سوال:
چرا زائرين گرامی در مقابل حرم مطهر( ضريح ) سجده مي كنند . مگر سجده فقط مخصوص خداوند بلند مرتبه نمي باشد ودر قرآن صريحاً بيان نداشته به جز خدا بر چيزي ديگر سجده نكنيد ؟
پاسخ:
سجده به معناي رو برزمين افتادن و پيشاني يا چانه را بر زمين نهادن است. اين سجده در صورتي عبادت است كه منظور مجسم ساختن ذلت دروني باشد. پس حقيقت سجده همان اظهار تذلل دروني نسبت به مسجود است . به عبارت ديگر به خاك افتادن در مقابل ديگران وسجده كردن بستگي به نيت دارد كه يا به نيت اظهار تذلل انجام مي شود يا به نيت تحيت و احترام.
همانطور كه فرموديد سجده مخصوص خداوندبلندمرتبه است اما سجده اي كه با نيت عبوديت وبندگي انجام پذيرد .
خداوند سبحان در آيه 34 سوره بقره مي فرمايد:
« واذقلنا للملائكه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابليس »
از اين آيه استفاده مي شود كه سجده كردن براي غير خدا بعنوان تحيت وتكريم بطوريكه ضمناً خضوع براي خدا از نظر اطاعت فرمان او بوده باشد ، اجمالاً جائز است ونظير آن آيه ديگري است كه در داستان يوسف (ع) ذكر شده « ورفع ابويه علي العرش وخروا له سجداً»
پدر ومادر خود را بالاي تخت برد وآنها ( برادرانش )براي اوبه سجده افتادند.
حاصل مطلب اين است كه همانطور كه در سوره حمد بيان شده حقيقت عبادت آن است كه بنده خود را در مقام عبوديت وبندگي درآورد وعملي كه مظهر بندگي باشد انجام دهد. بنابراين فعل عبادي بايد طوري باشد كه صلاحيت اظهار مولويت مولي وبندگي بنده را داشته باشد مانند سجود و ركوع براي مولي ، برخاستن پيش پاي او ، راه رفتن پشت سر او ، وامثال اينها وهر قدر عملي بيشتر صلاحيت براي ابراز اين خصوصيت داشته باشد جنبه عبادي آن قويتر خواهد بود. روي اين زمينه « سجده كردن » از كليه افعال انسان تعين بيشتري براي عبادت دارد زيرا در آن انسان به خاك مي افتد وپيشاني را برآن مي نهد واينكه بعضي گمان كرده اند كه سجده يك عبادت ذاتي است اساسي ندارد زيرا « ذاتي » هرگز اختلاف پيدا نمي كند وتخلف نمي نمايد بااينكه بسيار مي شود كه سجده به عنوان غير تعظيم مثلاً بعنوان استهزاء وسخريه ، از كسي سر مي زند و واضح است كه دراين صورت عبادت نيست . درعين اينكه تمام خصوصيات سجده عبادي را داراست .از اين موضوع روشن مي شود كه سجده عبادت ذاتي نيست ،منتها عبادت در اين عمل از ساير اعمال بارزتر است.
اكنون كه معلوم شد سجده عبادت ذاتي نيست بنابراين ذاتاً اختصاصي به خدا ندارد اگر چه معبود تنها اوست ، لذا اگر مانعي از جواز سجده براي غير خدا باشد بايد از جهت منع شرعي يا عقلي بوده باشد نه از جهت عبادت ذاتي بودن . آنچه مي توان ادعاي ممنوعيت آن را به حكم شرع وعقل كرد همين است كه انسان مقام ربوبيت وپروردگاري را براي غير خدا اظهار كند اما مجرد تحيت وتكريم غير خدا بدون اظهار ربوبيت وپرستش دليلي بر ممنوع بودن آن نيست . ولي ذوق ديني ما ايجاب مي كند كه اين عمل را مخصوص خدا بدانيم ومطلقاً درباره غير او انجام ندهيم. اما ساير انواع تحيت وتكريم ها غير سجده وابراز اخلاص ومحبت ها نسبت به بندگان صالح خدا وقبور اولياء او وساير آثار آنها ، هيچگونه دليل عقلي ويا نقلي بر ممنوعيت آن نيست.
در قصص الانبياء از ابوبصير نقل شده كه مي گويد: به حضرت صادق (ع)عرض كردم آيا ملائكه سجده كردند وپيشاني هاي خود را برزمين گزاردند ؟ فرمود: آري تكريم واحترامي بود از طرف خدا.
ودر تحف العقول نقل شده : سجده كردن ملائكه براي آدم براي اطاعت فرمان خدا ومحبت به آدم بود ودر احتجاج از حضرت موسي بن جعفر (ع) از پدران گراميش نقل شده كه فرمود: 000خداوند ملائكه را به سجده كردن آدم وادار كرد نه به عنوان عبادت تا غير از خداوند عزوجل يعني آدم را عبادت كرده باشند بلكه بعنوان اعتراف به برتري او و رحمتي از جانب خدا براي آدم بود.
همچنين در سجده اي كه برادران يوسف (ع) براو نمودندبايد دانست كه اين سجده براي عبادت يوسف نبوده زيرا در ميان اين جمع يعقوب (ع) هم بوده است وحتي خود يوسف (ع) كه در زندان به رفيق زنداني اش فرمود :« ما را نمي رسد كه چيزي را شريك خدا بگيريم » پس اگر اين عمل شرك بود قطعاً حضرت يعقوب و يوسف (ع) ايشان را از اين عمل نهي مي كردند ونمي گذاشتند چنين كاري بكنند ولي مي بينيم نهي نكرده اند پس مي فهميم سجده عبادت او نبوده است.
وقطعاً جز اين نبوده كه يوسف را آيتي از آيات خدا دانسته وقبله در سجده خود گرفتند همچنانكه ما خدا را عبادت مي كنيم وكعبه را قبله خود مي گيريم ونماز وعبادت را به آن سو مي گزاريم پس با كعبه خدا عبادت مي شود نه كعبه ومعلوم است كه آيت خدا از آن نظر كه آيه ونشانه است خودش اصلاً نفسيتي واستقلالي ندارد پس اگر سجده شود جز صاحب نشانه يعني خدا عبادت نشود.
از طرف ديگر اگر سجده بدون نيت عبوديت شرك باشد بايستي برادران يوسف وملائكه مقربين همگي مشرك بوده باشند وفقط ابليس لعين موحد باشد كه ترك سجده نمود؟! وحال آنكه چنين نيست وهمه آنها موحد بودند.
پس نتيجه مي گيريم بوسيدن وبه خاك افتادن در مقابل قبور ائمه عليهم السلام بعنوان آيات ونشانه هاي خداوند وكساني كه خداوند به دوستي ومحبت واحترام وتكريم آنان سفارش نموده از مصاديق سجده شريك آميز نمي باشد بلكه كثرت وشدت علاقه به محبوب موجب تعظيم وصورت روي خاك ماليدن وبوسيدن مي شود .
منابع
تفسير الميزان ، ج 1-3-6-11-12-14-20
شبهاي پيشاور در دفاع از حريم تشيع ، گفتار سلطان الواعظين شيرازي ، ص250.