پرسش:
قمر در عقرب آیا واقعیت داره و چه روزهایی هست؟
پاسخ:
با سلام و ادب
در ابتدا چند روایت خدمت شما عرض کنم شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: « من به گونه ای در نجوم غرق شده ام که هر گاه بخواهم کاری انجام دهم، آن را با اطلاعات نجومی خود می سنجم، اگر برای آن طالع شر و نحسی دیدم آن را انجام نمی دهم و هر گاه طالع خیر و خوبی برای آن دیدم، شروع به اقدام می کنم. امام فرمود: آیا به آن چه به دست آورده ای اعتقاد داشته و بر طبق آن عمل می کنی؟ عرض کرد: بله، امام فرمود: همه کتاب هایت (کتاب های نجومی) را نابود کن و به این علم عمل نکن.» (1)
در روایت دیگری امام علی (ع) در پاسخ به مردی که از حضرت خواسته بود، به علت نحوست برخی ایام، در آن روز به جنگ خوارج نرود، فرمود:« گمان مىکنى تو از آن ساعتى آگاهى که اگر کسى حرکت کند زیان نخواهید دید؟ و مىترسانى از ساعتى که اگر کسى حرکت کند ضررى دامن گیر او خواهد شد ؟
کسى که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده است، و از یارى طلبیدن خدا در رسیدن به هدفهاى دوست داشتنى، و محفوظ ماندن از ناگواری ها، بىنیاز شده است. گویا مىخواهى به جاى خداوند، تو را ستایش کنند. چون به گمان خود مردم را به ساعتى آشنا کردى که منافع شان را به دست مىآورند، و از ضرر و زیان در امان مىمانند. اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسى براى پیش گویىهاى دروغین، بپرهیزید، جز آن مقدار از علم نجوم که در دریا نوردى و صحرا نوردى به آن نیاز دارید، چه اینکه ستاره شناسى( و پیش بینی هایی در رابطه با آینده افراد) شما را به غیب گویى و غیب گویى به جادوگرى مىکشاند، و (چنین)ستاره شناسی چون غیب گو، و غیب گو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است. با نام خدا ( و با توکل بر خدا) حرکت کنید.» (2)
البته این مطلب را هم نباید نادیده گرفت که به اعتراف خود منجمین، این گونه برداشت ها ی غیر مادی و حکم های غیبی از حالات نجوم و ستارگان، دقیق و قطعی نیست و فقط مجرد ظن و احتمال است. (3)
اما بعد از آن که اسلام، مسلمانان را از افتادن در خرافات باز داشت، در برخی از موارد به اموری اشاره کرده است که نوعی اعتراف به دخالت اجرام آسمانی در برخی از امور زندگی انسان ها است، البته روشن است که در این گونه امور فقط باید به مقداری که شرع بیان کرده است، اکتفا شود.
در روایتی امام صادق(ع) می فرمایند:« هر کس در هنگامی که قمر در عقرب باشد، مسافرت یا ازدواج نماید، خیری نمی بیند.» (4)
مىدانیم که این گونه روایات در مقام بیان علّت تامّه نیست، بلکه در مقام بیان اقتضاى امکان و احتمال است، لذا فقهاء، سفر و اجرای صیغه ازدواج را در هنگامی که قمر (ماه) در برج عقرب باشد،حمل بر کراهت کردهاند. (5)
بنابراین؛ با توجه به مطالبی که ذکر شد می توان چنین نتیجه گرفت که موضوع قمر در عقرب امری است که بر طبق آن فتوا داده شده است ولی باید در نظر داشت که فتوا ویژه مواردی است که در روایت ذکر شده است (سفر، ازدواج)، و علاوه بر این، حکمی که به آن فتوا داده شده کراهت است نه حرمت، لذا برخی از فقهاء گفته اند: اگر امر اهم مانند اطاعت والدین( مثلاً والدین به فرزند خود در روزی که قمر در عقرب است، دستور سفر دهند) یا حج واجب، با این موضوع تنافی پیدا کند، آن امر اهم مقدم می شود. (6)
پايه گفتار منجمان و استخراجات آنها روى بروج دوازده گانه و حلول هر يك از سيارات و آفتاب و ماه در اين بروج است. در نتيجه ابتدا مفهوم آنها را معيّن مى كنيم.
علماى هيئت و نجوم در گذشته، عالَم نجومى يا جهان هستى را به كرهاى تشبيه ميكردند كه مركزش زمين و محيطش لايتناهى بود و تمام آن چه را در آسمان ديده مى شود، داخل اين كره دانسته و هر يك را به نام و نشانى مى شناختند.
آنها محيط اين كره بى پايان را مانند محيط دايره به 360 درجه تقسيم كرده و همان طور كه سال را دوازده قسمت مى نمودند، محيط كره را نيز به دوازده قسمت مساوى (هر قسمت معادل سى درجه) تقسيم نموده و هر يك از آنها را يك »برج« مى ناميدند. نام اين برجها از اوّل اعتدال بهارى، به ترتيب عبارتند از:
حمل (پره)، ثور (گاو)، جوزا (دوپيكر)، سرطان (خرچنگ)، اسد (شير)، سنبله (گندم)، ميزان (ترازو)، عقرب (كژدم)، قوس (كمان)، جدى (بزغاله)، دلو (سطل) وحدت (ماهى). به عبارت واضحتر يكدسته از ستارگانى را كه در حدود سى درجه اوّل واقعند و در آسمان به شكل برده ديده مى شوند، حمل ناميدند. دسته دوم را كه در سى درجه دوم واقع بودند، ثورنام نهادند. همين طور تا آخر.
اين تقسيم بندى از آن جهت صورت گرفته بود كه جا و مكان اجرام آسمانى را بتوانند به دقت معيّن نمايند، مثلاً مى گويند دب اكبر در برج اسد است و صورت جبار در برج جوزا. به همين ترتيب جاى سيار كواكب را تعيين مى كردند. واضح است كه مكان ستارگان در آسمان تغييرناپذير و ثابت است. به همين دليل آنها را ثوابت مى ناميدند.
»خمسه متحيره« اجرامى آسمانى هستند كه در حال حركتند و هر بار در يكى از بروج واقع مى گردند. اجرام فراوانند كه در نجوم قديم پنج تاى آنها جائز اهميت بسيار بودند: عطارد، زهره، مريخ، مشترى و زحل.
هر يك از اين سيارات به مرور زمان مقابل يكى از دوازده برج واقع شده، از آن گذشته و وارد ديگرى مى گردد. هم چنين از آن جا كه سرعت اين سيارات و مدت دوران آنها با هم فرق دارد، ممكن است گاهى دو يا چند تاى آنها در يك درجه از يك برج واقع شوند كه اين حالت را مقارنه مى گويند.(7)
منجمان از وقوع هر يك از اين سيارات در يكى از برجها يا مقارنه آنها، برداشت هايى دارند و مطابق قواعد حدس هايى مى زنند كه بعضى به افسانه و خرافه شباهت دارد و بعضى حقيقت دارد. يكى از اين حوادث قرار گرفتن قمر در عقرب است كه آن را بدشگون مى دانند و بسيارى از كارها را در آن انجام نمىدهند، مثل عقد ازدواج، مسافرت، تجارت و خريد كالا و... را كه طى احاديث و روايات از بسيارى از آنها منع شده است.
چنان كه در شكل پيوست ملاحظه مى شود، دوازده برج فلكى در كنار هم قرار گرفته و هر يك از خمسه متحيره به علاوه قمر به طور فرضى در آن نشان داده شدهاند.
جدى10 قوس 9
دلو 11 عقرب 8
2
حوت 12 ميزان 7
1 6
حمل 1 3 5 سنبله 6
4
ثور 2 اسد 5
جوزا 3 سرطان 4
عطارد: 1
زهره: 2
مريخ: 3
زحل: 4
مشترى: 5
ماه: 6
حركت سيارات موافق عقربههاى ساعت فرض شده، نقطههاى داخل دايره نماد ستارگان آسمان است. در شكل دو سياره زهره و عطارد در حال مقارنه در برج دلو واقع شدهاند. مريخ به محاذات حمل، زحل به مجازات سرطان، مشترى به محاذات سنبله وقمر در عقرب واقع شده است. از آن جا كه مدار ماه به دور زمين، مدارى تقريباً دايره است، ميزان قرار داشتن ماه در هر يك از برجها برابر است با مدت زمانى كه ماه با سرعت خود كما 30 درجه را در دايرهاى به شعاع فاصله ماه تا زمين مى پيمايد كه آن را در مكانيك از رابطه: y=r (sin(wt به دست مى آورند. y محيط كمان 30 درجه، r شعاع دايره (ارتفاع ماه از زمين).
اُمگا(w) سرعت زاويهاى ماه و t زمان گردش است. با توجه به اين كه مقدار كمان از رابطه محيط دايره به دست مى آيد (2Rr = محيط دايره)، (Rr6 = محيط كمان) و سرعت ماه و ارتفاع آن از زمين معلوم است، محاسبه مقدار t كار سادهاى است.(8) هم چنين با دانستناين كه زمان گردش ماه به دور زمين اغلب سى روز است، با تقسيم آن بر دوازده، به عدد 2/5 مى رسيم؛ يعنى ميزان وقوع ماه در برج عقرب در هر ماه حدود 2/5 روز يعنى شصت ساعت است، ولى از آنجا كه زمان گردش ماه به دور زمين دچار كاستى مى گردد و يكسان نيست، براى هر ماه بايد جداگانه به حساب زمان وقوع قمر در عقرب پرداخت كه مى توانيد در بسيارى از تقويمها آن را بيابيد.
پى نوشتها:
1. فیض کاشانى، محمد محسن، الوافی،ج 12، ص355، کتابخانه امیر المؤمنین، اصفهان، 1406 ق.
2. برگرفته از شماره 10937 (سایت: 10795)، نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 79،ص 127،انتشارات مشهور، قم، 1379 ش.
3. حسن زاده آملی، حسن، دروس فی معرفة الوقت و القبلة، ص 79، دفتر انتشارات اسلامى،قم، 1416ق.
4. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ج8، ص 275، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق.
5. امام خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیلة، ج2، ص 238، مؤسسه مطبوعات دار العلم،، قم، بی تا.
6. نجفى کاشف الغطاء، جعفر بن خضر ، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ج4، ص 485، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى ، قم ، 142 ق.
7. برگرفته از دو كتاب اصول هيئت و نجوم و تنجيم؛ حقايق و اوهام، اثر سرتيپ سيد باقر هيدى.
8. براى اطلاعات بيشتر مى توانيد به كتب مكانيك، بخش حركت دورانى و سرعت زاويهاى مراجعه كنيد، از جمله فيزيك هاليدى. همين مبحث.