پرسش:
آيا مسيحيان و يهوديان عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، پيش از بعثت آن حضرت خبر داشتند كه چنين پيامبرى ظهور خواهد كرد؟ اگر چنين بوده، پس چرا از پذيرش رسالت آن حضرت سرباز زدند؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
آنچه در منابع اسلامى آمده اين است كه مسيحيان و يهوديان دوران پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، خبر داشتند كه آن حضرت در جزيرة العرب ظهور خواهد كرد و حتّى يهوديان، به همين دليل وطن خود را ترك كرده و در شهر مدينه ـ كه بر اساس اطلاعات آنان، پيامبر آخرالزمان در آن جا ظهور مى كرد ـ ساكن گشته بودند.[1] اين مطلب در برخى آيات قرآن مورد اشاره قرار گرفته كه 4 آيه را ذكر مى كنيم:
1. (ولَمّا جائَهُم كِتابٌ مِن عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُم وكانوا مِن قَبلُ يَستَفتِحونَ عَلَى الَّذينَ كَفَروا فَلَمّا جائَهُم ما عَرَفوا كَفَروا بِهِ فَلَعنَةُ اللّهِ عَلَى الكافِرين؛[2]و هنگامى كه از طرف خداوند كتابى براى آن ها آمد كه موافق نشانه هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين به خود نويد پيروزى بر كافران مى دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند) با اين همه، هنگامى كه آن (كتاب و پيامبرى) را كه (از قبل) شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند؛ پس لعنت خدا بر كافران باد!)
2. (اَلَّذينَ آتَينـاهُمُ الكِتابَ يَعرِفونَهُ كَما يَعرِفونَ اَبنائَهُم واِنَّ فَريقـًا مِنهُم لَيَكتُمونَ الحَقَّ وهُم يَعلَمون؛[3]كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده ايم، او [= پيامبر]را همچون فرزندان خود مى شناسند؛ (ولى) جمعى از آنان، حق را آگاهانه كتمان مى كنند.)
3. (بِلِسان عَرَبىّ مُبين واِنَّهُ لَفى زُبُرِ الاَوَّلين اَو لَم يَكُن لَهُم آيَةً اَن يَعلَمَهُ عُلَماءُ بَنى اِسرائيل)؛[4](اين قرآن را) به زبان عربى آشكار (نازل كرد) و توصيف آن در كتاب هاى پيشينيان نيز آمده است. آيا همين نشانه براى آنها كافى نيست كه علماى بنى اسرائيل به خوبى از آن آگاهند؟!)
4. (و اِذ قالَ عيسَى ابنُ مَريَمَ يـابَنى اِسرائيلَ اِنّى رَسولُ اللّهِ اِلَيكُم مُصَدِّقـًا لِما بَينَ يَدَىَّ مِنَ التَّوراةِ ومُبَشِّرًا بِرَسول يَأتى مِن بَعدِى اسمُهُ اَحمَدُ فَلَمّا جائَهُم بِالبَيِّناتِ قالوا هذا سِحرٌ مُبين؛[5](به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت: اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديق كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده [= تورات]مى باشم، و بشارت دهنده به رسولى كه بعد از من مى آيد و نام او احمد است. هنگامى كه او [= احمد] با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: اين سحرى است آشكار.)
البته بايد توجّه داشت كه برخى از اهل كتاب، به جاى انكار پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و مقابله با دين اسلام، به فرمان پروردگار گردن نهادند و به رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ايمان آوردند. قرآن در ستايش از اين گروه مى فرمايد: (واِنَّ مِن اَهلِ الكِتابِ لَمَن يُؤمِنُ بِاللّهِ وما اُنزِلَ اِلَيكُم وما اُنزِلَ اِلَيهِم خـاشِعينَ لِلّهِ لا يَشتَرونَ بِآياتِ اللّهِ ثَمَنـًا قَليلاً اُولـئِكَ لَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم اِنَّ اللّهَ سَريعُ الحِساب[6] از اهل كتاب، كسانى هستند كه به خدا و آنچه بر شما نازل شده، و آنچه بر خودشان نازل گرديده، ايمان دارند؛ در برابر (فرمانِ) خدا خاضعند؛ و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمى فروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. خداوند، سريع الحساب است.)
امّا به نظر مى رسد كه مهم ترين دليل حق ستيزى برخى از اهل كتاب، خودخواهى و تكبّر آنان باشد. در آيه 87 سوره بقره مى خوانيم: (ولَقَد آتَينا موسَى الكِتابَ وقَفَّينا مِن بَعدِهِ بِالرُّسُلِ وآتَينا عيسَى ابنَ مَريَمَ البَيِّناتِ واَيَّدناهُ بِروحِ القُدُسِ اَفَكُلَّما جائَكُم رَسولٌ بِما لاتَهوى اَنفُسُكُمُ استَكبَرتُم فَفَريقـًا كَذَّبتُم وفَريقـًا تَقتُلون؛ ما به موسى كتاب (تورات) داديم؛ و بعد از او، پيامبرانى پشت سرهم فرستاديم؛ و به عيسى بن مريم دلايل روشن داديم؛ و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم. آيا چنين نيست كه هر گاه پيامبرى، چيزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تكبّر كرديد؛ پس عدّه اى را تكذيب كرده و جمعى را به قتل رسانديد؟!)
در كنار عامل خودخواهى، حسادت، جاه طلبى، مال پرستى و تعصبات فرقه اى نيز از ديگر عوامل حق ستيزى برخى از مسيحيان و يهوديان عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) مى باشد كه تفصيل آن از عهده اين كتاب خارج است.
[1]. البته درباره هجرت يهوديان، نظرات مختلفى ارائه شده است.
[2]. بقره/89.
[3]. بقره/146.
[4]. شعراء/195 ـ 197.
[5]. صف/6 .
[6]. آل عمران/199 .