پرسش:
سوره بقره آيه 121: کساني که فرستاديم کتاب بر آنان،آن گاه کتاب را خوانده،حق خواندن آن را در مقام عمل نيز به جاي آوردند،آنان به حقيقت اهل ايمانند.(نفرموده که هر که عمل کند بيش تر ايمان دارد.) اَلَّذينَ اتَيناهُمُ الکِتابَ يَتلوُ نَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ اوُلئِکَ يُومِنوُنَ بِهِ وَ مَن يَکفُر بِهِ فَاوُلئِکَ هُمُ الخا سِروُن . سوره بقره آيه 134:تِلکَ اُمَّةٌ قَد خَلَت لَها ما کَسَبَت وَ لَکُم ما کَسَبتُم وَ لا تُسءَلوُانَ عَمّا کانوُا يَعمَلوُنَ. آ ن گروه که در گذشتند،هر کار نيک و بد کردند،براي خود کردند. شما نيز هر چه کنيد،براي خويش خواهيد کرد.شما مسئول کار آن ها نخواهيد بود.(پس شما در نيک و بد گذشتگان بسيار گفتگو نکنيد، بيش تر به نيکي خود پردازيد.)يعني اين قدر راجع به کارهاي گذشتگان بحث و جدل کرديم که اصل دين خدا را فراموش کرديم.(دراين قرن ها ي گذشته.) بقره آيه 135 : وَ قالوُا کوُنوُاهُوداً اَو نَصاري تَهتَدوُا قُل بَل مِلَّةَ اِبراهيمَ حَنيفاً وَ ما کانَ مِنَ المُشرِکينَ. يهود و نصارا به با ايمانان (مسلمانان) گفتند که به آئين ما درآئيد.تا راه راست يافته طريق حق پوئيد.
پاسخ:
با سلام و ادب
با آوردن چند آيه نتيجه گرفته ايد:" دين اسلام و مسلماني مخصوص ما نمي باشد. بلکه از دوران ابراهيم يا جلوتر بوده، هرکس که يکتا پرست بوده و به پيامبران خود و قبل و بعد از آن اعتقاد داشته، مسلمان است"
اين نتيجه کاملا درست است و ما هم اين را مي گوييم . به همين جهت يهوديان و پيروان حضرت موسي که به آيين او اعتقاد داشتند و عمل مي کردند، مسلمان و تسليم حکم خدا و دين خدا بودند. يهودياني که با آمدن حضرت عيسي و با ديدن نشانه هاي نبوت در او، از ايمان آوردن به عيسي خودداري کردند و ايشان را با اين که نشانه هاي نبوت را در او مي ديدند، انکار کردند، ديگر مسلمان نمي شناسيم ،بلکه آنان را کافر و معاند با حق مي دانيم ،زيرا حق را بعد از آن که شناختند و پيامبر بعد از موسي را که نبوتش را ثابت شده ديدند، انکار کردند و کافر شدند.
همچنين اند مسيحيان و يهودياني که بعد از آمدن پيامبر اسلام و ديدن نشانه هاي نبوت در او از ايمان آوردن به او روي برتافتند و او را انکار کردند. اينان ديگر نه يهودي يا مسيحي اند ،نه مسلمان به معناي تسليم حکم و دستور خدا، زيرا يهودي کسي است که تابع حضرت موسي باشد و به پيامبري که ايشان بشارت و نشانه هايش را داده، ايمان بياورد . اينان به دستور پيامبرشان مبني بر ايمان آوردن به پيامبر بعد عمل نکردند. پس يهودي نيستند و تسليم حکم خدا و مسلمان هم نيستند .
همچنين مسيحياني که به پيامبر موعود مسيح با اين که او را شناختند، ايمان نياوردند، در حقيقت به امر و دستور حضرت مسيح ايمان نياوردند و عمل نکردند .به حضرت مسيح کافر شدند و مسيحي گري آن ها ادعايي است.
اما اين که نوشته ايد:" تفرقه ها بين دين ها ايجاد کرده و جنگ ها و کشتارها به راه انداختيم به خاطر اين که به اين آيات توجه نکرديم" غلط است زيرا ما تفرقه نينداختيم . به ايمان و توحيد و وحدت دعوت کرديم .جنگ هم راه نينداختيم ،زيرا دين به ما اجازه تحميل دين و تجاوز به حريم انسان هاي بي گناه را نمي دهد ،ولي آنان نه تنها پيامبر موعود موسي و عيسي را تکذيب کردند، که در صدد ريشه کن کردن آن پيامبر و پيروانش برآمدند .پيامبر و پيروانش از جمله ما دفاع کردند و مي کنند . دفاع هم نزد هيچ عاقلي محکوم نيست.
البته در فرازهايي از طرف مدعيان مسلماني نيز ستم هايي صورت گرفته که آن مدعيان در زير چتر دين دنبال آمال و آرزو هاي خود بوده ، واقعا به دين اعتقاد نداشته ، اعمال آن ها را هم محکوم مي کنيم. ما مسلمانان پيرو رسول خدا و اهل بيت ، پيروان همه اديان را به پذيرش توحيد و نبوت و همزيستي مسالمت آميز دعوت مي کنيم تا انسان ها در فضاي صلح و آرامش سخن ها را بشنوند . حق جويان حق را بشناسند و پيرو حق گردند . کساني هم که حاضر به پذيرفتن حق نيستند و مي خواهند بر آيين خويش باقي بمانند، تا زماني که از چارچوب هاي قانوني و انساني تجاوز نکرده باشند، در امانند.