفقيت نمي رسيد.
البته اين امربدان معنا نيست كه بگوييم ممكن نيست هيچ فردي در هيچ جايي سحر و طلسمي انجام دهد و ديگري را از آن متاثر و متضرر نسازد و خداوند حتما مانع اين كار خو.اهد شد؛ خير، بلكه انسان مختار است كه كارهايي را كه در توان دارد و اراده مي كند انجام دهد و خداوند هم در بسياري از موارد مانع رفتارهاي نادرست اما اختياري انسان ها نمي شود كه اگر اين گونه بود تكامل و يا انحطاط خودخواسته بشري بي معنا بود و لازم بود خداوند جلوي همه بدي ها و شرارات ها را به طور غيبي بگيرد .
اما در عين حال بايد دانست كه اراده خداوند فوق همه اراده ها است و با توكل و ارتباط با خداوند مي توان از شر اين امور در امان بود و اين گونه نيست كه اين علل و عوامل بدون هيچ مانعي بتوانند اثر منفي خود را بگذارند .
4- در منابع ديني همان گونه كه بر صحت وتاثير گذاري محدود سحرو جادو تاكيد شده راهكارهايي نيز براي مقابله و سلامت از خطرات آن توصيه شده و روشن است كه با به كار بستن اين گونه امور مي توان با آرامش خاطر و خيالي آسوده به زندگي عقلاني و مومنانه خود پرداخت و لذت توكل و در پناه خداوند بودن را تجربه نمود ؛
در خاتمه برخي نكات و توصيه هاي ديني در مورد مقابله و در امان ماندن از خطرات احتمالي اين گونه امور را ارائه مي نماييم :
1- اين دعا را بنويسند و با خود نگهداريد (اعراب گذاري نياز نيست):
«بسم الله و بالله، بسم الله و ماشاءالله، بسم الله و لا حول و لا قوّة الاّ بالله، قال موسي ما جئتم به السّحر، انّ الله سيبطله،انّ الله لا يصلح عمل المفسدين، فوقع الحقّ و بطل ما كانوا يعملون، فغلبوا هنالك و انقلبوا صاغرين».(4)
2- همچنين از معصومين روايت شده است جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، شب ها پس از نماز و روزها پيش از نماز هفت مرتبه بخوانيد: «بِسمِ اللهِ وَ بِاللهِ قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخيكَ وَ نَجْعَلُ لَكُما سُلْطاناً فَلا يَصِلُونَ إِلَيْكُما بِآياتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغالِبُون ». (5)
3- آيات 54 و 55 سوره اعراف را همواره بخوانيد : «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمين*ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِين».
3- اين دعا نيز خوانده شود: «حسبي الله و كفي، و سمع الله لمن دعا ،ليس وراءالله منتهي».
4- در صحيفه الرضا از امام رضا (ع) نقل شده است: به جهت دفع ضرر سحر و بطلان آن دستت را مقابل صورت قرار بده و بخوان: «بِسمِ اللِه العظيم رَبِّ العَرشِ العَظيم إلاّ ذَهَبْتَ وَ انْقَرَضْتَ ». (4)
5- همچنين اين دعا خوانده شود: «اللهمّ اِنّك لا يَكفِي منك اَحَدٌ و انت تَكفِي من كُلِّ اَحَدٍ مِن خَلقِك ،فَاكفِني شَرَّ الجِنِّ و الاِنس».
6- صدقه دادن حتي به مقدار كم در ابتداي روز و ابتداي شب و خواندن مداوم آيه الكرسي و سوره ناس و فلق و استفاده از حرزهايي كه در حاشيه مفاتيح الجنان نقل شده و همراه داشتن عقيق نيز بسيار موثر است.
پى نوشتها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 56، ص 277.
2. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام قم، 1409 ه.ق، ج 17، ص 148.
3. بقره (2) آيه 102.
4. حاج شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، باقيات صالحات، باب سوم،نشر بلاغت، قم، بي تا.
5. بحار الانوار،همان، ج 92، ص129.
موفق باشید.