بسم الله الرحمن الرحیم.
این روزها حرف دین زدن و نهی از منکر بسیار سخت شده است که بهای زیادی باید برایش پرداخت کرد، گویا عده ای می خواهند اسلامی غیر از اسلام محمدی صل الله علیه و آله را در ذائقه مردم جا بیندازند.
اما شجاعت و ایستادگی این مرد الهی ستودنی است که دنبال محبوبیت غیر خدا نیست و هر آنچه سخن دین است را با قاطعیت به زبان می آورد و جلوی انحرافات می ایستد.چند روزی خواستم از این مرد خدا و کار بزرگش بگویم که فرصت نشد و بحمدالله دیدم عده ای در دفاع از ایشان مطالب خوبی نوشتند اما نسبت به حملات ناجوانمردانه ای که به ایشان شده بسیار کم است.
نمیدانم این توقع زیادی است یا نه که از حوزه های علمیه و علما و خطیبان مطرح دارم که چرا به دفاع از ایشان نپرداختند؟ الا انگشت شمار از آنها که حمایت کردند.چرا وقتی عالمی به وظیفه طلبگی خود عمل می کند در حمایت از او صحبتی نمی شود؟ طوری که مخالف تصور می کند منتقد افراطی و داعشی است. مگر به جایی بر میخورد مثلا در برنامه سمت خدا یکی از بزرگواران به آثار زیان بار موسیقی حرام، اشاره می کرد؟ بهتر نبود اهداف برگزاری کنسرت ها و عاملان آن برای مردم و خصوصا جوان ها بیان می شد تا بدانند چه کلاه گشادی به اسم شادی و تفریح سرشان می رود و اطلاعی ندارند؟ مگر صدا و سیمای جمهوری اسلامی نست؟ چرا نباید به رسالتش عمل کند؟
چه زیبا بود به جای همّ غم وزیر و استاندارها برای برگزاری کنسرت های شیطانی به فکر اشتغال و ازدواج جوانان بودند و یا جلسات مهارت در انتخاب همسر و مهارت زندگی برگزار می کردند که بسیار بیشتر مورد نیاز است.
متاسفانه دولتیها نه تنها در مقابل آیت الله علم الهدی ایستادهاند بلکه در مقابل تمام علمای دینی در مشهد و کشور نیز ایستادهاند و با توجه به اینکه مشهد شهری مذهبی است، باز هم دولتمردان به برپایی کنسرت در کنار بارگاه منور رضوی تاکید دارند که جای سوال است چرا؟ آیا واقعا دلسوزیشان برای جوانان است یا اهدافی پشت پرده است؟
جالب این جاست که خیلی از طرفداران این برنامه ها که هزینه های بالا برای شرکت در آن پرداخت می کنند، زمانی که به جلسات و روضه های اهل بیت علیهم السلام و نذری دادن ها میرسد دلشان برای فقرا می سوزد که چرا این همه پول و نذورات هزینه عزادارها و مردم می شود و به فقرا داده نمی شود؟
من دست این مرد خدا و عالم واقعی را از دور می بوسم و می گویم خدا قوت عمار رهبر.
پ.ن: این تیکه از دست نوشته یکی از شاهدان این مراسم است که نوشته اند:
خدا را گواه می گیرم که مناظر موجود از لهو و لعب دختر و پسر و اختلاط ناهنجار مرد و زن با بدترین پوشش و کثیف ترین رفتارها و فضای نامطبوع کفر و بی دینی، همگی و بویژه میهمانان شیعه غیر ایرانی مان را در وضعیتی از بهت و حیرت و البته حقیر را در دنیایی از خجلت و شرمندگی فرو برده بود. باورم نمی شد اینجا مشهد است. به قول دوستی مناظر آن شب را تنها در شبهه ناک ترین مناطق دبی و استانبول و آنتالیا می توان یافت و انگار نه انگار که اینجا ایران است و بدتر از آن ، انگار نه انگار که اینجا مشهدالرضا است.
پ.ن: و به قول منتقدی:
اگر دولت خیلی ناراحت کنسرت مردم است چرا فقط مشهد؟ خب بسم الله مردم قم هم دل دارند، در قم هم کنسرت بگذارند.
با همین حرارت هم از برگزاری اش دفاع کنند.
ولی نمی کنند می دانید چرا؟
چون از مچ انداختن با آقای علم الهدی لذت می برند و هزینه ای هم ندارد. در سال آخر در انتخابات از این تقابل و دوگانه سازی بهره ها می شود برد.
ولی در افتادن با مراجع قم و تیزی حرف های شان هزینه ای نیست که هرکسی حاضر به تحملش باشد. بخصوص دولت که تاییدات مراجع را نمی خواهد از دست بدهد.
من فقط زمانی انگیزه دولت را در برگزاری کنسرت صادق می دانم که با همین رگ گردنی که برای مشهد اصرار می کنند به فکر کنسرت مردم قم هم باشند که تا تهران ۱۲۰ کیلومتر بیشتر راه ندارند.
هادی فلاح همدانی.
قم مقدسه