پرسش:
با پسري آشنا شده ام و او از من خواستگاري كرده است . در عين حال با هم ارتباط معمولي داريم ودر مورد درس ها از او كمك مي گيرم . او گاهي بسيار بي تفاوت است . آيا مي توانم به او اميدوار باشم ؟ آيا اصل اين كار درست است ؟
پاسخ:
با سلام و ادب
خواهر گرامي ! يكي از دستورهاي اكيد و مورد اهتمام دين مقدس اسلام , حفظ حريم در مقابل نامحرم است , زيرا ارتباط با نامحرم آن هم بين دو جوان , جز رسيدن به خواسته هاي جنسي كه از ظاهري آراسته و پوششي مكرآميز برخوردار است , نخواهد بود.
خداوند متعال در وجود افراد بشر غريزهء جنسي را قرار داده است تا به وقت خود مورد استفاده قرار گيرد و آن وقتي است كه همراه با كسب تجربه و مشورت با ديگران باشد.
اين يك واقعيت تلخ است كه دو جوان نامحرم از دوستي و ارتباط با يكديگر به بهره هاي نامشروع آن مي انديشند, ولي در هنگام نصيحت نه تنها اين واقعيت را نمي پذيرند, بلكه براي خود حق مقابله قائل شده و وصيت و سفارش دين و بزرگان با تجربه را توهين بزرگ و مانع وصال و عشق مي دانند. آيا به راستي چنين است ؟
خواهر گرامي ! شخصي كه به راحتي حريم شما را مي شكند و به خود اجازهء سوء استفاده از نامحرم را مي دهد, آياحاضر است غريبه اي چنين رفتاري را با خانوادهء خودش بكند؟ آيا حاضر است فلان پسر لاابالي يا به ظاهر متدين ,ولي چون مار خوش خطّ و خال , به شكل پنهاني با خواهرش از در دوستي وارد شود؟ اگر انسان با غيرتي باشد,هرگز به خود اجازهء چنين كاري را نخواهد داد و جلو حرمت شكني افراد ديگر را خواهد گرفت . دوستي پسر و دخترمعنا ندارد. در كشور اسلامي قانون اسلام حاكم است , كه به سعادت بشر مي انديشد و مثلاً در مورد ازدواج دختر وپسر مي گويد: دو نفر وقتي به موقعيت مناسب زندگي رسيده و مقداري از تجربيات آن را به دست آورده و در حدّ وشأن يكديگر از جهت خانوادگي و اخلاق و ديانت هستند, بدون آن كه به دوستي و ارتباط غير شرعي بپردازند, به خواستگاري يكديگر پاسخ مناسب داده و بلافاصله مراسم عقد را برگزار مي كنند و بعد از آن در ارتباط با يك ديگرو هر نوع استفادهء زناشويي و ديگر موارد آزاد هستند. شرع اسلامي مي گويد از عشق هاي خياباني و كوچه و بازار ومدرسه و دانشگاه كه باتلاقي دو چشمِ فرصت طلب ايجاد مي شود, بپرهيزيد كه سرانجام خوشي ندارد, زيرا پايه ومبناي چنين عشق هايي تنهاوصال و فرو نشاندن هوس و عطش جنسي است و به همين جهت بعد از آن چيزي نمي ماند كه بخواهد در تحكيم ارتباط ايشان مؤثر افتد و دختر چون خود را بازندهء اصلي اين ارتباط مي داند,سرخورده و پريشان به دنيايي پر از غم و اندوه و اضطراب وارد مي شود.
خواهم , اين يك واقعيت غير قابل اجتناب است و در تاريخ , چنين داستان ها و عبرت هايي به طور فراوان وجوددارد و جالب اين جا است پسر كه تا قبل از آن از عشق و دوستي پاك سخن مي راند و خود را فردي ملكوتي وهدايتگر مي دانست و براي دختر آسمان و ريسمان مي بافت , اكنون بدون احساسِ كم ترين ندامت يا تأسف , دام وفريبي ديگر براي دختران ساده دل پهن مي كند; دختراني كه اندك ناملايمتي در خانواده يا اجتماع ديده اند و اشك چشم در چشم نامحرمي بدشوم و بد يُمن مي دوزند و به اميد رهايي از قفس تنگ روزگار, شرافت و عفت خود را به ثمن بَخْس مي فروشند.
خواهر محترم , حلّ مشكل درسي شما نبايد بهانه اي براي ايجاد رابطه باشد.
براي يافتن پاسخ مشكلات درسي , از همكلاسي هاي همجنس يا معلّم و يا بزرگ ترهاي خانواده و افراط مطمئن فاميل كمك بگيريد.
در هر حال شما بازيچهء اين تراژدي هستيد و هر چه زودتر به اين بازي خطرناك پايان دهيد, چون با گذشت زمان و پا گذاردن به سنين بالاتر و كسب تجربه خواهيد ديد اين بازي كودكانه بسيار خطرناك بوده است .
مادر شما حق دارد به آيندهء دخترش فكر كند, زيرا او نوجواني است كه اكنون چيزي در چنته ندارد و نه دوران پختگي را گذرانده و نه تجربه اي در امور زندگاني دارد.
نتيجه : آن چه در جواب نامه نوشتيم , جز از سر صلاح و خيرخواهي چيز ديگري نبود. در هر حال چون شمادختر هستيد, بيشتر در معرض آسيب هستيد. براي كسب اطمينان كامل و حفظ سلامتي از هر موقعيت شك آميز ووسوسه برانگيز بگريزيد, چون اصل تحفظ و تجنب از نامحرم و بيگانه استثناپذير نيست , مگر به ازدواج و آن وقتي است كه امكان تشكيل زندگي از هر جهت فراهم شده باشد تا انسان بتواند با فراغ بال و خيالي آسوده فرد مورد نظرخود را براي زندگي برگزيند و چه بسا در آيندهء نه چندان دور افراد بهتري جايگزين فرد يا افراد فعلي شوند.
پس براي آن كه بتوانيد از سر درگمي نجات پيدا كنيد, به خدا توكل كنيد و در پرهيز از نامحرم وسواس به خرج دهيد.
در مورد بهتر درس خواندن , از اين وضع كه آسوده شديد, مي توانيد تمركز حواس پيدا كنيد. در ضمن به جزوه ءهمراه مراجعه فرماييد.