پرسش:
نيازهاي مادي و معنوي انسان چه چيزهايي است؟
پاسخ:
با سلام و ادب و سلامتي، از ارتباط شما با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
نياز مادي بشر، گمشده اي نيست. او به خوبي مي داند كه چگونه از مواهب طبيعي و نعمت هاي الهي، بهره مند شود. طبيعت مادي انسان ها تفاوتي با طبيعت ديگر جانداران و حتي گياهان در وابستگي فطري به عالم ماده و رفع نياز غريزي از آن ندارد.
به جز بشر كه با حشر انساني محشور مي شود، ساير موجودات ابتدا و انتها شروع و پاياني دارند. البته در اين كه حيوانات نيز محشور مي شوند در سورة تكوير به آن اشاره شده است. تفصيل مطلب به بحثي گسترده نياز دارد، ولي معاد و قيامت و زندگي در عالم آخرت، مقصد اصلي انسان ها است. پس نياز اصلي و عمدة انسان ها ارضا شدن با زندگي حيواني و مادي نيست. خداوند روح انسان را بر مي گزيند و به نفخه اي از خود، با جسمي كاملاً مادي و زوال پذير به نام بدن، آشنا مي كند و او را با چنين حربه اي مي آزمايد تا دوباره آن را به سوي خود بخواند و در سراي ابدي به آن چه در اين دنيا پرداخته، سزايش دهد. در نتيجه انسان به چيزي فراتر از عالم طبيعت يعني مسائل مربوط به روح و به تعريف روشن تر معنويت نيازمند است.
در آن هنگام كه آدم و حوّا آفريده شدند، در منزلگاهي به نام دنيا به سر نمي بردند و آدم به خدعه و مكر شيطان از مصدر و مأواي اصلي اش دور شد:
"و گفتيم اي آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از (نعمت هاي) آن از هر جا مي خواهيد گوارا بخوريد. (امّا) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد. پس شيطان موجب لغزش آن ها از بهشت شد و آنان را از آن چه در آن بودند، بيرون كرد و (در اين هنگام) به آن ها گفتيم: همگي (به زمين) فرود آييد در حالي كه بعضي دشمن ديگري خواهيد بود و براي شما در زمين، تا مدت معيّني قرارگاه و وسيلة بهره برداري خواهد بود".(1)
و اينك فرزند آدمي دمي چند به زندان تن و بدن مجبور است و مي بايست به نياز هاي معنوي اش كه جز تعبد و رسيدن به معرفت نيست، برسد. وجود عقل و ارسال رسل و تبيين احكام دين و الزام به تقليد، موجب رفع نيازند. خداوند بشر را جز براي عبادت و عرفان و شناخت، نيافريد: "من جنّ و انس را نيافريدم جز براي اين كه عبادتم كنند"(2)(و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند). رسيدن به نيازهاي معنوي موجب رسيدن به سعادت اخروي و بازگشت به اصل و مصدر است و اين به قصد و رضا و تسليم و اطاعت در برابر اوامر خدايي ميسر است و نياز معنوي تفسيري غيز از اين ندارد.
1.بقره (2) آيات 35 و 36.
2.ذاريات (51) آيه 56.