پرسش:
با توجه به این که خداوند ذات هستی است و علم و دانش او نه کم می شود و نه زیاد و تمام ادیان الهی هم از طرف خداوند امده چرا خداوند تنها دین اسلام را بر ادیان دیگر برتری داد و ختم کرد پیامبران را به حضرت محمد و کتب آسمانی را هم به قرآن و دیگر پیامبر و کتابی نفرستاد؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
هم چنان که در سوال مطرح کردید هیچ گونه تغییری در علم خدا به وجود نمی آید ، ولی ختم نبوت ارتباطی به این موضوع ندارد ؛ زیرا این طور نبوده که خدا از اول می خواسته سلسله نبوت تا آخر جهان ادامه داشته باشد و بعد تصمیم گرفته که نبوت به پیامبر اسلام ختم شود ، بلکه از ابتدا نظر خداوند همین بوده است که آخرین دین اسلام و خاتم پیامبران نیز حضرت محمد و کامل ترین کتاب آسمانی هم قرآن باشد.
حال ببینیم چرا خداوند نبوت را ختم به پیامبر اسلام کرد و پیامبر دیگری را نفرستاد؟
خداوند پيامبران را براي هدايت مردم به راه راست و براي سعادت و خوش بختي مردم و خير و صلاح آنان مبعوث كرده است. پيامبران آمدهاند تا راه سعادت را به انسانها نشان دهند. بشر در تعليمات انبيا مانند يك دانشآموز بوده كه او را از كلاس اوّل تا آخرين كلاس بالا بردهاند.
خداوند برنامه سعادت را توسط پيامبران به بشريت ابلاغ كرده است و از آن جايي كه جامعه انساني از اوّل شايستگي دريافت برنامه كامل و جامع را نداشت، پيامبران يكي پس از ديگري آمدند تا كم كم برنامه جامع را ارائه نمايند، تا رسيدن به زمان بعثت حضرت محمد(ص). در اين زمان بشر به اندازهاي از رشد رسيد كه بتواند برنامه سعادت را به طور جامع و به صورت كامل دريافت كند و آن را حفظ نمايند چون به اين مرحله رسيد، دين به صورت كامل به گونهاي كه بتواند تا قيامت نيازهاي بشر را تأمين كند، عرضه شد و همه گفتنيها گفته شد و ديگر برنامه و مطلبي باقي نماند تا نياز به آمدن پيامبري باشد. در اين موقعيت پيامبر اسلام(ص) به عنوان خاتم پيامبران و پايان دهنده نبوت مبعوث گرديده و قرآن به صراحت اعلام فرمود كه او آخرين پيامبر است و تا قيامت پيامبري نخواهد آمد.
قرآن ميفرمايد: "محمد(ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبود، ولي رسول خدا و خاتم و آخرين پيامبران است و خداوند به هر چيز آگاه است".(1) پس نياز به پيامبر براي اين است كه نقشه تكامل بشر به وسيله او ارسال شود. وقتي بشر نقشه كامل را دريافت نمود، ديگر نيازي به بعثت پيامبر ندارد. به ديگر سخن: انبياي پيشين براي اين كه انسان بتواند در راه پرنشيب و فرازي كه به سوي تكامل دارد پيش برود، هر كدام قسمتي از نقشه اين مسير را در اختيار او گذاردند تا اين شايستگي را پيدا كرد كه نقشه كلي و جامع تمام راه به وسيله آخرين پيامبر حضرت محمد(ص) از سوي خداوند بزرگ در اختيار او قرار گيرد. بديهي است با دريافت نقشه كلي و جامع نيازي به نقشه ديگر نخواهد بود. از اين رو روايات پيامبر اسلام(ص) را آخرين آجر يا گذارنده آخرين آجر كاخ زيبا و مستحكم رسالت و پيامبري شمرده است.
رسول خدا(ص) فرمود: "من آن خشت آخرينم و من خاتم پيامبرانم".(2)
چون انسانها آخرين نقشه را دريافت نمودهاند، با كمال عقلي كه به آن دست يافتهاند، به وسيله آن ميتوانند زندگي و خوشبختي را ترسيم كنند. به اين دليل نقشه كامل به انسان داده شده كه چون به مرحلهاي از بلوغ فكري دست يافت كه ميتواند سعادت و رستگاري را بفهمد و در زندگي خود اجرا كند، نيز وجود امامان معصوم(ع) بعد از پيامبر، انسانها را از دريافتهاي اشتباه و فهم غلط آيات الهي يا اين نقشه زندگي و از تفسيرهاي متفاوت كه ميتواند انسانها را به بيراهه بكشاند، تضمين ميكند، بنابراين با وجود نقشه كامل زندگي خوشبخت و مفسران معصوم كه ما را از خطا و اشتباه باز ميدارند، نيازي به پيغمبر جديد نخواهد بود.
علاوه بر این ، انسان ها با رشد و کمالی که یافتند ، می توانند در پرتو دستورات ثابت الهی ، آنها را با نیازهای زمان و مسایل رو زمره تطبیق داده و احکام جدید را استنباط نمایند و این همان جریانی است که اجتهاد نام دارد و در فقه شیعی پویا و مستمر بوده و یکی از ارکان خاتمیت پیامبر و وحی الهی می باشد.
پي نوشتها:
1. احزاب (33) آيه 40.
2. ناصر مكارم شيرازي، پيام قرآن، ج 8، ص 412.