سلام
با عرض معذرت از طلبه پاسخگو

و اما جواب اینکه چرا روحانیت خود اقدام به چند همسری نمی کند؟؟؟؟؟؟

1-
کجا روحانیت تک همسرند بلکه برعکس در شهر ما روحانیون زیادی (که احساس کردند شرائط برایشان فراهم است)اقدام به تجدید فراش کرده اند که تعدادشان هم کم نیست.
2-
چند همسری فی نفسه در اسلام قطعا واجب نیست یا مستحب است یا مباح ،
مستحب یعنی ثواب داردبا دست راست غذا خوردن مستحب است ،نماز شب خواندن مستحب است نماز ماه ها و نماز ائمه ع را خواندن مستحب است به زیارت ائمه ع رفتن مستحب است یعنی ثواب دارد اگر کسی با عذر بی عذر نکرد مسوول و معاقب نخواهد بودبلکه اگر نکرد فقط ثواب از دستش رفته است .
پس کسی را به خاطر چند همسر نداشتن نباید سرزنش کرد
واگر چند همسری مباح باشد
آیت الله محمدحسن نجفی ره:
...فنزلت هذه الآية أو غير ذلك مما قيل في الآية مما هو مشترك فيما ذكرناه من عدم الالتفات فيه إلى الوجوب و الندب، و أنه لا يراد منه سوى الرخصة و الإباحة،
جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام؛ ج‌29، ص: 11؛ المبحث الأول في آداب العقد ؛ ج‌29، ص : 8

آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله :
مطلب ديگرى كه در بارۀ آيه شريفه وجود دارد اين است كه همه علماى خاصه و اكثر علماى عامه از آيه شريفه استفاده كرده‌اند كه با بيش از چهار زن نمى‌توان نكاح كرد. آيۀ شريفه، نفى زيادى بر چهار همسر است. رواياتى هم به همين مضمون وارد شده است، لذا (فَانْكِحُوا) در مقام ترخيص است نه ترغيب.معناى آيه اين است كه شما مجازيد كه تا چهار زن اختيار كنيد و به بيش از آن مجاز نيستيد، اگر در مقام ترغيب نسبت به دو، سه يا چهار زن باشد، نسبت به مازاد بر آن نفى ترغيب خواهد بود نه منع؛ در حالى كه همه فقها و مفسران از آن، منع نكاح با بيش از چهار نفر را استفاده كرده‌اند. پس از اين آيه نمى‌توان استحباب تعدد زوجات را استفاده كرد...
كتاب نكاح (زنجانى)، ج‌1، ص: 20
کار مباح که امرش آسانتر است یعنی کردی کردی نکردی نکردی 50 ،50 است شبانه روز هزاران کار مباح میکنیم ....
3-
چند همسر داشتن یا مباح است یا مستحب،ولی اذیت و دل شکستن همسر اول حرام است اگر به خاطر انجام امری مباح یا مستحب شما مرتکب حرام بشوید تکلیف چیست؟؟کدام مقدم است؟؟انجام مباح و مستحب یا ترک حرام؟؟؟؟؟؟؟
بله شرایط زندگی افراد فرق می کند روحیات زنان و فرهنگ حاکم بر کشورها متفاوت است اگر زنی خودش بنا به مصالحی ،وبه تشخیص خودش،رضایت قلبی به چند همسری داشت، این مانع مفقود خواهد شدو بلکه برخی کشورها به خاطر شیوع چند همسری و فرهنگ شدن این مساله خود زن اول می رود دومی را برای شوهرش میگیرد که روشن است مانع باز مفقود می شود.
باید ملاحظه کرد که زنان همه روحانیون این مصلحت و روحیه و فرهنگ خاص را دارندیا نه؟؟؟؟؟؟؟این اول بحث است

4-
غرض از تشریع چندهمسری شهوت رانی نیست تکثیر نسل و حمایت از زنان و...است که در بالا مفصلا به آن پرداختیم
و این غرضی عمومی است نه مخصوص روحانیون
5-
مشکل انگشت نما بودن و از دست دادن وجهه مقبول اجتماعی بخصوص برای روحانیون
همه می دانیم که روحانی باید همراه مردم باشد و با آنها جوش بخورد طوری که او را از خود بدانند و هیبت و مقبولیت اجتماعی داشته باشدوالا سخنانش خریدار نخواهد داشت و موثر نمی شود این مساله خیلی مهم است و بلکه اصل اساسی در مساله تبلیغ دین این گزینه است لذا می بینیم که روحانیون باید بسیاری از کارهای مباحی که به شخصیت اجتماعی آنها لطمه می زند (وعنوان فقهی خلاف مروت را دارد) را بایدترک کنند مثل ساندویج خوردن در خیابان و محل رفت و آمد مردم و رفتن به قهوه خانه ها ودوچرخه سواری و...
به‌طور كلّى انجام كارهاى مباح و جايزى كه موجب خفّت و سبكى فاعلش مى‌شود، همۀ اين امور خلاف «مروّت» است.
همه اینها به خاطر این است که منش روحانی طوری باشد که قابل اعتماد بوده و در دل مردم جای داشته باشد برای وارد شدن به فکر مردم و اثر گذاری بر افکارمردم قدم اول مقبول واقع شدن است .
حال اگر روحانی بخواهد حرفش در مورد ترک محرمات و انجام واجبات خریدار داشته باشد باید از برخی مباحات و گاهی مستحبات دوری کند
برای تبلیغ همین مستحب(چند همسری )باید ترک چند همسری کند تا اول مورد تنفر مردم خصوصا زنا نباشد تا بعد بیایند حرفش را بشنوند و کنار ترک محرمات و اتیان واجبات ،هر کس شرائطش را داشت به کار مباح یا مستحب چند همسری عمل کند.
6-
مشکل روحانی برای چند همسری فقط مشکل اقتصادی نیست که با توکل و البته گرفتن زنان قانع و متوکل مثل خودش قضیه حل شود
بلکه همانطور که بیان شد،
روحانی به خاطر مراعات حال همسرو درک روحیات همسرش،
مراعات مروت و اینکه شان و وجهه اجتماعی خود با یک امر مباح تنزل ندهد،
مراعات الاهم فالاهم ،
ترس ازعدم توانایی ارضاء عاطفی و روحی همسر دوم ،
وترس ازعدم توانایی در مراعات عدالت مالی ،
نداشتن وقت و فرصت کافی برای رسیدگی به چند همسرو فرزندان آنها،
و داشتن ورع و دقت اخلاقی بالا در رعایت حق همسراول و فرزندانش و...
همه دست در دست میدهد و آمار چند همسری را در بین روحانیت مثل سائر اقشار جامعه پایین آورده است ...

7-
علی ع فرمایند
خُذِ الْحِكْمَةَ مِمَّنْ أَتَاكَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَال‏

فراگير حكمت را از هر كه بياورد از براى تو آنرا، و نگاه كن به آن چه گفته است نه به آن كه گفته، يعنى علم درست را هر كس از هر كه بياموزد بايد فرا گرفت خواه خوب باشد و خواه بد، و نگاه بايد كرد به آن چه گفته نه بآن كسى كه گفته، پس هرگاه گفته حق باشد بايد كه فرا گرفت هر چند قائل آن شهرتى بعلم نداشته باشد يا بد مذهب باشد، و هرگاه گفته درست نباشد بايد كه ردّ كرد هر چند قائل آن بعلم و دانش مشهور باشد.
والسلام

سلام
با عرض معذرت از طلبه پاسخگو
به نظر می آید لازم است ابتدا فلسفه چند همسری در اسلام ذکر شود

شكى نيست كه جواز چند همسرى با رعايت شرايط آن، يكى از ضروريات فقه اسلام است و شيعه و سنى بر آن اتفاق نظر دارند. اين امر، پيش از اسلام به طور نامحدود در ميان قبايل مختلف، امر عادى بوده و حتى برخى از بت پرستان به هنگام مسلمان شدن، بيش از ده زن و يا كمتر داشته اند. اسلام در مواجه با آن، به هيچ وجه راه مخالفت و منع را پيش نگرفت، بلكه در صدد اصلاح و تعديل آن برآمد. چه اينكه الزاماتى طبيعى و تكوينى در متن خلقت موجود است كه تشريع و قانون نمى‏تواند صد در صد آنها را به ميل خود تغيير دهد.
خداوند متعال مى فرمايد: «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِى الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلَّا تَعُولُوا»
«و اگر مى‏ترسيد كه [به هنگام ازدواج با دختران يتيم‏] عدالت را رعايت نكنيد [از ازدواج با آنان چشم پوشى كنيد و] با زنان پاك [ديگر] ازدواج كنيد دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را [در باره همسران متعدد] رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد و يا از زنانى كه مالك آنهاييد، استفاده كنيد. اين كار از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند».
نساء (4)، آيه 3.
بنابراين اسلام نه تعدد را آغاز نمود و نه واجب كرد و نه مستحسن شمرد ولى آن را با شرايط خاصى، مباح ساخت.
آیت الله محمدحسن نجفی ره:
...فنزلت هذه الآية أو غير ذلك مما قيل في الآية مما هو مشترك فيما ذكرناه من عدم الالتفات فيه إلى الوجوب و الندب، و أنه لا يراد منه سوى الرخصة و الإباحة،
جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام؛ ج‌29، ص: 11؛ المبحث الأول في آداب العقد ؛ ج‌29، ص : 8

آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله :
مطلب ديگرى كه در بارۀ آيه شريفه وجود دارد اين است كه همه علماى خاصه و اكثر علماى عامه از آيه شريفه استفاده كرده‌اند كه با بيش از چهار زن نمى‌توان نكاح كرد. آيۀ شريفه، نفى زيادى بر چهار همسر است. رواياتى هم به همين مضمون وارد شده است، لذا (فَانْكِحُوا) در مقام ترخيص است نه ترغيب.معناى آيه اين است كه شما مجازيد كه تا چهار زن اختيار كنيد و به بيش از آن مجاز نيستيد، اگر در مقام ترغيب نسبت به دو، سه يا چهار زن باشد، نسبت به مازاد بر آن نفى ترغيب خواهد بود نه منع؛ در حالى كه همه فقها و مفسران از آن، منع نكاح با بيش از چهار نفر را استفاده كرده‌اند. پس از اين آيه نمى‌توان استحباب تعدد زوجات را استفاده كرد...
كتاب نكاح (زنجانى)، ج‌1، ص: 20

اين امر حكمت ها و عللى دارد كه با توجه به متون دينى و سيره معصومان‏عليهم السلام و منطق عقل، مى‏توان به مهم‏ترين آن‏ها اشاره نمود:
1. فزونى تعداد زنان آماده ازدواج بر مردان
2. طولانى تر بودن عمر زندگى جنسى مردان در مقايسه با زنان
3. طولانى‏تر بودن عمر توليد نسل در مردان در مقايسه با زنان
4. تمايل شديد مردان به چند همسرى در شرايطى مانند عقيم بودن زن اول، علاقه شديد به داشتن فرزند و تمايلات شديد جنسى
5. سرپرستى و در پناه قرار دادن زنان بيوه و تأمين نيازهاى عاطفى و جنسى زنان.
بايد دانست كه گسترده چند همسرى در مورد مردان هيچ گونه مشكل اجتماعى و حقوقى ايجاد نمى كند، در حالى كه اين امر درباره زنان مشكلات فراوانى را به وجود مى آورد. مهم ترين آنان مسأله مجهول بودن نسب فرزند است كه معلوم نيست مربوط به كدام يك از همسران مى باشد.
علل الشرايع، ج 2، ص 504.
ترديد نيست كه چنين فرزندى مورد حمايت هيچ يك از مردان قرار نخواهد گرفت و توسل به وسايل پيشگيرى از انعقاد نطفه به وسيله قرص و مانند آن هيچ‏گاه اطمينان بخش نيست و نمى تواند دليل قاطعى بر نياوردن فرزند بوده باشد.
ر. ك: تفسير نمونه، ج 1، ص 291 تفسير الميزان، ج 4، ص 195 پرسش ها و پاسخ‏ها دفتر هفتم، ص 334 و سيد على، كمالى، قرآن و مقام زن، ص 246.

در مسأله تعدد زوجات فلسفه‏هاى متعددى وجود دارد كه در ذيل به برخى از آنها اشاره مى‏شود و تحقيق بيشتر را با معرفى منابعى به خودتان مى‏گذاريم:
فلسفه تعدد زوجات:
مسأله تعدد زوجات يكى از احكام بسيار بااهميت و ارزشمند از نظر اجتماعى و نظام خانوادگى دراسلام است. درقرون پيشين مستشرقين و اسلام‏شناسان غربى اين مسأله را براسلام خرده مى‏گرفتند. اما تحقيقات اخير و واقعيات و رخدادهاى اجتماعى قرن ما اهميت اين حكم را به آنان ثابت كرد به طورى كه انديشمندانى چون برناردشاو جان ديون پورت گوستاو لوبون و در اين رابطه از در تحسين آمدند و به حكمت آن گواهى دادند زيرا:
1. آمارهاى موجود درسطح جهان نشان مى‏دهد ميزان تولد دختر غالباً بيش از پسر مى‏باشد. بنابراين تكيه بر «تك زنى» باعث مى‏شود همواره تعدادى از زنان تا آخر عمر از نعمت ازدواج محروم بمانند و درتجرد و عزوبت به سربرند و اين ظلمى‏فاحش درحق آنان است.
2. در طول تاريخ همواره براثر حوادث اجتماعى- مانند جنگ‏ها- تعداد بيشمارى از مردان تلف مى‏شوند و همسران آنان بى‏سرپرست مى‏گردند. طبيعى است كه غالب مردان جوان حاضر به ازدواج با چنين كسانى براى اولين بار نيستند. بنابراين اگر از نظر قانون و نظام اجتماعى اينان نتوانند به عنوان همسر دوم گزينش شوند همواره بدون شوهر خواهند ماند و اين نيز ظلم برآنان است و تنها راه‏حل آن جواز چندزنى باقيود و شرايط خاص است. جالب است بدانيد كه پس از جنگ جهانى دوم در آلمان چند هزار بيوه زن كه سرپرستان خود را در جنگ از دست داده بودند به تظاهرات پرداخته و از كليسا درخواست كردند كه چند همسرى را مجاز گرداند. ولى كليسا در برابر اين خواست سرسختى نشان داد و همين باعث شد كه پس از آن فساد و بزهكارى در آلمان به شدت رواج يابد.
3. بلوغ جسمى و جنسى دختران معمولًا چندين سال پيش از پسران است و درطول زمان همراه با رشد جمعيت بشرى باعث مى‏شود كه در جامعه تك همسرگرا همواره انبوه كثيرى از زنان كه آمادگى و علايق جنسى دارند در برابر مردانى فاقد شعور و درك جنسى قرارداشته و تمايلات جنسى آنان به نحو مشروع ارضا نگردد.
از آنجا كه قوانين اجتماعى و مدنى بايد با طبيعت اجتماع و احتياجات جوامع انسانى منطبق باشد ما در اينجا اوضاع و احوال حوائج اجتماعات بشرى را در زمينه ازدواج و توليد مثل بررسى مى كنيم تا بدانيم كه قانون تعدد زوجات با احتياجات بشر منطبق است يا نه.
همه مى دانند كه دختران زودتر از پسران بالغ و براى توليد مثل آماده مى شوند. مثلا فرض كنيد در مناطق معتدل دختران در سن 10 سالگى براى توليد مثل آماده مى شوند اما پسران نوعا در سن پانزده سالگى؛ پس اگر فرض كنيم در يك محل هر سال 50 دختر و 50 پسر متولد شود پس از گذشت 20 سال (اگر از اين دختران و پسران كسى نميرد) 1000 دختر و 1000 پسر به جمعيت آنجا افزوده مى شود آنگاه از هزار دختر 550 نفر كه متولد سال آنها تا يازدهم هستند آماده توليد مثل مى باشند در صورتيكه از هزار پسر فقط 300 نفر كه متولد سال اول تا ششم هستند آمادگى دارند، پس درطول 20 سال تعداد دخترانيكه آماده توليد مثل هستند تقريبا دو برابر پسران خواهندشد و اين يك امتياز طبيعى است كه خود دستگاه آفرينش به جنس زن داده است، پس اگر بخواهيم قانون با طبيعت اجتماع و احتياجات جوامع انسانى منطبق شود ناگزيريم كه تعدد زوجات را جايز بدانيم و در غير اينصورت حق آن دسته از زنها كه آمادگى براى توليد مثل دارند و بى شوهر مى مانند از بين مى رود.

4. از نظر روان شناسى تفاوتى اساسى بين ساختار روانى و گرايش‏ها و عواطف زن و مرد وجود دارد.
روان‏شناسان معتقدند كه زنان به طور طبيعى «تك شوهرگرا» مى‏باشند وفطرتا از تنوع همسر گريزانند و خواستار پناه يافتن زير چتر حمايت عاطفى و عملى يك مرد مى‏باشند و تنوع گرايى در زنان نوعى بيمارى است. ولى مردان ذاتا تنوع گرا و «چند زن‏گرا» مى‏باشند و چنان كه مى‏دانيد احكام اسلام همه متناسب با نيازهاى واقعى و ويژگى‏ها و خصلت‏هاى ذاتى انسان‏ها وضع گرديده است. افزون برآن زنان در ايام معينى قابليت تأمين جنسى مردان را ندارند. اكنون بايد پرسيد در برابر اين حقايق چه بايد كرد؟ در اينجا سه راه وجود دارد:
الف. هميشه تعدادى از زنان درمحروميت كامل جنسى به سربرند.
ب. راه و روابط نامشروع و كمونيسم جنسى گشوده شود.
ج. به طور مشروع و قانونمند باقيود و شرايطى عادلانه راه چند همسرى گشوده شود. كدام يك؟
دين مبين اسلام راه سوم كه حكيمانه‏ترين و بهترين راه است را گشوده و اجازه چندزنى را تنها به مردانى مى‏دهد كه توانايى كشيدن بارسنگين آن را به نحو عادلانه داشته باشند و دستورات اكيدى در اين زمينه براى آنان وضع نموده است و اين نه تنها به ضرر زنان نيست بلكه درواقع بيشتر براى تأمين مصالح و منافع آنان است.


همانطور که بیان شد بايد بدانيم كه همسرهاى متعدد موضوعى نيست كه تنها اسلام آنرا تجويز كرده باشد بلكه قرنها پيش از اسلام بين مردم مرسوم بوده است. البته اسلام اين قانون را كاملا اصلاح كرد و به صورت بسيار مفيدى درآورد؛ مثلا قبل از اسلام تعدد زوجات و چند همسرى نامحدود بود چنانكه يك نفر مى توانست صدها زن داشته باشد ولى اسلام آنرا محدود كرد و فرمود يك نفر نمى تواند بيش از 4 زن دائم داشته باشد. در صدر اسلام اشخاصى كه اسلام مى آوردند و بيش از چهار زن داشتند مجبور بودند كه زائد بر چهار زن را رها كنند.
يك زردشتى كه هفت زن داشت در زمان امام صادق (ع) مسلمان شد؛ مردم از آن حضرت پرسيدند تكليف اين مرد چيست؟ امام فرمود بايد سه همسر خود را رها كند.)
وسائل ج 14 ص 404
(و نيز اسلام اجازه نداده است كه مرد ميان زنان خود و حتى فرزندان آنها تبعيضى قائل شود اما پيش از اسلام اصل عدالت هيچ رعايت نمى شد و مردان خود را مختارمى دانستند كه بين زنها تبعيض قائل شوند. رسول گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس دو زن داشته باشد و در حقوق مالى و معاشرت با آنان عدالت نكند، در روز قيامت به غل و زنجير بسته مى شود و كشان كشان به جهنم داخل مى گردد.)
وسائل ج 15 ص 84

راستى اگر افراديكه چند همسر اختيار مى كنند همين شرط را مراعات كنند جاى هيچ اشكال و ايرادى باقى نمى ماند اما متاسفانه چون نوع افراد به اين شرط توجه كامل نمى كنند مفاسدى به بار مى آيد كه اين قانون مورد اشكال و انتقاد قرار مى گيرد ولى بايد توجه داشت كه اين مفاسد ربطى به اصل قانون تعدد زوجات ندارد بلكه مربوطبه نحوه عمل و بى توجهى به شرايط آنست.

سلام
با عرض معذرت از طلبه پاسخگو
اما شما دوست عزیز (مرد تنها)
متاهل 50 ساله ام و می خواهم تجدید فراش کنم!!!!!!!
جواب شما را در قالب دو بيان مطرح مى كنم بيان اول به طور اجمال و كلى در عين حال پاسخى از نظر شرعى و بيان دوم به طور تفصيل و بهره گيرى از نظرات روانشناسى و ديدگاه اسلام‏
بيان اول: اصل تعدد زوجات در اسلام حرام نيست البته جواز آن با شرايطى از جمله عدالت همراه مى باشد. اجازه همسر اول و رضايت وى در نگاه اول شرط نيست.
بيان دوم: خداوند عالم همه پديده هاى الهى را به صورت زوج آفريده است. هر انسانى كه آفريده شود، كفوى دارد. بنابراين اصل زوجيت يك قانون حاكم بر هستى است تا تعادل يك زن و يك مرد، در گستره هستى جارى باشد.
در ضمن بايد توجه كرد كه اصل اوليه بر تك همسرى است. چند زن داشتن اصل نيست، نه در اسلام اصل است و نه در فرهنگ و نه در فطرت و نه در طبيعت. خداوند عالم در قرآن كريم اين مطلب را تأييد مى كند و هيچ توصيه و تشويقى براى تعدد زوجات به طور مطلق وجود ندارد البته مواقعى يك استثناءات خاصى پيش مى آيد كه در اين موارد استثناء، يك فرد مى تواند همسر ديگرى اختيار كند. اين شرايط، شرايط خاصى است، مثلا مرد در وضعيتى قرار دارد كه نمى تواند كه كنار همسر خود زندگى كند يا داراى مشكلات روحى- روانى يا امراض جسمى مانند سرطان، نازايى طولانى مدت است ولى از سوى ديگر هم نمى خواهد از همسرش جدا شود. اين يك شرايط استثنايى است و چنان چه بتواند عدالت را رعايت كند، جايز است. آنهم از همه جهات مثل مادى و محبت و... كه قرآن آن را شرط تعدد زوجات قرار داده كه بسيار هم سخت است به طورى كه نگرانى عدم اجراى عدالت را خداوند مطرح نموده است.
دوست گرامی با توجه به مطالب ذكر شده و عدم اطلاع ما از انگيزه اصلى شما از اين تصميم و عدم اطلاع ما از وضعيت خانوادگى شما در ادامه پاسخ توجه شما را به انگيزه هاى گوناگون افراد از تعدد زوجات و آثار آن جلب مى كنم، خود بنگريد كه مصداق كداميك مى باشيد و تصميم نهايى را اتخاذ كنيد.
1. تعدد زوجات از روى ضرورت
عده اى از افراد همان طور كه اشاره اى هم شد در موقعيتى قرار مى گيرند كه ضرورت اقتضا مى كند كه اقدام به امر تعدد در زوجات نمايند، مانند مريضى همسر، دورى از همسر در زمان هاى طولانى در هر سال و سبب مى شود مرد به فكر انتخاب همسر ديگر افتد. از احكام با اهميت اسلام همين ازدواج هاى ضرورى است كه مسيحيت اين تعدد زوجات را جايز ندانسته و در يك دردسر عجيبى واقع شده اند. در اين حالت زن و شوهر با كمال تفاهم و علاقه به يكديگر راضى به اين امر مى شوند و توصيه دينى و روانشناسى اين است كه در اين موارد خود همسر اول اقدام كند به همسريابى براى شوهرش تا از بروز بعضى از آثار سوء جلوگيرى نمايد.
2. تعدد زوجات از روى هوس بعضى از مردها خيال مى كنند كه زن دوم يك لذت ديگرى دارد. انسان هوس باز امروز به فكر زن دوم، فردا به فكر زن سوم، سپس به فكر ناموس ديگران مى افتد و اين دنباله روى هوس پايان ندارد. غافل از اينكه شاهين خيال آدمى و هوس، گشاده بال است و اگر مهار نشود به هيچ حد و مرزى پايبند نيست. بنابراين اگر ازدواج هوسى شد از جهت اخلاقى بسيار خطرناك است. نوعا افراد چشم چران و هوسباز به اين مشكل گرفتار مى شوند و گاهى اوقات بعضى افراد ابتدا به ساكن اينگونه نيستند بلكه اختلافات خانوادگى و سرد شدن زن و مرد از يكديگر سبب اين افكار مى شود كه در اين صورت راه درمان تعدد زوجات نيست بلكه بايد با استفاده از راهنمايى مشاورين دلسوز، مشكل اصلى را در درون خانواده حل نمود.
3. تعدد زوجات براى ثواب و امر خير گاهى اوقات در اطراف ما اتفاقاتى رخ مى دهد كه انسان نمى تواند نسبت به آنها بى تفاوت باشد، يكى از سنت هاى پسنديده انسانى كه اسلام هم آن را سفارش نموده كمك به خانواده هاى بى سرپرست مى باشد. گاهى اوقات مرد خانواده اى فوت مى كند و همسر او همراه فرزندان و يا بدون فرزند باقى مى ماند و در مواردى احساس فقر از نظر مالى، اخلاقى مى شود و در اين موارد مردانى فقط
و فقط براى رضاى خدا) نه هوسبازى كه اگر دنبال هوس بودند مى رفتند سراغ دختران و زنان جوان و سراغ زنان بيوه و ميان سال نمى آمدند (براى حمايت مالى و پناه دادن آنها و جلوگيرى از بعضى مشكلات اخلاقى با چنين زنانى ازدواج مى كنند كه امرى پسنديده مى باشد كه در اين موارد هم با رعايت عدالت و رضايت همسر اول بايد اقدام به اينگونه ازدواج ها نمود.
4. بهداشت روانى خانواده قدر كانون گرم خانواده خود را بدانيم و راضى نشويم با يك تصميم بى جا و يا از روى هوس يك عمر پشيمانى براى خود و خانواده خود به ارمغان مى آوريم.
معمولا مردانى كه به فكر انتخاب همسر دوم افتاده اند چه از روى هوس و چه از روى ثواب و رضاى خداوند، به خاطر رعايت نكردن چند نكته باعث شده اند بهداشت روانى خانواده خود را به خطر اندازند.
نكته اول. عدم اطلاع همسر اول، بعضى مردها فكر مى كنند با پنهان كارى مى توانند يك عمر همسر اول خود را از داشتن همسر دوم در بى خبرى قرار دهند. خير اين گونه نيست حتى اگر شما هم بخواهيد ديگران و نمى گذارند آنوقت كه همسر اول آگاه شود بسيارى از مشكلات آغاز خواهد شد. لذا توصيه ما به شما برادر گرامى اين است كه در صورت داشتن انگيزه صحيح حتما به طور مستقيم يا غير مستقيم همسر خود را در جريان بگذاريد.
نكته دوم: عدم رعايت عدالت، بعضى مردها فكر مى كنند عدالت در اينجا فقط به اين معنا هست كه اگر براى همسر اول از نظر مادى امكاناتى تهيه نمود براى ديگرى هم عين همان را تهيه نمايد. بله اين درست مى باشد ولى كافى نيست بلكه از جهات محبت و ارتباط ها و بايد عدالت را رعايت نمود.
در پايان اميدواريم كه شما برادر گرامى با دقت بيشتر و توجه به رضايت الهى و دورى از شيطان راه صحيح را انتخاب نماييد.
معرفى چند منبع جهت مطالعه بيشتر: 1. حسين مظاهرى، اخلاق در خانه، قم: نشر اخلاق، سال 1382. 2. شهيد مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 19. 3. دكتر غلامعلى افروز، مبانى روانشناختى ازدواج در بستر فرهنگ و ارزش هاى اسلامى، تهران: انتشارات دفتر مركزى انجمن اولياء و مربيان.
پى‏نوشت‏
(1) (استاد حسين مظاهرى، اخلاق در خانه، قم: نشر اخلاق، سال 1382، ص 261).

چشم دعاگو هستیم.
چه عرض کنم ؟ شاید حرف شما درست باشه.
خدا توفیق بده توکلمون بالا بره.

سلام باور کنید اونقدر مشکل دارم خخخخخخخخخخخخخیلی زیاد، خوااااااااهشا برا بنده هم دعا کنید.
می دونید برادر پاسخگو منظورم بنده به طور کلی چی بود؟ شما که فرمودید به فکر عظیم زنان نیازمند باشید منظورم این بود که به فرض اگه خود شما هم وضع اقتصادیتون خخخخیلی هم خوب باشه زن دوم این جور کارا رو انجام نمیدید شاید خیلی از طلبه ها این کار و نکنند نه فقط به خاطر مشکلات مالی، می دونید چرا انجام نمیدن؟؟؟؟؟ چون تو جامعه انگشت نما میشن حرف و کنایه ی مردم اذیتشون میکنه این طور نیست؟؟؟ بنده به یقین هم میگم برا زن هم سخته که زن دوم یه مرد به اصطلاح خوب بشن چرا؟؟؟ چون تو کامنت بالایی عرض کردم مردم زن دومو به چشم یه لولو می بینند ...

برادر پاسخگو شمایی که نوشتید وضع طلبه ها خوب نیست تا برن زن دوم بگیرن، یادمه تو یه پست نوشته بودید " همون پستی که یه حاج آقایی 8 تا بچه داشت" جونای عزیز نگید امکانات مالی نداریم پس توکلتون به خدا چی؟؟ خود روحانیون با عرض معذرت توکل به خدا ندارن تا زن دوم بگیرند؟؟؟؟؟؟ و به قول شما به فکر تعداد عظیم زنان نیازمند نیستند؟؟؟
بنده زندگینامه آیت الله سید علی قاضی (ره) رو خوندم تو همون کتاب نوشته بودن آقای قاضی چند همسره بودن، آقای قاضی که فقط باشهریه طلبگی زندگی میکردن!!!!!!!!!!!!!! یا ایشونم مسئول بودن ، نه برادر بزرگوار ایشون توکل به خدا داشت...
موفق باشید.
التماس دعا

سلام
بنده هم نگفتم شما اینطور میگید عرض کردم مردم اینطور میگند.
عکس العمل همسر منم مثل همه زنهای دیگه، تست نکردم اما در کشور ما متاسفانه در این رابطه بد عمل کردند.
ببینید یه دکتر مثلا یه نسخه مینویسه قرار نیست خودش هم استفاده کنه و کار پیامبر هم جهت درس آموزی بوده.
در ازدواج دوم شرط عدالت اقتصادی هست و مسلما غالب طلبه ها توانایی ندارند لذا نمیشه عمل کنند اما اینکه حال خودشون نمی تونند دلیل نمیشه تبلیغ هم نکنند.
این حکم کلی نیست که اگر خودت به چیزی عمل نکردی پس نباید به دیگران بگویی چون ممکنه شرایط برای شخص گوینده نباشه.مثلا یه عالمی که 80 ساله و مریضه و نمی تونه روزه بگیره یا عزاداری بره پس این عالم نباید مردم رو سفارش به روزه گرفتن یا رفتن به عزاداری کنه؟مسلما حرف منطقی نیست.
داریم بحث میکنیم ناراحت چرا بشم؟این کلمه رو بکار نبرید.با تشکر

سلام
نه برادر عزیز بنده که نگفتم طلبه ها زن دوم دارن و اهل صیغه هستند نه اصلا منظورم اون نبود، منظورم این بود که شمایی که نمی تونید به قول خودتون تو این فازها نیستید پس چرا می گید " به فکر عظیم زن های نیازمند باشید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پس در حد حرفه، بیشتر سخنانتون، تو عمل سخته نه؟؟؟؟؟؟ بنده خخخخخیلی دوس داشتم عکس العمل همسرتون و می نوشتید برام جالب بود!!!! بنده وبلاگ یه روحانی رو اکثرا می خونم در مورد خصوصیات زندگیشون می نویسه یادمه یه بار یه دختری به حاج آقا گفته بودن با یه پسری صیغه شدم و قصدمون ازدواج بود پسره بعد صیغه منو ول کرد و صیغه رو به عقد دائم تبدیل نکرد حالا من چیکار کنم حاج آقا؟؟؟؟؟؟؟؟ می دونید حاج آقا چه جوابی داده بودن؟؟؟؟ نوشته بودن زیاد ناراحت نشو خب زن دوم یه مرد خوب میشید، بنده تو پاسخ حاج آقا گفتم برادر عزیز و روحانی و سرباز امام زمان (حاج آقا خودشون نوشته بودن شش ساله ازدواج کردم زنم بچه دار نمیشه) خودتون که به این دختر میگید زن دوم یه مرد خوب بشو خدایی خودتون همسرتون بچه دار نمیشه چرا زن دوم نمی گیرید؟؟؟؟ می دونید چی جوابمو دادن نوشتن زن دوم گرفتن برام سخته، نه از لحاظ مالی کلا نمی تونم بنده هم نوشتم پس شمایی که خودتون نمی تونید پس چرا به دختر بیچاره گفتید زن دوم یه مرد خوب بشو به نظرتون زن دوم شدن راحته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مردم زن دوم یه مردو معذرت میخام به چشم یه لولو میبینن، خودتون می تونید حرفای مردمو تحمل کنید؟؟؟؟ گفتن شما درست می گید....
برادر خوب پاسخگو شما که نوشتید "شما به اصل مطلب باید توجه داشته باشید و اینکه بنده عمل کنم یا نه از درستی مطلبم کاسته نمیشه." یاد یه داستان که تو بچگی خوندم افتادم یه مردی پسرشو برده بود پیش امیرالمومنین یا پیامبر دقیق یادم نیست گویا خرما خوردن برا پسرش ضرر داشت ولی پسره میخورد پدر همون پسره به حضرت گفته بودن شما نصیحت کنید که پسرم خرما نخوره حضرت گفته بودن فردا بیا تا این حرفو بگم خلاصه این پسر و پدر پیش امیر المومنیین یا پیامبر میرن و حضرت پسر و نصیحت میکنه خرما نخور برات ضرر داره پدر همون پسر به پیغمبر میگن آقا شما چرا این حرفو دیروز نزدید و امروز این حرفو به پسرم فرمودید حضرت پیامبر فرمودند : دیروز خودم خرما خورده بودم به پسرت میگفتم تاثیر نداشت امروز چون خرما نخوردم امروز گفتم.
پس خروجی مطلب بنده این بود حرف زمانی تاثیر دارد که زننده ی سخن خود مرد عمل باشد. شمایی که نوشتید " این موضوع رو باید مردم انجام بدن تا از طلبه ها سوء استفاده نشه" اگه زن دوم گرفتن خوبه چه سوء استفاده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به نظر بنده تو همه ی کارای خیر و خوب و صواب و درست که زن دوم گرفتنتنم از اون کارای خوبه بهتره طلبه ها پیش قدم بشن اگه موفق شدند بعدا به مردم تبلیغ کنند...
امیدوارم ناراحت نشده باشید بنده بازم معذرت میخوام.
التماس دعا

سلام
خواهش میکنم.شما به اصل مطلب باید توجه داشته باشید و اینکه بنده عمل کنم یا نه از درستی مطلبم کاسته نمیشه.
طلبه ها که خیلی تو این فازها نیستند مردم همش میگند آخوندا همه دو تا زن دارند یا اهل صیغه کردند و...در حالی که این موضوع رو باید مردم انجام بدند تا از طلبه ها سوء استفاده نشه.
بعد وضعیت مالی طلبه ها غالبا و غیر اندکی از آنها که مسئول یا جایی کار می کنند خوب نیست و تو زندگی اولشون موندند حالا بیان زن دوم هم بگیرند مسلما نمی تونند.

سلام
حاج آقا شما حقوق زنان خوندید؟؟؟ در پاسخ به دوست بالایی گفتید "به فکر این تعداد عظیم زن های نیازمند باشید." خودتون چطور؟؟؟ خخخخیلی خیلی معذرت می خوام، می تونم بپرسم عکس العمل همسرتون چی هست اگه بفهمه شما صیغه یا زن دوم گرفتید؟؟؟؟؟ می دونید چیه برادر عزیز خیلی از روحانیون محترم بعضی حرفا رو فقط به مردم میگن خودشون عمل نمی کنن، خب باشه اگه زن دوم سوم گرفتن خوبه بهتره اول همون روحانیون بزرگوار اقدام کنند و اگه موفق بودن حتما به مردم هم تبلیغ کنند... "بنده بازم معذرت میخام"

سلام
اتفاقا اینجا فقط مصلحت زن مد نظر گرفته شده و کاری به شهوت نداریم.برادر عزیز اون مردی که شهوت رانه به راحتی کار خودش رو میکنه و کاری به این چیزها نداره.
اما ای کاش به جای قضاوت عجولانه کمی منطقی فکر کنید و به فکر این تعداد عظیم زن های نیازمند باشید.

حاج آقا شما فقط به مسایل زیر شکم چرا نگاه میکنید مطمن باشید هیچ زنی حاضر نیست سرش هوو بیارید چه برسه به 3 الی 4 تا این به نظرم قانون بربریت هست توهین به بنیان خانواده و این حرف برای یه مشت شهوت ران شکم پرست هست

بله شاید اینطور باشه من آمار جدید روندارم.

بله فرمایش شما کاملا درسته، البته تا اونجایی که اطلاعات بنده هست 4-6 میلیون دختر سن بالا تو کشور هست و 5 و نیم میلیون زن مطعلقه که واقعا حق زندگی دارند.

لایک به منزله تایید بود یا...؟

سلام
لاااااااااااااااایک

سلام
خیلی هم حرف بی حسابی نزدند.شاید خیلی مسکن ربطی نداشته باشه اما خیلی از مشکلات دیگه حل میشه.
حدود 6000000 زن بیوه و مطلقه و دختر سن بالا در جامعه ما الان هست.تکلیف اینها چیست؟ آیا حق زندگی ندارند؟

سلام
یه حاج آقایی از قم تو همین ماه مبارک اومده بود شهرستان ما، اگه سایت نبود اسمشونو می گفتم چون استاد حوزه در قم هستن و جزء ده اساتید برتر حوزه ی قم
باور کنید حاج آقا علنا تو منبر نزدیکای شبهای قدر گفتن چرا زن دوم نمی گیرید؟؟؟ شما که اکثرا می تونید زن دوم بگیرید، حاج آقای .... می گفتن اگه اکثر مردا دو سه تا زن بگیرن مشکل مسکن حل میشه ما هم که تو قسمت خانما بودیم با دوستم اونقدر خندیدیم که متوجه نشدم حاج آقا چطور میخاستن مشکل مسکن و حل کنن؟؟؟؟؟

با سلام مجدد
از وضعیت آن خانم که آیا دختر (باکره) است یا زن بیوه است یا حتی زن شوهر دار است چیزی بیان نکردید.
اگر زن بیوه باشد ، از دواج دائم یا موقت اشکالی ندارد ، اما اگرهنوز مجرد باقی مانده و باکره باشد ، به فتوای اغلب فقها اذن پدر همچنان شرط است ، اگر چه 47 سال داشته باشد . اما اگر پدر و جد پدری در دنیا نباشند ، اجازه لازم نیست و اجازه مادر و برادر شرط نیست .
اگرخدای نکرده زن شوهردار باشد ، هر گونه ارتباطی که با او ذکر کردید اشکال شرعی دارد تا چه رسد که با هم قرار ملاقات و وعده ازدواج بدهید.
مسایلی که عنوان شد ، از زاویه حکم شرعی است.
اما در عین حال چون دارای زن و فرزند هستید و قصد ازدواج مجدد (دائم یا موقت) دارید ، باید زوایای دیگر مسئله را نیز در نظر داشته باشید. در هر حال آیا می توانید شرایط دیگر مانند عدالت و نفقه و... را تأمین نمایید؟
آیا ورود زن دیگربه درون خانواده به بنیاد خانواده (زن و فرزندان) آسیب وارد نمی کند؟
حتی اگر بخواهید این موضوع را از دید خانواده مخفی بدارید ، مدت زیادی دوام نخواهد یافت ، در حالی که شما قصد ارتباط طولانی و حتی دائمی با این خانم جدید دارید.
در هر حال امیدواریم که جوانب مختلف اجتماعی ، اقتصادی ، روحی و روانی خانواده و فرزندان و.... را در نظر گیرید و سپس به امر ازدواج مجدد اقدام نمایید.
موفق باشید.

با عرض سلام و آرزوی توفیق الهی
خدمت شما عرض کنم اگر رابطه مرد و زن نامحرم به صورت سخن گفتن و یا ارتباط تلفنی یا اینترنتی باشد، اشكال ندارد،البته جدیدا رهبری و آقای مکارم چت رو حرام دونستند و بقیه فرمودند اگر از روي لذت و شهوت یا باعث فتنه و فساد باشدحرام است.(1)
سخن گفتن همراه با شهوت و هوس ، مقدمه براي ارتباط هاي بعدي و روابط نامشروع مي گردد. در دين اسلام و در اديان آسماني ديگر ، هر گونه لذت و بهره وري جنسي بايد در چارچوب و قاعده خاصي صورت گيرد. بنابر اين رابطه به صورت هاي مختلف اگر مفسده‏اى نداشته باشد و ترس وقوع در حرام نباشد و از روى شهوت صورت نگيرد و تماس بدني نباشد ، اشكالى ندارد.
اما در خصوص ارتباطی که برقرار نمودید ، آیا با برقراری ارتباط با آن دختر قصد ازدواج با او را دارید ؟ در حالی که زن و بچه نیز دارید. آیا شرایط ازدواج مجدد برایتان فراهم است؟ شما بیش از هر کس از درون خود آگاه ترید و از ماهیت ارتباط و علاقه خود آگاه هستید. در عین حال توصیه می شود که اگر شرایط ازدواج فراهم نیست و یا قصد ازدواج ندارید ، بهتر است که ارتباط را قطع نمایید ؛زیرا مطمئنا این نوع روابط و ایجاد علاقه درونی ، غیر از غلطیدن در گناه ، انتظاراتی را برای شخص مقابل ایجاد می کند و آسیب های متعددی را به همراه دارد. جهت آگاهي و مراقبت بيشتر چند حديث را بيان مي كنيم.
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: "الشهوات سموم قاتلات؛(2) شهوت‏ها و خواهش‏هاى نفسانى زهرهاى كشنده‏اند و نيز فرمود: "طهروا انفسكم من دنس الشهوات تدركوا رفيع الدرجات؛ نفس خود را از پليدى شهوت پاك سازيد تا به درجه‏هاى بلند آخرت دست يابيد".(3)
رسول اللَّه(ص) فرمود :
"جاهدوا انفسكم على شهواتكم تحلّ قلوبكم الحكمة؛(4) با شهوت تان مبارزه كنيد تا حكمت و دانش در دل‏هاى شما وارد گردد".
منابع :
1 – آيت الله ناصر مكارم، مجموعه استفتائات جديد، ص 227 مسئله 805؛ و آيت الله فاضل لنكراني، جامع المسائل، ص 482، مسئله 1715.
2 -غررالحكم، ج 1، ص 30.
3 - همان، ج 2، ص 472. 4 -مجموعه ورام، ج 2، ص 122.