پرسش:
چرا اسلام نسبت به دین های دیگر سخت است؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
اسلام دین سخت گیر و خشن نیست و این موضوع را هم در احکام و تکالیف فردی و هم در احکام اجتماعی می توان یافت. بر خلاف تصور عامه مردم، اسلام نسبت به ادیان ابراهیمی از تکالیف ساده تر و آسان¬تری برخوردار است؛ به همین خاطر پیامبر در پاسخ رفتار عده ای که برای رسیدن به کمال و مقام قرب الهی راه رهبانیت مسیحی را پیشه گرفتند و خود را از تمتعات دنیوی محروم کردند، فرمود : «لم یرسلنى اللّه بالرهبانیة و لكن بعثنى بالحنیفةالسهلة السمحة؛ خداوند مرا به گوشه گیرى و انزوا مبعوث نكرد، بلكه به آیینى پاك و آسان و با گذشت برانگیخت ».(1)
استاد مطهری می¬نویسد: اسلام ـ به تعبیر رسول اكرم ـ شریعت سمحه و سهله است. در این شریعت به حكم این كه(سهله) است، تكالیف دست و پاگیر و شاق و حرج آمیز وضع نشده و به حكم این كه(سمحه) است، هر جا كه انجام تكالیفی، توأم با مضیقه و در تنگنا واقع شدن گردد، تكلیف ملغی می شود.(2)
در آیات قرآن نیز بر این مسئله تأکید شده که تکالیف انسان¬ها در اسلام بر اساس توانایی و قدرت آنها تعیین می¬شود و عسر و حرج در آن وجود ندارد: "لا یكلّف اللّه نفساً إلا وُسْعها".(3)
آنچه متاسفانه در نگاه عامه مردم از آئین¬های دیگر مانند مسیحیت وجود دارد، رفتار و اعتقادات پیروان این آئین¬ها است، نه آنچه در متن شریعت آنها وجود دارد. در متن شریعت و دین آنها اعمال عبادی سخت و قوانین مشکلی وجود دارد که بسیاری از آنها امروز اصلا قابل اجرا نیست و با شرایط اجتماعی جهان معاصر تطبیق نمی¬کند؛ به همین خاطر بسیاری از آنها یا به مرور زمان از متون دینی حذف شده، یا برای عده خاصی مانند کشیشان و راهبان باقی مانده و پیروان دیگر، بسیاری از آنها را به کنار نهادند که می¬توان از جمله به موضوع حجاب و سخت بودن شرایط توبه اشاره کرد. در احکام اجتماعی نیز همین وضعیت برقرار است. اصل اوّلی از نظر اسلام در زندگی اجتماعی بر رحمت، عطوفت، صلح و صفا استوار است. اجتماعی بودن انسان اقتضا دارد كه بین انسانها برخورد و خشونتی نباشد.
همه انسانها باید به این اصل احترام بگذارند تا بتوانند در كنار یكدیگر با صلح و صفا زندگی كنند، ولی گاهی بعضی افراد به حدّ و حدود خود قانع نیستند و با تجاوز به حدود دیگران، حق دیگران را از بین میبرند، در این جا باید آنان را از تجاوز بازداشت و برای این مواقع از نیرویی كه خداوند در انسان قرار داده به نام غضب، استفاده میشود.
بنابراین باید اصل اوّلی در زندگی بشر بر رحمت و عطوفت باشد و گاهی از نیروی قهریه استفاده كرد. در حقیقت خشونت و غضب، وسیله جلوگیری و دفاع و به منزله درمان است، همان طوری كه پزشك گاهی مجبور میشود بیمار را آمپول بزند یا جرّاحی كند، ولی اصل اولیه غلبه رحمت بر غضب است، در دعا وارد شده « یا من سبقت رحمته غضبه؛ ای كسی (خدایی) كه رحمتش بر غضبش میچربد».
در اوصاف پیامبر(ص) آمده است: ایشان شخصی نرم خو و مهربان بود. « فیما رحمة من اللّه لِنْتَ لهم و لو كنت فظّاً غلیظ القلب لا نفضّوا من حولك. فاعف عنهم و استغفرلهم و شاور هم فی الامر؛(4) و از رحمت الهی بر تو این بود كه نسبت به مردم نرم خو بودی و اگر بد اخلاق و تُند خو بودی از دور و برِ تو پراكنده میشدند؛ بنابراین از آنان عفو و گذشت داشته باش و از آنان بگذر و با آنان مشورت كن».
پی¬نوشت¬ها:
1- كافی ، ج 5، ص 494.
2- مجموعه آثار شهید مطهری ، ج 2، ص 241 با تلخیص.
3- مائده (5) آیه 6.
.3- آل عمران (3) آیه 159