1. بهاره
  2. اعتقادات و کلام
  3. بدھ, 05 مارچ 2014
  4.  Subscribe via email
سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند. بعد، آنها را جمع کرد و در اطاقی دیگر نهاد.
حال، از حاضرین خواست که به اطاق دیگر بروند و هر یک بادکنکی را که نامش روی آن بود بیابد. همه باید ظرف پنج دقیقه بادکنک خود را بیابند. همه دیوانه‌وار به جستجو پرداختند؛ یکدیگر را هُل می‌دادند؛ به یکدیگر برخورد میکردند و هرج و مرجی راه انداخته بودند که حدّی نداشت.
مهلت به پایان رسید و هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد. بعد، از همه خواسته شد که هر یک بادکنکی را اتفاقی بردارد و آن را به کسی بدهد که نامش روی آن نوشته شده است. در کمتر از پنج دقیقه همه به بادکنک خود دست یافتند.
سخنران ادامه داده گفت، "همین اتّفاق در زندگی ما می‌افتد. همه دیوانه‌وار و آسیمه‌سر در جستجوی سعادت خویش به این سوی و آن سوی چنگ می‌اندازیم و نمی‌دانیم سعادت ما در کجا واقع شده است. سعادت ما در سعادت و مسرّت دیگران است. به یک دست سعادت آنها را به آنها بدهید و سعادت خود را از دست دیگر بگیرید. این است هدف زندگی انسان.
Comment
There are no comments made yet.
Accepted Answer Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام
ببخشید بنده خیلی به شما زحمت میدم.
18 اسفند امتحان سرنوشت ساز دارم شما رو به حضرت زهرا قسم دعام کنید.
Comment
There are no comments made yet.
  1. more than a month ago
  2. اعتقادات و کلام
  3. # 1
Accepted Answer Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام
خواهش میکنم حکایت تاثیر گذاری بود.
چشم دعاگو هستیم و ان شالله به راحتی قبول می شوید.
یا علی
اللهم عجل لولیک الفرج
Comment
There are no comments made yet.
  1. more than a month ago
  2. اعتقادات و کلام
  3. # 2
  • Page :
  • 1


There are no replies made for this post yet.
Be one of the first to reply to this post!

آپ کے سوالات

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

آخرین ارسال سایت