پرسش:
چرا بیشتر یاران حضرت مهدی (عج) مرد هستند؟
پاسخ:
بنابر آنچه از روایات استفاده می شود، یاران حضرت را سه گروه تشکیل می دهند:
- 313نفر یاران خاص که در ابتدای ظهور خدمت حضرت اجتماع می کنند؛
-لشکر و گروه ده هزار نفری که با اجتماع آنان خروج صورت می پذیرد؛
-عموم شیعیان و ارادت مندان که در طول حرکت امام مهدی (عج) به ایشان ملحق می شوند.
اگر سخنی از پنجاه زن به میان آمده مربوط به گروه اول است.
از امام باقر(علیه السلام) در روایتی بلند نقل شده است:
....قسم به خدا! 313 تن که بین آنان ، پنجاه زن هستند در مکه اجتماع می کنند....(1)
طبیعی است وقتی شمار زنان در گروه اول به این تعداد باشد، در گروه های بعد بیشتر خواهد بود علاوه براین که پرسش از کم بودن تعداد زنان در مقایسه با مردان میان یاوران حضرت ، حرف صحیح و پسند یده ای نیست؛ چرا که یاوری نه فقط به معنای جنگیدن و سلاح برکشیدن است؛ بلکه یار و ویاور واقعی کسی است که با همه وجود در خدمت امام و اهداف او باشد و آنچه را که حضرت از او می خواهد، انجام دهد. در زمان غیبت و انتظار به وظیفه یک منظر واقعی آگاه باشد و آنچه را در این مدت بایسته است
انجام دهد و در زمان ظهور ، گوش به فرمان و مطیع دستورهای او باشد و امر او را امتثال کند مگر فاطمه زهرا و زینب کبرا(علیه السلام) از یاوران پیامبر و امام زمان خود نبودند؛ در حالی که جنگ ظاهری با اسلحه نیز نداشتند؟ هرکس به تاریخ بنگرد، به خوبی به نقش بارز و بی بدیل آنان در یاری رهبر خود پی می برد. یاری رهبر در رساندن پیام او و مکتبش بسیار ارزشمند است و اصولا حرکت فرهنگی ، پایه و اساس است؛ لذا در روایت ، به علم و عالم و قلم او اشاره فراوان شده است؛ چرا که اگر یاری امام در بعد فرهنگی و تبین معارف دین نباشد و مردم از اهداف و برنامه های امام آگاه نباشد طبعا برای کمک به گسترش فرهنگ و مکتب او سلاح به دست نمی گیرند. زنان در این عرصه مهم به خوبی می توانند ایفای نقش کنند و یاری امام خود را در حد اعلا و آشکار کنند.
در مواردی که یاری کردن مربوط به حالت جنگ وقیام و جهاد باشد طبیعی است که مردان باید
فعال تر حضور داشته باشند؛ چرا که خداوند با توجه به ویژگی های جسمی و روحی زنان و مردان وظایف و تکالیف را قرار می دهد و ویژگی ها و مشکلات جنگ به گونه ای است که نه با جسم زن سازگاری دارد و نه با روح او هم خوانی دارد لذا وظیفه جهاد از دوش آنان برداشته شد، مگر در زمان ضرورت.2
پی نوشت:
.1 بحارالانوار،ج52،ص223.
.2آفتاب مهر