پرسش:
بر اساس آیه «الرجال قوامون علی النساء» چرا مردان بر زنان مقدم اند؟
پاسخ:
با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز
براى فهم آيه چند نكته را بايد توجه داشت:
أ) تفاوتهاى جسمانی و روحى و عاطفى و... بين زن و مرد وجود دارد.
ب) تفاوتها لازمه آفرينش انسان ها است. همسويى زن و مرد، شراكت آنها در زندگى در جهت سعادت، آرامش و... لازم و ضرورى است.
پ) تفاوتها مكمّل زن و مرد و در جهت پاسخ به نيازهاى هر يك است، نيز موجب لذت و بهرهمندى هر چه بيشتر از زندگى است.
ت) كانون خانواده در اسلام از اهميت ويژهاى برخوردار است و هر چه كه موجب استوارى اين كانون شود، مورد توجه و عنايت الهى است. نيز تبيين احكام زن و مرد بر اساس آن است.
ث) تربيت فرزندان به دور از فشارهاى روحى و روانى، ايجاد محيط آرام و صحيحى درون خانواده براى همه اعضا و...، همان قدر ارزشمند است كه مديريت خانواده و تأمين نيازهاى اقتصادى خانواده ارزش دارد، اگر نگوييم كه عنصر اوّل برتر است؛ زيرا دومى مقدمهاى براى رسيدن به آن است.
حال در توضيح آيه مىگوييم:
قوام صيغه مبالغه قيم است؛ قيم به كسى اطلاق مىشود كه كارهاى ديگرى را به عهده گرفته و سرپرست او در آن امر مهم باشد. به عبارت ديگر قيّم يعنى كارگزار، سرپرست، كسى كه براى تشكيل خانواده و اداره آن قيام مىكند.
مراد از بما فضّل اللَّه، آن امتيازى است كه مردان از نظر جسمى و عقلى در بعد كارهاى سخت و مشكل و توان فرسا ، نه در كارهائى مثل علمى و تربيتى... بر زنان دارند.
جامعه بشرى يك نظام اندام واره و ارگانيكى است، كه هر يك از اعضا و جوارح مسؤليتى دارد كه ديگرى آن را ندارد، مانند اين كه: مغز وظيفهاش مديريت و صدور فرمان است. قلب مسئوليتش پمپاژ خون و رساندن اكسيژن به تمامى سلولهاى بدن است. نمي توان در ميان اين اندام ها از ترجيح عقل بر دل سخن گفت ؛ زيرا هر دو در جاي خود و با توجه به وظيفه اي كه دارند ، ارزشمند هستند. در اجتماع بشرى نيز وضع بدين منوال است، بلكه در كل جهان طبيعت چنين است.
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
كه هر چيزش به جاى خويش نيكوست
بنابراين با وجود تفاوتهاى موجود در افراد اجتماع، يكى مسئوليت مديريت اجتماع را برعهده مىگيرد، يكى كشاورز مىشود و.... اجتماع چون مىبايست نظم داشته باشد و از هرج و مرج جلوگيرى شود، مدير لازم دارد.
خانواده كوچكترين هسته جامعه بشرى است. در اين اجتماع كوچك نيز مىبايست وظايف و مسئوليتها تقسيم و مشخص شود. يكى مديريت و مسئوليت اداره آن را مىبايست در دست بگيرد.
در دنياى امروز اين سخن پذيرفته شده است كه اگر هيأتى (حتى هيأت دو نفره) مأمور انجام كارى شود، حتماً بايد يكى از آن دو رئيس و مدير و ديگرى معاون يا عضو باشد وگرنه هرج و مرج پيدا مىشود، يعنى بايد در هر تشكل و اجتماعى اگر چه محدود، يكى از آنها مديريت كند. حال در خانواده مدير مرد باشد يا زن؟ بايد مسئوليتها منطبق با نظام تكوينى و سازگار با آفرينش زن و مرد باشد. اسلام مىگويد اين مسئوليت منطبق با آفرينش مرد است و مدير خانه مرد و زن معاون او باشد. (الرجال قوامون على النساء...)(1)
اشتباه نشود و از اين سخن استبداد و ظلم مردان بر زنان برداشت نگردد، بلكه مراد اين است كه اين اجتماع كوچك با داشتن يك نفر به عنوان مدير و مسئول، كارهايش به خوبى بچرخد و همه از آن نفع ببرند.
ممكن است بپرسيد چرا اين مسئوليت را اسلام برعهده زن قرار نداده است. در پاسخ مىگوييم: همان گونه كه در بالا اشاره شد، اين مسئوليت همگام با خلقت و فطرت زن و مرد است.
توضيح: زن و مرد اگر چه در انسانيت تفاوتى ندارند، ولى از نظر امور جسمانى (اعضا و جوارح)، احساسات و عواطف و تمايلات و اخلاق و فعاليتهاى مغزى تفاوت هايى دارند.
از نظر توان بازو و رشد عضلات، توان زن به پاى مردان نمىرسد. در اين ترديدى نيست كه به تناسب تفاوت در آفرينش اين دو، معمولاً كارهايى را كه نيازمند به نيروى بازو و قدرت بدنى باشد، مردان انجام مىدهند. و كارهاى سبك و پرظرافت را زنان.
از نظر احساسات، عواطف و تمايلات بنا به گفته روانشناسان، \"محبت\"، \"رفتار انفعالى\"، \"رفتار عاطفى\" و \"حمايت كننده\" از ويژگىها و رفتار زنانه، در مقابل، \"پرخاشگرى\"، \"استقلال\"، \"رقابت\" \"سلطه\" و \"حاكميت\" از ويژگىها و رفتار و مردانه است.(2)
در راستاي اين تفاوت هاي طبيعي ما با دو گونه وظايف و مسئوليت در درون جامعه خانواده مواجه هستيم:
كارهايي كه نياز به عقل محاسبه گر و توانايي هاي روحي و جسمي براي كارهاي سخت و توان فرسا و دغدغه آفرين و...دارد.
كارهايي كه نياز به عواطف ، داشتن آرامش روحي ، ظرافت ، صبر و حوصله و...دارد.
اسلام نقش اول را به مردان و نقش دوم به زنان براي تأمين اهداف كه در فوق برشمرديم ، داده است.
براي درك اين موضوع تنها يك جمله كافي است كه هيچ مردي مادر نمي تواند باشد و اگر بخواهيد هزاران صفحه در مورد اين جمله مي توان نوشت.
بنابراين،به مقتضاى تفاوت در آفرينش و تكوين، تشريع و مسئوليتهاى اجتماعى مختلف مىشود. زن با تكيه به شوهرش و احساس حمايت گري شوهر از او محبت و عشق به او به آرامش مىرسد. اما مرد مىخواهد با فراهم آوردن نياز هاي افراد خانواده و بودن محيط آرام در درون خانه و برآورده شدن نيازهاي خود از زن و فرزندان به آرامش برسد و در اين راستا بايد مديريت صحيح داشته باشد.
اين سخن همان \"الرجال قوامون على النساء\" است، يعنى مرد بايد مسئول خانواده باشد.
به تناسب همين مسئوليت اسلام مىگويد: مرد وظيفه دارد هزينه خانواده را تأمين كند.
قرار دادن مسئوليت تأمين مخارج خانواده بر دوش مردان امرى طبيعى است و از اين كه به نفع زنان است و بارى بر دوش مردان وضع شده است، كسى اعتراض نمىكند، چون اين حكم به مقتضاى طبيعت است و در آفرينش ريشه دارد. نيز قراردادن وظيفه سنگين و طاقتفرساى جهاد و خدمت سربازى، بر دوش مردان امرى طبيعى است و از اين كه اين قانون به نفع زنان است و آنان را از اين كار طاقت فرسا معاف داشته است، اعتراضى نيست.
قرآن در آيه 34 سوره نساء بعد از بيان مسئوليت مردان در خانواده به دو نيروى مذكور (توانايى بدنى و نفقه) اشاره كرده است. (3)
در امور خانوادگى، مسئوليتهاى زنان و مردان را مىبايست كنار هم قرار داد و قضاوت نمود. همان گونه كه اسلام تكاليفى برعهده مردان قرار مىدهد كه برعهده زنان قرار نمىدهد، مانند نفقه، مهريه، ديه عاقله، جهاد و سربازى و... تكاليفى هم برعهده زنان قرار مىدهد كه برعهده مردان نيست. اين دو قسم را در مجموع و در کنار هم بايد سنجيد.
پى نوشتها:
1 - نساء (4)، آيه 34.
2 - روانشناسى رشد، ج 1، ص 330.
3 - محمد تقى مدرسى، تفسير هدايت، ج 2، ص 68 - 69.