پرسش:
خداوند متعال، انتخاب دين را به خود انسان واگذار كرده است. عالمان اسلامى مى گويند: «اصول دين تحقيقى و يقينى است؛ نه تقليد». پس چرا پدران هنگام صحبت از تغيير دادن دين مى گويند: «مرتد شده ايد» و جوانان را از بعضى حق هاى انسانى محروم مى كنند؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
در اين باره توجه به چند نكته لازم است:
1. آيات قرآن مجيد دلالت دارند كه هر فرد با اراده و اختيار، حق انتخاب دين را دارد: (لا اِكراهَ فِى الدِّينِ؛[1]در پذيرش دين اكراهى نيست»؛ (و قُلِ الحَقُّ مِن رَبِّكُم فَمَن شآءَ فَليُؤمِن و مَن شآءَ فَليَكفُر؛[2]و بگو: اين حق است از سوى پروردگارتان! هركس مى خواهد ايمان بياورد [و اين حقيقت را پذيرا شود] و هركس مى خواهد كافر گردد.)
2. انتخاب يك دين بايد با شناخت كافى باشد؛ از همين رو، پذيرش اصل دين، به صورت تقليدى مذموم است. انسان مى تواند با ابزار شناخت، حق را از باطل، خير را از شر، خوبى را از بدى، راه رشد و كمال را از راه انحطاط تشخيص دهد: (قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَىِّ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ ويُؤمِن بِاللّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروةِ الوُثقى لاَ انفِصامَ لَها؛[3]راه از بى راهه به خوبى آشكار شده است، پس كسى كه به طاغوت كفر
ورزيده و به خدا ايمان آورد در حقيقت به مطمئن ترين دستگيره چنگ زده است كه گسستنى نيست.) اما وقتى با آگاهى كامل پا در حوزه تنها راه سعادت و دين بر حق گذاشت، چنانچه با علم و عمد از راه خداوند برگردد، مانند كسى است كه تنها ريسمان نجات را رها كند، كه به محض رها شدن سقوط مى كند.
3. با توجه به مطالب بالا نتيجه مى گيريم:
الف) آموختن مسايل دينى از پدر، مادر، دبيران، مربيان، علما يك امر طبيعى است. اين آموختن، تقليد نيست؛ بلكه نوعى انتقال معلومات و آگاهى دينى و مذهبى است؛ حتى در مواردى اين كار ضرورى مى شود؛ زيرا نسل جديد، درابتداى آشنا شدن با عقايد و معارف دينى، با شيوه و روش استدلال آشنا نيستند، و اين اشخاص، مى توانند با استدلال مناسب آن ها را آشنا كنند؛ اما در عين حال اين افراد نمى توانند از مكلف و آن شخص، اراده را سلب كنند؛
ب) تحقيق در عقايد دينى ـ اگر از راه هاى بايسته و صحيح آن انجام شود ـ بسيار مناسب است؛
ج) حكم قتل مرتد ـ كه علناً اعلان كفر و بى زارى از دين مى كند و موجب رخنه در جامعه اسلامى مى شود ـ موافق عقل و فطرت است.[4] و در پاسخ هاى پيشين گذشت كه حكم صادر شده براى مرتد (قتل، حبس و ...) به خاطر اظهار ارتداد، اعلام بازگشت از دين اسلام ، تخريب جامعه اسلامى و ... مى باشد وگرنه تا زمانى كه شخصى «ارتداد» خودش را «ابراز» نكند يا با شهادت دو شاهد عادل در دادگاه ثابت نشود ، حكمى درباره او وجود ندارد . پس تغيير عقيده با «ابراز و اعلان تغيير عقيده» متفاوت است.
[1]. بقره/256.
[2]. كهف/29.
[3]. بقره/256.
[4]. ر.ك: مجموعه آثار شهيد مطهرى، ج 3، ص 451 ـ 615.