پرسش:
خداوند مفسدانی را که در زمین و آسمان ظلم میکنند مینگرد، پس وجود آنها به چه منظور است؟ آیا فقط امتحان به بهانه پشیمانی و ندامت و استغفار؟
پاسخ:
با سلام و اهدای امید و احترام
دنيا براي انسان خانه عمل است، نه خانه مجازات. انسان براي اين آفريده شد كه با استفاده از هدايت الهي و راهنمايي پيامبران و به كارگيري عقل و هوش خود، راه تكامل را پيموده و به خوش بخشي و سعادت هميشگي رسيده و از نعمتهاي لذت بخش و جاويدان بهشتي بهرهمندشود.
اعمال انسان وقتي ثمر بخش است و او را به كمال ميرساند كه اختياري باشد، يعني اگر انسان با اختيار خود، كار خوب را انجام داد، اثر انساني و تربيتي دارد و به او ثواب داده ميشود،. وقتي فردي از مال خودش احسان ميدهد و به فقيران رسيدگي ميكند و مدرسه مي سازد و به مسجد كمك مينمايد، هم اثر روحي و تربيتي دارد و هم پاداش عظيم از طرف خداوند به چنين شخصي داده ميشود، ليكن چنان چه از همين شخص به زور پول گرفته و به مصرف خيريه رساندهشود، اثر روحي و تربيتي ندارد و ثواب احسان داده نميشود. كسي كه با خلوص نيت و با اراده خود نماز بخواند و روزه بگيرد، به پاداش بهشتي اين اعمال ميرسد، ولي اگر با نيت ريايي يا سبب اجبار اعمالش را انجامدهد، پاداش و ثوابي نخواهد داشت.
در جنايات و گناهان هم اگر خداوند هر گناه كار را بلافاصله بعد از ارتكاب گناه مجازات مي گرد ديگر ترك گناه اختياري نمي شد، بلكه به خاطر ترس از مجازات دنيوي ترك مي شد، مثلا اگر به محض گفتن دروغ ، خار در زبان او فرو مي رفت و بوي گند همه جا را ميگرفت و مشخص ميشد طرف دروغ ميگويد، كسي دروغ نمي گفت، كه اين اثر تربيتي نداشت و موجب تكامل انسان نمي شد.
انسان مؤمن و با تقوا دست به دزدي نميزند، چون اين عمل را برخلاف مقررات الهي ميداند. دزد به زندان افتاده هم دزدي نميكند، اما نه به اين خاطر كه دزدي حرام است، بلكه از اين جهت كه در بند است و قدرت بر دزدي ندارد.
پس اين كه خداوند در دنيا گناه كاران را بلافاصله مجازات نميكند، نه از اين جهت است كه عادل نيست و با قدرت بر مجازات جانيان ندارد يا بر بندگانش رحم نميكند، بلكه بدين خاطر است است كه بشر بايد دردنيا آزاد باشد و با اختيار خود كارها را انتخاب كند و در غير اين صورت به هدف خلقتش كه رسيده به كمال و قرب الهي است، نايل نميگردد. این مسئله ، هم مهلتی است برای گناه کاران و ظالمان تا از کار خود دست کشند و هم آزمایشی است برای انسان های مومن تا به ارداه و انتخاب خود به سوی کار نیک بروند ، نه با اجبار و ترس از بین رفتن به خاطر گناه .
روشن است که بدون فرض بدی ها و آزاد بودن راه آنها ، اختیار و انتخاب نمی توانست معنا داشته باشد . اگر قرار باشد که همه بدی ها و انسان های بد و مفسد از بین بروند ، دیگر انتخاب انسان چه معنا داشت ؟ حتی خوبی و نیکی ها هم معنای اصلی خود را از دست می دانند.
هدف از خلقت انسان به كمال رسيدن از راه اختيار و انتخاب است خدا در قرآن ميفرمايد: «من جن و انس را نيافريدم جز براي اين كه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند.»(1) و فرمود: «ما راه را به او (انسان) نشان داديم، خواه شاكر باشد و با اختيار خود پذيرا گردم ناسپاس.» پس رمز عدم مجازات متخلفين در دنيا اين است كه دنيا سراي تكليف و عمل است، نه محل ثواب و عقاب. از طرف ديگر خداي مهربان، سرانجام داد مظلوم را از ظالم خواهد گرفت. اين گونه نيست كه مجرم مجازات نشود. هنگامي كه قيامت بر پا شد، به حساب همه رسيدگي ميشودو ظالمان و جانيان چنان مجازات ميگردند كه تصورش را نميكردند.
قرآن ميفرمايد: «آنها كه ستم كردند، به زودي ميدانند كه بازگشت شان به كجا است.»(2) «ما ترازوهاي عدل را در روز قيامت بر پا ميكنيم. پس به هيچ كس كمترين ستمي نميشودو اگر به مقدار يك دانه خردل، كار نيك و بد باشد، ما آن را حاضر ميكنيم .»(3)«روزي كه ستمكار از شدت حسرت) دست خود را به دندان ميگيرد و ميگويد: اي كاش با رسول خدا راهي برگزيده بودم.»(4)
از سوي ديگر در دنيا تحقق عدل كامل در مقام پاداش و كيفر امكانپذير نيست، زيرا سرنوشت پاكان و مجرمان به هم گره خورده و از يكديگر تفكيكپذير نيست.
پاورقي:
(1) ذاريات (51) آيه 56.
(2) شعرا (26) آيه 227.
(3) انبياء (21) آيه 47.
(4) فرقان (25) آيه 27.