حجة الاسلام و المسلمین میرباقری
۱ـ محیط ولایت، وادی نور و هدایت و فلاح و توحید
محیط ولایت اهل بیت (علیهم السلام) آن وادی ایمنی است که هر کس وارد آن شود از مخاطرات مسیر توحید و مکاید و فتنه های دشمن در امان و محفوظ است. لذا کسی که به محیط اهل بیت(علیهم السلام) راه یابد، هیچ عذابی او را تهدید نخواهد کرد؛ «وِلایَةُ عَلِیِّ بْنِ أبی طالبٍ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی»(1)
نور اهل بیت (علیهم السلام) که بر اساس آیات و روایات همان نور الهی است، در خانه هایی تنزل پیدا کرده است، کسانی که به این بیوت راه پیدا کنند، از بساط ظلمت دور می شوند و به هدایت و توحید و حیات طیبه راه می یابند و جزو آن کسانی می شوند که هیچ چیز آنها را از ذکر خداوند متعال غافل نمی کند؛ «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ ِ وَ إیتاءِ الزَّکاة»(نور/37)
محیط ولایت اهل بیت (علیهم السلام) وادی حیات طیبه است که غیر از حیات نفسانی و تمنیات نفسانی است؛ چرا که تنها امام (علیه السلام) سرچشمه حیات طیبه است؛ «السلام علیک یا عین الحیاة»(2) ولایت، سرچشمه جوشان حیات است که به هر سرزمین خشک و کویری و مرده مثل سرزمین وجودی انسان برسد، آن را زنده می کند. در قرآن از امام به کلمه «ماء» و سرچشمه حیات یاد شده است. «قل ارأیتم ان اصبح ماءکم غورا فمن یأتیکم بماء معین»(ملک/30) فرموده اند: «ای أصبح امامکم غائباً»(3) یا این که فرموده اند: اگر بر طریقه توحید و ولایت، استقامت کنید و از امر و نهی ائمه (علیهم السلام) متابعت کنید، از علم آنها بهره مند می شوید؛ «و أن لو استقاموا علی الطریقه لأسقیناهم ماءاً غدقا»(جن/16) علم امام نوری است که به اذن خدا جاری می شود و اگر قلوب از آن سیراب شود، به حیات طیبه زنده می شود و به محیط ولایت امام، که محیط رویش و فلاح است، قدم می گذارد.
در قرآن در بحث از ولایت اهل بیت (علیهم السلام) آمده است: «اَلَمْ تَرَ اِلَیالَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَاللَّهِ کُفْراً وَ اَحَلُّوا قَوْمَهُمّْ دارَالْبَوارِ. جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارِ»(ابراهیم/28) آن وادی که اینها قوم خودشان را حلول به آن دادند، دارالبوار است یعنی دار بائری که در آن هیچ رویشی نیست، کویر است. اینها نعمت خدای متعال را تبدیل به کفر کردند، سرزمین فلاح و رویش را تبدیل به دارالبوار نمودند و قوم خودشان را وارد به این دار کردند که همان جهنم است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «ما بال أقوام غیّروا سنه رسول الله و عدلوا عن وصیّه»(4) اینها کسانی هستند که از سنت رسول خدا عدول کردند و نعمت خداوند را تغییر دادند و قوم خودشان را وارد دارالبوار کردند. بعد حضرت همین آیه «اَلَمْ تَرَ اِلَیالَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَاللَّهِ کُفْراً....» را تلاوت فرمودند. سپس فرمودند: «نحن النعمه التى أنعم الله بها على عباده»؛ یعنی آن نعمتی که خدای متعال بر بندگانش منت گذاشته و آنها را با آن انعام کرده، ما هستیم. یعنی نعمت ولایت، سرزمین وجود انسان را از بائر بودن که نتیجه «عدلوا عن وصیه» است، خارج می کند. سپس توضیح دادند «بنا یفوز من فاز یوم القیامه»
به ما دستور داده اند که وارد محیط ولایت اهل بیت که محیط فلاح و رویش است، شویم. در روز قیامت همه را توبیخ می کنند و می فرمایند ما همه این امکانات را به شما دادیم تا اقتحام در عقبه کنید و خودتان را از نار آزاد کنید. «فلا اقتحم العقبة و ما أدراک ما العقبة فک رقبة»(بلد/11)؛ آنجا امام (علیه السلام) فرمودند: «عقبه» وادی ولایت ما است.
محیط ولایت اهل بیت (علیهم السلام) که سرچشمه نور، حیات، هدایت و همان وادی ایمن توحید است، همان «کهف حصین» مردم در مقابل مخاطرات ابلیس و ظلمات متراکم او است. «کهف الورا» همان وجود مقدس امام (علیهم السلام) است که ابلیس نتواند عبادالله را به وادی دارالبوار و وادی ضلالت سوق دهد. امام (علیه السلام) عصمة المعتصمین است که عبادالله را از امواج سهمگین وسوسه های و تحریک ها و تطمیع ها و تهدیدها مصون و محفوظ نگه می دارد؛ چرا که جامعه مؤمنین را مخاطرات بسیار عظیمی تهدید می کند که ناشی از امواج ظلمانی و فتنه های شدید دستگاه ابلیس است که در صدد بستن راه توحید و بندگی است؛ «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ»(اعراف/16) یک جریان ظلمانی است که می خواهد راه وادی فلاح و رویش و حیات طیبه را ببندد و ما را به سوی وادی بوار و هلاکت رهنمون گردد.
۲ـ عاشورا، باب تنزل مصباح الهدی و سفینه النجاة
«اِنَّ لِربِّکم فی ایام دَهْرِکُم نَفَحاتٍ اَلا فَتَعَرَّضوا لَها...»(5) در مقابل امواج سهمگین فتنه های شیاطین انس و جان، خداوند متعال پناهگاهی برای جامعه شیعه قرار داده است که با هر سال تکرار، درهایی از غیب عالم به سوی عالم گشوده می شود و مرتبه ای از حقیقت عاشورا را تنزل می دهد و راه جدیدی را به سوی ولایت اهل بیت(علیهم السلام) به روی ما می گشاید.
امام حسین (علیه السلام) آن کهف حصین و کشتی نجات و آن سفینه و چراغ هدایتی است که هم ظلمات دشمن را می شکند و از بین می برد و هم جلو امواج فتنه شیطان را در وادی ظلمات می گیرد و ما را به ساحل ایمن توحیدی می رساند. در واقع، امام حسین (علیه السلام) دست شان را از آستین بیرون می آورند و نسیم رحمتی از آستان ایشان می وزد تا دست ما را بگیرد و ما را در این نسیم سیر بدهد.
عزای محرم و عاشورا یک امر قراردادی نیست که وقتی این دهه از راه می رسد ما اسم آن را دهه محرم و عاشورا می گذاریم. این دهه قطعاً با دهه های دیگر کاملاً متفاوت است. همان گونه که در هر سال، ماه رمضان تکرار می شود با ماه های رمضان دیگر متفاوت است، و در هر ماه رمضان و در هر شب قدر، حقایق جدیدی از معارف و انوار قرآن تنزل پیدا می کند، در ماه محرم هم، دست حضرت به سوی ما گشوده می شود و مرتبه جدید از انوار عاشورا برای ما باز می کند و مبدأ ظهور حقایق جدیدی می شود.
یعنی همان گونه که ماه رمضان ربیع القرآن است، و هر کس به حقیقت رمضان که اسم الهی است راه پیدا کند به محیط قرآن راه پیدا می کند، ماه محرم نیز ماهی است که حقیقت عاشورا و حقیقت مصباح الهدی در آن تنزل پیدا می کند، و درهای سفینة النجاة امام حسین (علیه السلام) بر روی عالم گشوده می شود.
همانگونه که در ماه مبارک رمضان، درهای جهنم بسته است و شیاطین در غل و زنجیرند و با تلاوت یک آیه، مسیری طی می شود که با ختم یک قرآن در غیر ماه رمضان طی می شود، همین طور، اگر کسی اهلیت داشته باشد که خود را به باطن و ملکوت محرم برساند، در کمترین زمان می تواند خود را به امام حسین(علیه السلام) برساند و به حضرت ملحق گردد.
«إنَّ الُحُسَین مِصباحُ الهُدی وَ سَفینهُ النِّجاة» او نه تنها با نور و کشتی امام حسین(علیه السلام) حرکت می کند، بلکه خود، مصباح الهدی و کشتی نجات دیگران می شود؛ همان گونه که اگر مؤمن، وارد وادی ولایت شود، خودش نهری از بحر ولایت و مشکات انوار می شود و لذا در روایات یکی از مصادیق مشکات انوار الهی، قلب مؤمن یاد شده است. چه آنکه وقتی قرآن در خانه ای تجلی کرد و در زبانی تنزل یافت، این خانه و این دل، چراغ سماواتی ها می شود. که «به ذره گر نظر لطف، بوتراب کند/ به آسمان رود و کار آفتاب کند»
اگر عاشورا بابی است که با امام حسین (علیه السلام) گشوده می شود «وَ بَذَل مُهجَتَه فِیک لِیستَنقِذَ عِبادَک مِنَ الجَهالَة و حَیرَة الضَلالَة»(6)، این حضرت است که در هر ماه محرم دست خود را از نو به سوی ما دراز می کند. اگر امام حسین(علیه السلام) معقل المؤمنین و کهف الحصین است، این باب در هر محرم به روی ما گشوده می شود و در غیر ماه محرم این گونه نیست. لذا دست ما نیست که عزاداری را بعد از دهه یا ایام دیگر برگزار کنیم. چون تحول احوال امام (علیه السلام) در این ایام با بقیه ایام متفاوت است و تنزل احوال امام (علیه السلام) در ساحت احوال ما اتفاق می افتد.
اگر ما باید طاهر شویم و این هم با حقیقت ولایت است «و یُنَزِلُ عَلَیکُم مِنَ السَّماءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُم بِهِ»(انفال/11) این حقیقت ولایت است که نازل می شود و تطهیر می کند. این حقیقت، در این دهه تنزل خاص دارد. در این ایام، باب ورود به عاشورا و باب تطهیر شدن با امام(علیه السلام) گشوده می شود.
در این ماه باید راحل شویم و با امام حسین(علیه السلام) کوچ کنیم؛ «مَنْ کانَ باذِلاً فینا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَی لِقاءِاللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا»(7) این باب، در این ایام گشوده است. این ایام، ایام ورود به وادی ولایت از مدخل عاشورا است، و ایام رسیدن به حقیقت توحید از وادی عاشورای امام حسین(علیه السلام) است. هر لحظه از این ماه، مغتنم است که به توفیق الهی و با مراقبت خاص می توانیم به اردوگاه عاشورا و همراهی امام(علیه السلام) برسیم.
حجة الاسلام و المسلمین میرباقری/ شب اول محرم الحرام سال 91 /هیأت ثارالله قم/ مدرسه فیضیه
پی نوشت ها:
(1) عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص: 136
(2) بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج99، ص: 215
(3) الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة، النص، ص: 158
(4) الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص: 217
(5) عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج4، ص: 118
(6) کامل الزیارات، النص، ص: 228
(7) بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج44، ص: 367
برگرفته شده از hadimag.com