پرسش :
چرا در این عصر با پیشرفت این همه دانش و فن باز افرادی وجود دارند که بتپرست هستند و بعضی حیوان پرست هستند؟ چرا خداوند به آنها نیروی عقل و اندیشه را نمیدهد که این کار را نکنند و خداپرست شوند؟
پاسخ:
با سلام و تشکر از ارتباط جنابعالی
پاسخ در چند محور قابل بررسی است:
1ـ پیشرفت در دانش (تجربی) لزوماً به اعتقاد به خدا منجر نمیشود، همان گونههای که بسیاری از دانشمندان غربی در گذشته یا حال از خدا روی برگردانده و به مادیگرایی روی آوردهاند.
2ـ شکلهای بتپرستی نو با گذشته میتواند متفاوت باشد. آنچه امروزه از گونه ای بتپرستی در کشورهای پیشرفته شناخته شده، بیشتر تقدس نمادها است که به صورت پرستش نماد جلوه میکند. دانشمندان این ادیان (اگر چه خود به آنها باور نداشته باشند) اما با آوردن دفاعیات فلسفی و شبه فلسفی و... از این عقاید دفاع میکنند، مثلاً میگویند که اینها خدای خالق نیستند، بلکه چیزی مانند گاو نشان و نماد خیر و برکت است یا چیز دیگر، نماد زیبایی و ازدواج است و...
3ـ خرافهپرستی از دیرباز به عنوان یک آفت فرهنگی بشر را از روی آوردن به حق و پذیرش حقایق توحیدی باز داشته است، حتى بسیاری با انبیای الهی به جنگ بر خاستند و در راه دفاع از اعتقاد باطل و خرافی خود مثل پرستش یک چوب و یا سنگی که به دست خویش آن را میساختند و از جان و مال و اولاد خود گذشتهاند، پس «عصر کنونی که پیامبری در عالم نیست و مردم به انسان آسمانی دسترسی ندارند، چگونه میتوان توقع داشت از خرافهپرستی دست بردارند؟!
4ـ اگر در زمانهای پیشین بتپرستی و سایر خرافات به عنوان یک اعتقاد مذهبی برای بشر مطرح بوده است، در دنیای کنونی ادامه آن فرهنگ به صورت یک باور ملی و باستانی توسط حاکمان برای بشر تبلیغ میشود. در این میان هر کسی با انگیزه خاص تحت تأثیر آن تبلیغات قرار گرفته و برای بتهای خود گذشته از قداست مذهبی، قداست ملی و باستانی قایل شده است، مانند کشور ژاپن و مذهب «شینتو» که مذهب میهنپرستی است و از طرف حاکمان تأیید میشود.
5ـ اعتقاد بسیاری از انسانها به صورت ارثی و پیروی از نیاکان و گذشتگان است، نه اعتقاد از روی عقل و اندیشه و باور. این مسئله میان پیروان ادیان الهی نیز وجود دارد. پیروی از گذشتگان، آزادی و حریت تفکر عقلانی را سلب میکند. در چنین وضعی، انسان نمیتواند به راه حق و حقیقت و خدا پرستی دست یابد.
6ـ اصل پرستش به صورت فطری در وجود انسان است و بتپرستی یا هر چیزی غیر از خداپرستی و دین حق، تحریف در فطرت است. نقش پیامبران، هدایت فطرت و جلوگیری آن از تحریف است، اما اگر پیام الهی به انسانها نرسد، یا به درستی از آن آگاه نشوند، یا به دنبال یافتن آن برنیایند، تحریف در فطرت ادامه یافته و به صورتهای مختلف از جمله بتپرستی در میآید.
پینوشتها:
1ـ ر.ک: مرتضى مطهری، مجموعه آثار، مجلدات 1 و 3 و 21.