پرسش:
سلام می خواستم ببینم اینکه می گویند تمام موجودات عالم در حال تسبیح و ستایش پروردگارند ، آیا شیطان هم خدا را تسبیح می گوید؟
پاسخ:
با عرض سلام و آرزوی موفقیت برای شما. از ارتباط با این سایت سپاسگزاریم.
تسبیح و ستایش موجودات در آیات متعدد مطرح شده(1)، از همه روشنتر در این آیه: «آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند، همه تسبیح او
میگویند و هیچ موجودی نیست مگر این که او را تسبیح میکنند، ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید».(2)
از این آیه به دست میآید که هیچ پدیدهای در هستی نیست که خداوند را تسبیح نگوید.
از سوی دیگر معلوم است که انسانهای کافر و ملحد (که به خدا باور ندارند) هرگز لب به تسبیح خداوند نمیگشایند.
حال باید دید که مراد آیه که تسبیح خدا را همگانی دانسته چیست؟
به سه دیدگاه اشاره میشود:
1ـ جمعی معتقدند که همة ذرات موجودات جهان (اعم از آنچه آن را عاقل میشماریم یا بیجان و غیر عاقل) دارای یک نوع درک و شعوراند، و در عالم خود تسبیح خدا میگویند.
2ـ تسبیح همان است که آن را زبان حال مینامیم؛ حقیقی است و نه مجازی؛ زبان حال است و نه زبان قال (گفتار) یعنی همة موجودات عالم، زبان حالشان گویای ستایش خداوند است و حق تعالی را از هر گونه عیب و کاستی پیراسته میدانند.
3ـ مراد از تسبیح همة موجودات، اعم از زبان حال و قال است. به تعبیر دیگر: مراد تسبیح تکوینی و تشریعی است، زیرا بسیاری از انسانها و همة فرشتگان از روی درک و شعور، ثنای او میگویند و همگی ذرات با زبان حال از عظمت و بزرگی خداوند یاد میکنند.(1)
با توجه به آنچه بیان شد باید گفت: چون کافران و ملحدان، خداوند را با زبان تسبیح نمیکنند (تسبیح تشریعی ندارند) شیطان پس از رانده شدن از درگاه رحمت الهی، به همة حقایق توحیدی و الهی کفر ورزیده و جزء کافران است ، از این رو با زبان و به عنوان تسبیحِ تشریعی، حق را تسبیح نخواهد کرد، ولی به لحاظ تکوین همة وجود او و سایر کافران تسبیحگو و ستایشگر حقاند.
گرچه به لحاظ تکوینی ممکن است وجودش تسبیحگوی حق تعالی باشد، ولی به لحاظ ارادی و تشریعی به خدا کفر ورزیده، او را تسبیح نمیکند، چون تسبیح تشریعی نوعی پرستش خدا است و شیطان پس از نافرمانی، از عبادت خدا بینصیب شد و جزء متمردان است، و تسبیح با تمرد و سرپیچی نمیسازد. گذشته از این ، تسبیح تشریعی موجب پاداش و قرب الهی میشود و شیطان از پاداش و قرب خداوند محروم است و برای ابد در عذاب گرفتار است.
1ـ ر،ک: حدید (57) آیه 1؛ صف (61) آیه 1؛ تغابن (64) آیه 1؛ جمعه (62) آیه 1.
2ـ اسراء (17) آیه 44.
3ـ تفسیر نمونه، ج 12، ص 135 ـ 137 و ج 23، ص 296، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1379ش.