پرسش:
خداوند به چه شکل و جنسی است؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
خداوندجسم نيست و مركّب نمي باشد تا به صورت شکلی در آید با یک مثال این مطلب را توضیح می دهیم:
ميز بودن يك « ميز تحرير» به اين است كه:
1) پايه داشته باشد.
2) داراي سطحي باشد تا بر روي پايه ها قرار گيرد.
3) تعدادي ميخ يا مقداري چسب و رنگ تا ميز، قوام و زيبايي يابد.
4) بين پايه ها، ميخ و سطح ميز، نوعي هماهنگي برقرار باشد.
هرگاه اين خصوصيات چهارگانه ــ به اضافه بعضي خصوصيات ديگر ـ محقق شد، ميزي ساخته مي شود تا بتوانيم از آن استفاده و بهره برداري نماييم. حال، سوال اين است: چرا بايد يك ميز، خصوصيات فوق را داشته باشد؟ كه اگر يكي از آن خصوصيات موجود نبود ميزي در خارج نخواهيم داشت. زيرا ميز بودن يك ميز، متكي به حداقل يك يا دو خصوصيت از موارد فوق است.
اگر دقت كرده باشيد، ما از لفظ « متكّي» استفاده كرديم. ميدانيم كه ماده يا ريشة « اتكّاء » دلالت بر معناي « نياز» دارد. «متكّي» كسي يا چيزي است كه براي جبران آنچه ندارد، به ديگران تكيه مي كند، تا نداشتة خود را جبران نمايد. « ا تكّاء » چيزي است كه در ذات اجسام وجود دارد . هيچ جسمي را نمي توانيد بيابيد كه متكي به ديگران نباشد.
به عنوان نمونه، من و شما، گونهاي جسم هستيم. اگر در خودتان دقت نمائيد، مي بينيد كه يا متكّي به روح خود هستيد، يا متكّي به اجزاء بدن خود. پاي من و شما براي برآوردن بسياري از نيازمنديهاي خود متكي به مغز، چشم، گوش و يا ... مي باشد. تا اينجا دانستيم كه جسم بودن، تركيب را به دنبال دارد. مثلاً ميز مركب از اجزائي كه شمرده شد، بود و بدن نيز مركب از اجزاء مخصوص به خود مي باشد. پس تركيب « اتكاء » را به دنبال دارد و « اتكّاء » نياز و احتياج را مي آورد. در جای خود نیز ثابت شده است که، خداوند سبحان، محتاج نيست. زيرا احتياج و نياز، نقص استبنا براین خداوند به صورت هیچ شکلی از اشکال نیست چون شکل داشتن مستلزم مادی بودن خداست و خدا موجودی فرامادی است.