سؤال:
وقتى كه امام زمان (عج) ظهور كنند، سرانجام انسانهاى گناهكار چه مىشود؟
آيا پس از ظهور امام زمان (عج) قيامت مىشود يا زندگى دنيوى ادامه مىيابد؟
جواب:
سلام
پرسش به دو سؤال مستقل قابل تقسيم است، از اين رو پاسخ آنها در دو بخش سامان يافته است:
بخش نخست: سرانجام گناهكاران در دوران ظهور
پس از قرنها انتظار و تحمل رنجهاى فراوان سرانجام روزگار ستم و تاريكى به سرمىآيد و پرتو خورشيد سعادت نمايان گشته و حضرت مهدى (عج) كه با يارى خدا آثار ظلم و بيدادگرى را از بين مىبرد ظهور مىكند. حضرت جامعه بشرى را چنان سامان مىدهد كه خشنودى خدا را در پى خواهد داشت.
در اين ميان كسانى پيدا مىشوند كه با ايدههاى مختلف انقلاب امام را برنمىتابند و با حضرت مخالفت مىكنند و در انقلاب ايشان كارشكنى مىنمايند طبيعى است كه بايد با آنان با قاطعيت برخورد شود تا جامعه براى هميشه از شر آنان مصون بماند؛(1) مفاد روايات اين است كه سياست و استراتژى امام در برابر مخالفان و گناهكاران اين است كه نخست به هدايت و ارشاد آنان پرداخته و با ايشان مدارا مىكند اما در صورت عدم تأثير با آنان با قاطعيت برخورد مىكند.
تذكر چند نكته
1 - دشمنان و مخالفان حضرت از گروههاى مختلف هستند، از قبيل: اهل كتاب، فرقههاى باطل و منحرف، مقدس نماها، ناصبىها و منافقان.
2 - برخورد حضرت با دشمنان يكسان نيست. عدهاى را مىكشد، برخى را تبعيد مىكند و بر بعضى حد جارى مىكند. و از عدهاى جزيه مىگيرد. (2)
محمد بن مسلم روايت كرده است: به محضر امام باقر (ع) شرفياب شدم تا درباره قائم آل محمد (عج) از حضرت بپرسم، پيش از آن كه حرفى بزنم، حضرت فرمود: در قائم آل محمد (ص) شباهت هايى به پنج تن از پيامبران است و يكايك آنها را برشمرد تا اين كه فرمود: «شباهت او به جدش مصطفى (ص) ظهور او با شمشير و كشتن دشمنان خدا و رسول خدا (ص) و ستمكاران و طاغوتها است». (3)
امام باقر (ع) فرمود: «هنگامى كه قائم (ع) قيام كند، ايمان را بر تمام ناصبيان عرضه مىكند. اگر ايمان را در حقيقت و واقع بپذيرند، آنان را رها مىسازد وگرنه يا گردن آنان را مىزند يا همان گونه كه امروز اهل ذمه جزيه مىپردازند، از آنان جزيه مىگيرد و آنان را از شهرها به روستاهاى دور دست تبعيد مىكند». (4)
امام صادق(ع) فرمود: «حضرت قائم (ع) در وقت ظهور درباره بيشتر منافقان حد خدا را جارى مىكند».(5) البته امام زمان حساب و كتاب و ميزان را كه در قيامت بر پا مىشود، در دنيا بر پا نمىكند، يعنى اين گونه نيست كه اگر كسى در خانه خود گناه كند يا عبادت خدا را به جا نياورد، در دنيا به مجازات برساند. هم چنين اين گونه نيست كه هيچ كس دچار گناه و معصيت نشود و هيچ گناهكارى وجود نداشته باشد، بلكه مقصود اين است كه تمام حدود و مقررات و احكام الهى را پياده مىكند.
بخش دوم: آيا پس از ظهور امام زمان قيامت مىشود يا زندگى ادامه مىيابد؟
قضاوت درباره استمرار حكومت تا قيامت و عدم استمرار مشكل است، زيرا مضمون روايات در اين زمينه مختلف است؛ برخى از روايات مىگويد حكومت امام زمان (عج) تا نزديكى قيامت ادامه دارد، كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
1 - «حضرت حجت تا چهل روز پيش از قيامت زنده است و در اين مدت هرج (و مرج) و نشانههاى قيامت و خروج مردگان از قبرها براى حساب و جزا نمايان مىشود؛ ولى علم واقعى آن پيش خدا است». (6)
2 - اهل سنت روايت كردهاند كه پيامبر (ص) فرمود: «پايدارى دين تا آن هنگام است كه دوازده نفر از قريش (بر مردم حكومت و امامت كنند)، پس از گذشت دوران آنان زمين اهل خود را فرو مىبرد». (7)
در حديث ديگرى كه از آن حضرت رسيده و به همين مضمون است، در ادامه از پيامبر (ص) سؤال شد: پس از دوازدهمين امام چه خواهد شد؟ حضرت فرمود: «سپس هرج (و مرج) خواهد شد». (8)
در روايت ديگرى پيامبر (ص) فرمود: «پس از دوازدهمين امام روز گرفتارى و نفاق فرا مىرسد».(9)
برخى ديگر از روايات به اين مضمون است كه شيعيانى والامقام امر هدايت جامعه اسلامى را عهده دار مىشوند.
ابوبصير از امام صادق (ع) پرسيد: از پدرت شنيدم كه فرمود: بعد از حضرت قائم (ع) دوازده مهدى (و هدايتگر) خواهند آمد. امام صادق (ع) فرمود: «پدرم فرموده است: دوازده مهدى و نفرموده است: دوازده امام بلى آنان گروهى از شيعيان ما هستند و مردم را به ولايت و شناخت حق ما فرا مىخوانند».(10)
به نظر مىرسد مرحوم سيد مرتضى دسته دوم روايات را پسنديده، زيرا اظهار داشته: «ممكن است پس از حضرت مهدى (عج) عدهاى از رهبران و امامان براى حفظ دين و مصالح مسلمان قيام كنند و امر هدايت جامعه را برعهده گيرند. اين ديدگاه هيچ مخالفتى با اثنى عشرى بودن ندارد؛ زيرا تكليف ما اين است كه بدانيم اين دوازده تن امام هستند و ما اين را قائل هستيم و اعتقاد به آمدن عدهاى از نخبگان پس از حكومت حضرت حجت ما را از اثنى عشرى بودن خارج نمىكند».
پى نوشتها:
1 - چشم اندازى به حكومت مهدى (عج)، نجم الدين طبسى، بوستان كتاب، قم، ص 148، 137.
2 - چشم اندازى به حكومت مهدى (عج)، نجم الدين طبسى، بوستان كتاب، قم، ص 148، 137.
3 - كمالالدين و تمام النعمه، صدوق، مؤسسة النشر الاسلامى، جزء 1، ص 327، ح 7.
4 - كافى، كلينى، دارصعب، ج 8، ص 227، ح 288.
5 - تهذيب الأحكام، محمد بن الحسن الطوسى، دارالأضواء، بيروت، ج 6، ص 172، ح 335.
6 - روضة الواعظين، محمد بن فتال، نيشابورى، منشورات دليل ما، ج 2، ص 23، ح 30.
7 - تقريب المعارف فى الكلام، ابوالصلاح الحلبى، انتشارات جامع مدرسين، ص 174.
8 - تقريب المعارف.
9 - مناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب، دارالأضواء، بيروت، ج 1، ص 353.
10 - كمال الدين و تمام النعمة، صدوق، جزء 2، ص 358، ح 56.