1. یکی یک دونه خدا
  2. مشاوره و خانواده
  3. پیر, 25 نومبر 2013
  4.  Subscribe via email
چرا من باید مهمونی بگیرم که همه انگشت به دهن بمونن؟؟؟!!

چرا سالی ی بار مهمون میاد خونم اونم اگه خودم دعوتش کنم؟؟!!چرا من وقتی دلم میگیره هیچ جایی رو ندارم که برم؟؟!!چرا از ترس مهمونی گرفتن ارتباطم رو با اقوامم قطع کردم؟؟!!چرا من یادم رفته که از لحاظ روحی و عاطفی به اقوامم احتیاج دارم؟؟!!چرا مهمون بجای رحمت برای من زحمت شده؟؟!!چرا وقتی قرار واسه ی من مهمون بیاد انگار که می خواد ی بلا نازل بشه و غم عالم و آدم منو میگیره؟؟!!

و از چند روز قبل خواب ندارم و در فکرم که واسه ی مهمونم چی درست کنم که هم هوسونه باشه و هم اشتهابرانگیز، و هم وقتی مهمون نوع غذاها رو می بینه و چیدمان میزم رو که نشون دهنده ی حسن سلیقه ی منه عرق شرمندگی بر چهره اش بشینه و تا آخر مهمونی حواسش به جبران کردن باشه و بگه اسباب زحمت شدیم و من بگم نه،کاری نکردم!!!!!!!!

درحالیکه خودم میدونم که میز رو با چه مکافاتی چیدم و برای تهیه و ست کردن وسایل میز کلی خودم و خانواده ام رو به دردسر انداختم و چند روز از کار افتادم تا این میز چیده شده و فقط از سر چشم و هم چشمی و خودنمایی این کار رو کردم .

حدیثی خونده بودم که مهمون با اومدنش رزق و برکت میاره و با رفتنش درد و بلاها رو میبره ،اما من نمیدونم چرا با رفتن مهمون درد و بلاهامون بیشتر میشه!!!!

این فقط بخاطر خودخواهی من که اینقدر به مهمونی و ست کردن وسایل اهمیت میدم و به خودم و روحیه خانواده اهمیت نمیدم و اصلا هدفم رو از مهمونی گرفتن فراموش کردم و اصلا متوجه نیستم که با این هزینه ها و خرج تراشی ها فقط ارتباطم با اقوامم سردتر میشه و به مرور زمان باعث از دست دادنشون میشم و خودم و خانواده ام هم دچار افسردگی میشیم چون واقعا ارتباط با اقوام نشاط آور و روحیه خانواده عوض میشه. و هیچ کس و هیچ چیز نمی تونه جای خالی اونها رو پر کنه

اما بعضی وقتا همه تقصیرات گردن من نیست ، خود مهمون از من توقع چیدن همچین میزی رو داره و اگر چند نوع غذا جلوی مهمونم نذارم فکر میکنه که من بهش بی احترامی کردم و ازم دلخور میشه .

نه من قصد گله ندارم و نمی خوام که خودم رو توجیه کنم ،بله قبول دارم من باید از خودم شروع کنم و به قول فرمایشات رسول خدا(ص):مهمانی رو برگزار کن که خودت رو به سختی و مشقت نینداخته باشی.

من باید عادت کنم به انداختن سفرهای خیلی ساده و بی ریا و بی زحمت تا بتونم بیشتر کنار مهمونم بشینم و از بودن در کنار او لذت ببرم . که بعد از مهمونی و رفتن مهمونا کسی کابوس گرفتن ی مهمونی آنچنانی برای من نداشته باشه و همه خاطره خوشی از لحظه لحظه ی اون شب داشته باشند

منبع:http://questions-of-mymind.blogfa.com/
Comment
There are no comments made yet.
Accepted Answer Pending Moderation
1
Votes
Undo
سلام
با یکی یدونه موافقم...
Comment
There are no comments made yet.
Accepted Answer Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام
یه چیز میگیدا کی میشه دیگه ساده کرد مهمونی ها رو؟؟؟
ساده بگیری میگه بهم بی احترامی کرده دیگه پاش رو اینجا نمیزاره.
شما خودت الان واقعا به این عمل می کنیییییییییی؟؟؟؟؟؟؟
Comment
There are no comments made yet.
Accepted Answer Pending Moderation
0
Votes
Undo
با سلام
مطلب خوب و مفیدی بود و ان شالله همت داشته باشیم تا عمل کنیم.
اسلام خیلی راحت گرفته و این ما هستیم که همه چیز رو سخت میکنیم.
موفق باشید.
اللهم عجل لولیک الفرج
Comment
There are no comments made yet.
Accepted Answer Pending Moderation
0
Votes
Undo
سلام علیکم
دوست رهگذر
اولا:از زمانی که از خودمون شروع کنیم و امید نداشته باشیم که دیگران در این کار پیش قدم بشن.

دوما:هر وقت ما مطمئن باشیم که همه ی شرایط رو برای پذیرایی از مهمان رو مهیا کردیم دیگه اون مشکل مهمون که میخاد خیلی از کمبودهاشون رو از این طریق جبران کند.(هیچ وقت احترام به مهمان این نیست که چندین نوع غذا براشون تدارک ببینیم همیشه مهمان برای روی باز میآید)
امام رضا(ع)می فرمایند:مردی حضرت علی(ع)را دعوت کرد و حضرت فرمودند:اگر 3 چیز را برای من ضمانت بکنی دعوت تو را می پذیرم.گفت آن چیست ای امیرالمومنان ؟فرمودند:برای من چیزی از بیرون خانه فراهم نکنی و آنچه در خانه داری از من دریغ نورزی و خانواده ات را در تنگی نیندازی گفت:می پذیرم .پس آن حضرت دعوتش رو پذیرفت.

سوما:سعی میکنیم که عمل کنیم ان شاءالله.

موفق باشید.
Comment
There are no comments made yet.
  • Page :
  • 1


There are no replies made for this post yet.
Be one of the first to reply to this post!

آپ کے سوالات

دانــــــلود های مفیـــــــــــــــــــد

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

آخرین ارسال سایت