پرسش:
اينجانب دانشجوي ترم چهارم رشته رياضي كاربردي دانشگاه كاشان هستم. مشكلي كه برايم بوجود آمده اين است كه مدتي به يكي از دانشجويان هم رشته و هم ورودي خود كه از خودم يكسال كوچكتر است علاقه مند شده ام . ابتدا اينگونه بود كه در آغاز علاقه اي بين من و او به وجود آمد ولي هر دوي ما به علت حجب و حيا به روي هم نمي آورديم و حالا هم همين گونه است . (البته متذكر شوم من در خانواده اي 100% مذهبي بدنيا آمده ام) حال چند مشكل دارم: يكي اينكه نمي دانم ايشان قصد ازدواج دارند يا خير، مشكل دوم آنست كه خانواده ام با توجه به شناختي كه از آنها دارم معتقدند دختر دانشجو، زن زندگي نيست و انتخاب را حتماً قبول ندارند. دوم آنكه هر آينه احتمال مي دهم به گناه بيفتم ولي با استمداد از معصومين و خداوند تا به حال موفق بوده و خويشتن دار بوده ام مشكل چهارم، من نه كاري دارم و نه خانه اي و نه ... پس چگونه مي خواهم فرضاً ازدواج كنم. آيا بايد به كل اين موضوع را فراموش كنم، پنجم من فرزند آخر خانواده هستم و قبل از من برادرم است كه هنوز ازدواج نكرده و برادرم كه قبل از او است به تازگي نامزد كرده و هنوز عروسي نكرده اند ششم مطالب مجله پرسمان را خوانده ام و تا آنجا كه سعي كرده ام به آن ها عمل مي كنم ولي توفيقي حاصل نشده است و محبت و علاقه او در من وجود دارد.
از طرفي نمي دانم آن خانم به من علاقه دارند يا خير؟ اگر بخواهم از طريق دوستان متوجه اين امر شوم ممكن است در دانشگاه توسط برخي دوستان و دانشجويان آبرويم ريخته شود. و اگر او جواب منفي دهد من چگونه مي توانم ديگر در دانشگاه او را ببينم. به خدا نمي دانم چه كنم؟ آيا فقط مي توانم او را براي دل خودم دوست داشته باشم مثل خيلي چيزهاي ديگر كه آنها را دوست دارم ولي رغبتي به رسيدن به آنها ندارم؟
هميشه مي ترسم اگر درسم تمام شود دوري او را چگونه تحمل كنم؟ بگوئيد من چه كنم. از طرف ديگر مي ترسم او (بعلت دختر بودنش) با كسي ديگر ازدواج كند و من او را از دست بدهم. باز هم متذكر مي شوم رابطه ما در حد يك سلام و عليك است و از اين روابط رايج در جوانان حال حاضر و خلاف شرع نيست. مرا راهنمايي كنيد.
پاسخ:
با سلام و احترام
دوست داشتن وعلاقمند شدن به جنس مخالف در سنين جواني يكي از مسائل رايج و متداولي است كه بيشتر جوانان اعم از دختر و پسر با آن دست و پنجه نرم مي كنند البته اصل اين علاقه و دوست داشتن امري طبيعي است و اگر درست و به موقع از آن استفاده شود عامل بسيار مؤثر و مفيدي است براي آغاز زندگي مشترك.
اما اين دوست داشتن اگر بدون فراهم شدن ساير مقدمات روي يك فرد متمركز شود از جهات مختلفي مشكل آفرين است و بايد آنها را به هر نحوي كه شده مهار نمود و الا قدرت انتخاب صحيح را از انسان سلب مي كند و ممكن است پيامدهاي بسيار خطرناكي براي انسان داشته باشد همان طور كه خود شما بيان فرموديد در حال حاضر وضعيت شما و خانواده تان به گونه اي نيست كه ازدواج كنيد و حداقل بايد كمي صبر كنيد تا برادران بزرگتر شما كه قطعا طالب ازدواج هستند مراحلي از ازدواج را طي كنند تا نوبت شما شود اين در صورتي است كه طرف مقابل نيز شما را بخواهد و خانواده شما نيز در اين انتخاب با شما همراهي كنند و الا اگر خانواده مطلقا موافقت نكند و آن دختر هم تمايل به ازدواج نداشته باشد و اين برخورد او با شما امر عادي و طبيعي براي او باشد در اين صورت دل بستن به او امري خيالي است كه جز پريشاني فكر و عدم تمركز و نگراني و اضطراب و به دنبال آن يأس و نااميدي حاصل ديگري نخواهد داشت.
بنابراين در حال حاضر سعي كنيد او را به عنوان همسر و ملكه سعادت آفرين و قبله آمال و آرزوهاي خود قرار ندهيد چه اين كه نه شرايط خانوادگي فعلا به شما اجازه اين كار مي دهد و نه معلوم است او شما را به عنوان همسر انتخاب كند و نه معلوم است كه در صورت موافقت او با اين كار، خانواده او راضي باشند و از همه مهمتر بر فرض كه همه موارد بالا فراهم باشد معلوم نيست او كفو شما باشد و به تواند شما را خوشبخت كند ازدواج امر بسيار مهمي در زندگي هر انساني است و انتخاب همسر به اين سادگي نيست كه انسان با ديدن يك فردي و علاقه مند شدن به او، بخت خودرا به او گره بزند و با ناديده گرفتن ساير شرايطي كه يك انتخاب صحيح اقتضا مي كند. شب و روز در عشق او بسوزد و دائما در يك عالم تخيلي خود را اسير يك عشق كاذب كند. البته ما نمي خواهيم بگوييم آن دختر براي شما مناسب نيست زيرا ما شناختي از او نداريم چه بسا فرد مناسبي باشد و همسر خوبي بتواند براي شما باشد . آنچه مهم است توجه به وضعيت فعلي خانوادگي و واقعيت هاي موجودي است كه شما در نامه خود به برخي از آنها اشاره نموديد بنابراين توصيه مي شود فعلا ولو براي مدت موقتي كه شرايط فراهم شود جلوي علاقه و دلبستگي خود را نسبت به او بگيريد تا بعد از مدتي اگر شرايط فراهم شد با رعايت همه شرايط يك انتخاب صحيح و همراهي خانواده اقدام نماييد. بنابراين راه كارهايي براي كنترل و جلوگيري از وابستگي به او ارائه مي شود سعي كنيد به طور جدي به آنها عمل كنيد.
1- از هرگونه تماس با او جدا اجتناب كنيد. حتي سلام عليك معمولي چه اين كه هرگونه ارتباطي با او، تحريك آميز است و وابستگي شما را افزايش مي دهد.
2- از فكر كردن به او خودداري كنيد و هرگاه ذهن شما مشغول به او مي شود خودتان را به كار ديگري مشغول كنيد و با ورود فكر او به ذهنتان مقابله جدي كنيد.
3- در صورت امكان كلاس خود را با او جدا كنيد.
4- از نگاه كردن به او جدا اجتناب كنيد.
5- از بيكاري و قرار گرفتن در تنهايي و فكر كردن به او اجتناب كنيد.
6- هر روز، حداقل يك ساعت ورزش كنيد به ويژه ورزش هاي پرتحرك.
7- فكر خود را بيشتر روي درسها متمركز كنيد.
8- به مسائل معنوي و عبادي مانند خواندن قرآن، دعا و نماز اول وقت اهتمام بيشتري بورزيد.
اگر مدتي به اين دستورالعمل ها به طور جدي عمل كنيد حرارت و عشق شما نسبت به او كاهش پيدا مي كند گرچه ممكن است تمايل به او كماكان در شما باقي بماند، اما دلبستگي شما حتما كم خواهد شد. در اين فرصت شما مي توانيد اولا با تمركز بيشتر به درس و مطالعه بپردازيد و با موفقيت درس خود را به پايان برسانيد. اگر در اين مدت شرايط خانوادگي شما بهتر شد و زمينه براي ازدواج شما فراهم گرديد با مطالعه و تحقيق كامل در زمينه ازدواج و دور از احساسات بلكه بر اساس نياز واقعي و از طريق صحيح اقدام به ازدواج نماييد و اگر باز هم شرايط مالي و شغلي شما كماكان در پرده ابهام است مي توانيد فرد مناسبي را به عنوان همسر به عقد خود درآوريد و مدتي با توافق طرف مقابل مراسم عروسي و آغاز زندگي مشترك را به تأخير بيندازيد تا هم شما از نعمت همسر بهره مند شويد و هم هزينه هاي ازدواج بر شما فشار زيادي نياورد.