پرسش:
به چه دليل هستى خدا واجب است ؟ آيا مادهء ازلى نمى تواند واجب الوجود باشد؟
پاسخ:
با سلام و احترام
براى اثبات خدا و ضرورت آن , فلاسفه و متكلمان براهين زيادى اقامه كرده اند كه در كتب فلسفه و كلام , از جمله كتاب ارزشمند شهيد مطهرى آمده است . يك برهان را كه نياز به مقدمات كم ترى دارد و در عين حال از اتقان برخوردار است , مطرح مى كنيم : موجود به حسب فرض عقلى , واجب الوجود و يا ممكن الوجود است و هيچ موجودى عقلاً از اين دو فرض خارج نيست و نمى توان همهء موجودات را ممكن الوجوددانست , زيرا ممكن الوجود نياز به علت دارد و اگر همهء علت ها ممكن الوجود وبه نوبهء خود نيازمند علت ديگرى باشند, هيچ گاه موجودى تحقق نخواهديافت . به ديگر سخن : تسلسل علت ها محال است ; پس ناچار سلسله علت ها به موجودى منتهى مى شود كه خودش معلول موجود ديگرى نباشد و واجب الوجود باشد.
اگر هر موجودى ممكن الوجود و نيازمند علت باشد, هيچ گاه موجودى تحقق نخواهد يافت و چنين فرضى نظير آن است كه هر يك از افراد يك گروه اقدام خود را مشروط به شروط ديگرى كند كه در اين صورت هيچ اقدامى انجام نخواهد گرفت ; پس وجود موجودات خارجى دليل آن است كه واجب الوجودى موجود است . اما دليل اين كه ماده را نمى توان واجب الوجود(1) دانست , عبارت است از اين كه : واجب الوجود بايد ازلى و ابدى باشد; يعنى درگذشته سابقهء عدم نداشته باشد و در آينده همه معدوم نشود. هر موجودى كه سابقه عدم يا امكان زوال داشته باشد, واجب الوجود نخواهد بود و بطلان فرض واجب الوجود بودن هر پديدهء مادى آشكار مى گردد, زيرا ازلى و ابدى بودن ماده بر اساس دلايل علمى و تجربى قابل اثبات نيست , چون بُرد تجربه محدود است و ثانياً فرض ازلى بودن ماده مستلزم بى نيازى آن از آفريننده نيست . ماده و انرژى علت مادى جهان را تشكيل مى دهند, نه علت فاعلى آن را.(2)
1. اقتباس از آموزش عقايد, استاد مصباح يزدى , ص 74ـ 80
2.همان , ص 132