اسلام واقع گرا و اصل « انتظار »
تاملي در وجوب و ضرورت حياتي « جهاد » در عصر غيبت
اسلام ديني است « واقع گرا » و به شدت در تعارض و تقابل مستمر با تخيل و توهم و خرافه و جمود و هر نوع امور خلاف حقيقت و واقعيتي كه جامعه را از رشد و پويايي باز مي دارد و مانع تحقق معرفت هاي ديني ژرف و بينش و آگاهي هاي زندگي ساز مي شود.
اصول و مباني اعتقادي و فروع و احكام عملي و تعاليم و معارف و ارزشهاي والاي اسلامي همه بر محور حقايق و واقعيت هايي كه به صورت قوانين و سنن الهي در هستي سريان دارند مي چرخند و هرگز آميخته با جهل و جمود و اوهام و تفكرات سطحي و پوچ نمي شوند.
متاسفانه در گذشته و حال همواره با افكار و تخيلات و نگرش هاي
متضاد با حقايق و واقعيت هاي ديني مواجه بوده و هستيم و جامعه اسلامي از گسترش آن در موضوعات مختلف به رنج افتاده و از رشد معنوي وسياسي بازمانده است و به موازات اين آفات و زيان هايي كه متوجه جوامع و سرزمين هاي اسلامي شده است دشمنان اسلام در سطح جهان به نفع و سود رسيده اند و به اهداف و آمال خود در مبارزه با فرهنگ اسلامي و زدودن آثار ژرف و عظيم قوانين جامع و ارزش هاي رهايي بخش اين دين مبين نائل آمده اند!
جهاد صبر شفاعت توكل و انتظار از جمله مفاهيم و ارزشهاي والايي هستند كه در اثر فعاليت هاي مخرب تبليغي دشمنان اسلام از يكسو و جهل و فقدان معرفت و بينش ديني گروه هايي از مسلمانان از سوي ديگر دچار تحريف شده و آميخته با برداشت هاي ناصواب و خلاف واقعيت گرديده و به صورت افكار غلط و متضاد با حقيقت دين در محيط ذهن افراد تثبيت شده و به سرعت در جامعه نشر يافته است .
درباره « انتظار » كه اصل بزرگ وسترگ و ياري رسان دين در همه اعصار و عامل بيداري و آگاهي و تداوم حضور در عرصه هاي مختلف حيات دنيا ومراقبت و هوشياري در برابر دشمنان اسلام مي باشد در ديروز و امروز و گذشته و حال شاهد كژانديشي ها و برداشت هاي سطحي و باطل بوده ايم . اين برداشت ها و سطحي نگري ها به گونه اي خطرناك و آفت زا وآسيب رسان بوده است كه موجب شكل گيري نحله هاي فكري منحرف و جمعيت ها و احزابي گرديده است كه در نقطه مقابل اسلام اصيل و ناب و در تعارض و تنافي با اصول و معيارها و ارزش هاي الهي قرار گرفته اند.
برداشت هاي سطحي از اصل انتظار و مهدويت در دوران حيات ائمه دين (ع ) آغاز شد و هم امروز به همان شكل و روش ها و در قالب الفاظ و عباراتي مشابه تداوم دارد.
يكي از اين برداشت ها نافي « جهاد » به هنگام ظهور قائم و پذيرش رنج و مشقت هاي مراحل مختلف آن براي مقابله با دشمنان است . به اين ترتيب كه گروه هايي از مسلمانان چنين مي پنداشتند كه ظهور مهدي (عج ) و نفي و طرد ظلم و جور متجاوزان و استقرار آزادي و عدالت در زمين يكباره و اعجازآميز و بدون جهاد ورنج وستم به وقوع خواهد پيوست !
اين افراد مفهوم انتظار را در همين حصارهاي تنگ افكار سطحي خود محدود و محصور مي كردند و هيچ شناخت و معرفت و بينش صحيح و بالنده و آگاهي بخشي را در اين موضوع بر نمي تابيدند.
نقل است كه روزي « ابوبصير » از حضرت امام جعفر صادق (ع ) اينگونه پرسش نمود :
فدايت شوم فرج كي خواهد بود
امام (ع ) در پاسخ فرمود :
« اي ابوبصير تو هم از كساني هستي كه دنيا را طلب مي كنند! آن كس كه نسبت به قيام امام شناخت و معرفت يابد به جهت انتظارش فرج حاصل شده است .. » 1
مفهوم عميق اين سخن به انتظار فرج به صورت يك شناخت اصيل و بنيادين نظر دارد و اين تفكر را سامان مي دهد كه در هر عصر و زمانه اي معرفت و شناخت ريشه دار و مستحكمي كه اهل ايمان نسبت به قيام و انقلاب جهاني مهدي موعود پيدا كنند همان شناخت براي آنان فرج واقعي است و آنان به راستي به اصل انتظار پايبند مي باشند و از آثار ارزشمندش برخوردار مي گردند.
همچنين در متون ديني آمده است كه به حضرت امام جعفر صادق (ع ) چنين عرض مي شود :
« مردم مي گويند مهدي كه قيام كند كارها همه خود به خود درست مي شود و به اندازه يك حجامت هم خون به زمين ريخته نمي شود. »
امام (ع ) در پاسخ مي فرمايد :
« هرگز چنين نيست به خداي جان آفرين سوگند اگر قرار بود كار براي كسي خود به خود درست شود براي پيامبر(ص ) درست مي شد هنگامي كه دندانش شكست و صورتش شكافت . هرگز چنين نيست كه كار در قيام مهدي خود به خود درست شود. به خداي جان آفرين سوگند كار درست نخواهد شد تا اين كه ما و شما در عرق و خون غرق شويم . » 2
اين كلام ژرف قيام مهدي موعود (ع ) و طي مراحل مختلف آن در رفع ستم و تباهي وفساد و استقرار عدالت را با عمل دقيق به سنن و قوانين الهي امكان پذير مي داند و جهاد و مبارزه با دشمنان در سرتاسر جهان و رنج و سختي هاي ناشي از آن را سنت و قانوني معرفي مي كند كه تا به حيطه عمل در نيايد قائم آل محمد(ص ) به اهداف خويش نائل نخواهد شد وپيشرفتي در ماموريت هاي الهي اش حاصل نخواهد گرديد.
حضرت امام جعفرصادق (ع ) در كلامي ديگر به شرايط زمان ظهور حضرت قائم (ع ) اشاره مي كند و هرگونه كژانديشي و سطحي نگري و راحت طلبي را نفي مي نمايد و اصل جهاد و مبارزه با ستمگران زمين را اينگونه حياتي و نقش آفرين مي داند :
« درباره خروج قائم بسيار عجله داريد. هان ! به خدا سوگند او جامه مويين مي پوشد و نان جوين مي خورد روزگار قيام او روزگار به كاربردن سلاح است (و جنگ با جباران و مفسدان ) و مرگ سرخ در سايه سلاح ... او شبانگاهان به دردمندان و نيازداران سر مي زند و روزها به نبرد در راه دين مي پردازد مانند اميرالمومنين ... » 3
از ديدگاه ائمه دين (ع ) دوران « غيبت » همانند دوران « ظهور » است و احكام و قوانين تغييري نمي كنند و وظايف و تكاليف ديني متحول نمي شوند و همه مسلماناني كه در دوره غيبت مي زيند بايد به تمام تعاليم و دستورالعمل هاي قرآني و اسلامي از جمله جهاد و مبارزه با دشمنان ومتجاوزان عمل كنند و هيچ گونه قصور و تسامح وذلت و تسليمي را پذيرا نگردند.
اين ديدگاه ژرف و منطبق با حقيقت و واقعيت هاي نهفته در اسلام نه تنها آمادگي و جهاد و مقاومت در زمان قيام قائم (ع ) را امري طبيعي و واجب و حياتي مي داند و هر گونه ساده انديشي و جمود و راحت طلبي را نفي مي كند كه در دوره غيبت نيز همان تكاليف و وظايف را لازم و ضروري مي داند و از جمله آمادگي كامل نظامي و دفاع و جهاد در برابر تعدي و تجاوز قدرت هاي سيطره جوي جهاني را امري واجب معرفي مي كند.
پيرامون اين ديدگاه جامع درباره انتظار فرج سخنان آگاهي بخشي از ائمه (ع ) نقل گرديده است كه پشتوانه هايي نيرومند براي نشر تفكر اصيل و صحيح درباره انتظار راستين محسوب مي شوند.
اميرمومنان حضرت علي (ع ) مي فرمايد :
« منتظر امر ما بسان كسي است كه در راه خدا به خون خويش در غلتيده است . » 4
يعني منتظر واقعي و راستين همواره آماده براي « جهاد » و « شهادت » است و به اين دليل كه در اوج ايمان و خلوص و از ابعاد روحي و جسمي خويشتن را براي مبارزه با دشمنان تا سر حد مرگ و شهادت مهيا كرده است اجر و پاداش شهيد را دريافت مي كند و اگر چه در همان حال و بدون درك حضور قائم (ع ) از دنياي خاك كوچ كند در مقام و منزلت عالي قرار دارد وبه وظايف خويش در دوره غيبت عمل كرده است .
همچنين از حضرت امام جعفر صادق (ع ) نقل است :
« بايد هر يك از منتظران براي اسلحه آماده كند . » 5
اين روايت به صراحت تمام « آمادگي نظامي » در عصر « غيبت » را واجب و لازم مي داند و در كنار آن تقويت روحيه جهاد وحماسه و دلاوري براي تقابل با تعدي دشمنان را يك نياز و وظيفه معرفي مي نمايد.
علاوه بر اين « دلايل و مستندات نقلي » درباره ضرورت نقش آفريني اصل و مسئوليت جهاد در دوره غيبت « دلايل عقلي » نيز بر اين ضرورت بزرگ پاي مي فشرد. عقل و خرد سالم حكم مي كند كه دستورات صريح و آيات روشن قرآن درباره وجوب و آثار جهاد با متعديان و متجاوزان هرگز به عصر و زمان خاصي محدود نمي شود كه دشمنان و جنايتكاران و ستمگران نيز وجودشان به دوره و عصر خاصي محدود نمي گردد.
اين آيات صريح قرآن كريم كه اجازه جهاد براي كساني كه مورد ستم واقع شده اند و جنگ به آنان تحميل شده است را صادر مي كند 6 و مبارزه با پيشوايان كفر را ضروري مي داند 7 و فرمان مي دهد كه با كافران مقابله كنيد تا فتنه و تباهي از زمين برچيده شود8 و به صراحت تمام اهل ايمان را به جمع آوري سلاح و بالابردن قدرت نظامي دعوت و ترغيب مي نمايد9 آيا منحصر و محدود به دوره و عصر خاصي مي باشد !
آيا نبايد از موجوديت دين و جوامع و سرزمين هاي اسلامي و جان ومال و ناموس مسلمين در همه اعصار دفاع نمود و آيا جز باجهاد و مبارزه با متجاوزان وجنايتكاران وستمگران مي توان به آزادي و استقلال و امنيت و آرامش و سلامت رسيد و به صيانت از دين و ملت و كشور اهتمام ورزيد
در دنياي معاصر مهم ترين مصاديق عيني و مشهودي كه در عصر غيبت را به نظاره جهانيان گذاشتند و با موفقيت و پيروزي بر قدرت هاي سيطره جو شكوه و مهابت ايمان و مقاومت را به نمايش در آوردند « ايران اسلامي » و « مقاومت اسلامي لبنان » مي باشند.
در ايران نهضت شكوهمند اسلامي با رهبري هاي عظيم و مدبرانه وشگفتي زاي حضرت امام خميني و حضور و جهاد مسلمانان فداكار و
جهادگر در مراحل و صحنه هاي مختلف انقلاب پيروزي بر استعمار خارجي كه « آمريكا » نمود عيني آن است و غلبه بر استبداد داخلي كه رژيم وابسته پهلوي نماينده آن محسوب مي شد را به ارمغان آورد و پس از آن اين جهاد و مبارزه در هشت سال دفاع مقدس و در رويارويي با رژيم بعثي عراق و حاميان جهاني آن تداوم يافت .
در لبنان نيروي مقاومت اسلامي با حماسه آفريني هاي سازمان حزب الله ـ كه پديده پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و نضج گرفته و پرورش و انسجام يافته به دست تواناي حضرت امام خميني مي باشد ـ در جنگ با اسرائيل متجاوز اصل « جهاد » را در اوج قدرت و توانايي فرزندان غيور اسلام به مرحله عمل درآورد و موجب غلبه بر صهيونيسم متجاوز گرديد.
و به راستي اينانند منتظران راستين مهدي موعود و سربازان فداكار و سلحشور اسلام و مدافعان خالص و صادق دين در دنيا سراسر كفر و شرك و نفاق و ستم .
پاورقي :
ـــــــ
1 ـ اصول كافي ج 1 ص 371
2 ـ بحارالانوار ج 52 ص 358
3 ـ همان منبع ص 354
4 ـ همان منبع ص 123
5 ـ همان منبع ص 366
6 ـ قرآن كريم سوره حج آيه 39
7 ـ سوره توبه آيه 12
8 ـ سوره انفال آيه 39
9 ـ سوره انفال آيه 6
ائمه دين (ع ) به انتظار فرج به صورت يك شناخت اصيل و بنيادين نظر دارند و اين تفكر را سامان مي دهند كه در هر عصر و زمانه اي معرفت و شناخت ريشه دار و مستحكمي كه اهل ايمان نسبت به قيام و انقلاب جهاني مهدي موعود پيدا كنند همان شناخت براي آنان فرج واقعي است و آنان به راستي به اصل انتظار پايبند مي باشند و از آثار ارزشمندش برخوردار مي گردند
در دنياي معاصر مهم ترين مصاديق عيني و مشهودي كه وجوب و ضرورت جهاد با دشمنان اسلام در عصر غيبت را به نظاره جهانيان گذاشتند و با موفقيت و پيروزي بر قدرت هاي سيطره جو شكوه و مهابت ايمان و مقاومت را به نمايش درآوردند « ايران اسلامي » و « مقاومت اسلامي لبنان » مي باشند كه به راستي اينانند منتظران راستين مهدي موعود و سربازان فداكار و سلحشور اسلام در دنياي كفر و شرك و نفاق و ستم
در نگاه تعاليم اسلام دوران « غيبت » همانند دوران « ظهور » است و احكام و قوانين تغييري نمي كنند و وظايف و تكاليف ديني متحول نمي شوند و همه مسلماناني كه در عصر غيبت مي زيند بايد به تمام تعاليم و دستورالعمل هاي قرآني و اسلامي از جمله جهاد و مبارزه با دشمنان و متجاوزان عمل كنند و هيچ گونه قصور و تسامح و ذلت و تسليمي را پذيرا نگردند