پرسش:
پویا شناس: ببخشید یک نکته فراموش شد بگم مگر در قران نگفته پیامبری بی سواد پس پیامبر چگونه میخواست بنویسد؟به قول شما اگر دیگران هم مینوشتن که مورد قبول نبود پس بهتر نبود پیامبر از اول نمیگفت میخواهم بنویسم باز دیدی که عمر فحشنداه خوب کسی که سواد نداره میگه میخواهم بنویسم شما باشی چی میگی خوب میگی طرف خل شده اگر به معجزه باشد خوب با معجزه دهان عمر بسته میشد اگر قرار بود با معجزه سوادار بشه ؟
پاسخ:
با سلام
دوست عزیز شما در حدیث دوات و قلم دقت نکردید چون منظور پیامبر(ص) از کلمه نوشتن، املا کردن بوده است. و اگر این مطلب را مبنا قرار دهیم ، تمام شبهات حل شده و موردی باقی نمی ماند. (1)
اولا، رسم بر اين است كه رهبران اگر بخواهند نامهاي را بنويسند، خودشان دست به قلم نشده و نمينويسند. بلكه كاتبان و نويسندگاني دارند كه آنها مسئول نوشتن نامهها هستند و در نهايت آن رهبر نامه را فقط مهر زده و تاييد ميكند. و اگر بپرسند نويسنده نامه كيست؟ پاسخ داده ميشود فلان رهبر (نه آن کاتب).
ابن كثير دمشقي نیز گفته ما را تایید میکند:
«كان له كتاب يكتبون بين يديه الوحي والرسائل إلى الأقاليم» (2)
اگر فرض كنيم پيامبر بيسواد باشند (شيعه به اين مسئله معتقد نيست و انشاء الله در جايش به بررسي آن خواهيم پرداخت) وقتي فرمودند: «اكتب لكم» (با توجه به توضیح فوق) يعني «دستور ميدهم كه كسي بنويسد و من تاييد كنم»
ثانيا، پيامبر در گذشته براي افراد مختلف نامههايي را نوشته بودند، اين بار هم، همانطور كه در گذشته نوشته بودند، مينوشتند:
بخاري در حديث 63 صحيحش ميگويد:
«كَتَبَ لِأَمِيرِ السَّرِيَّةِ كِتَابًا»
در حديث 64 ميخوانيم:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم بَعَثَ بِكِتَابِهِ رَجُلاً، وَأَمَرَهُ أَنْ يَدْفَعَهُ إِلَى عَظِيمِ الْبَحْرَيْنِ، فَدَفَعَهُ عَظِيمُ الْبَحْرَيْنِ إِلَى كِسْرَى»
در حديث 65 نيز دارد:
«كَتَبَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم كِتَابًا»
و ...
حتي اگر ايراد كننده نام بابهاي كتاب صحيح بخاري را ميخواند ديگر اين ايراد را وارد نميكرد. در صحيح بخاري باب مستقلي تحت عنوان «بَاب كِتَابِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى كِسْرَى وَقَيْصَرَ» وجود دارد.
ثالثا، احمد بن حنبل از امير المومنين علي (ع) نقل ميكند:
«پيامبر به من دستور داد كاغذ و قلمي را بياورم و بنويسم چيزي را كه امت بعد از آن گمراه نشوند» (3)
ابن حجر و عيني نيز گفتهاند، امير المومنين علي (ع) مامور نوشتن بوده است. (4)
رابعا:در صحيحين آمده است كه پيامبر با دست مباركشان نوشتهاند. (5)
در زمینه سواد داشتن پیامبر اختلاف نظر هایی است که در پست مجزا ان شالله بحث خواهیم کرد.اما آياتي كه براي اثبات بيسواد بودن پيامبر(ص) به آنها اشاره شد:
1- آيه 48 سوره عنكبوت:
«وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ» (تو هرگز پيش از اين كتابى نمىخواندى، و با دست خود چيزى نمىنوشتى)
آيه درباره قبل از رسالت نبي مكرم اسلام(ص) صحبت ميكند، پس اين آيه دليلي بر عدم توانايي نوشتن و خواندن پيامبر(ص) بعد از رسالت نيست. با اين آيه حتي نميتوان اثبات كرد كه پيامبر قبل از رسالت هم نميتوانستند بخوانند و بنويسند، بهتر است كمي در آيه دقت كنيم، خداوند ميفرمايد «تو هرگز پيش از اين كتابى نمىخواندى، و با دست خود چيزى نمىنوشتى»، خداوند نميفرمايد «تو توان نوشتن و خواندن نداشتي». ننوشتن يك شخص نشان دهنده عدم توانايي آن فرد بر نوشتن نيست. لذا با اين آيه نميتوان گفت پيامبر(ص) سواد خواندن و نوشتن نداشتند.
2- سوره اعراف آيات 157 و 158:
«الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَميعاً الَّذي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيي وَ يُميتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُون»
همانطور كه در گذشته بيان شد نبي مكرم اسلام(ص) بيسواد نبودند. اما چرا خداوند پيامبر را «امي» ميخواند؟ نام ديگر مكه، «ام القري» است، همانطور كه ما در زبان فارسي وقتي شخصي اهل تهران باشد او را تهراني صدا ميزنيم، پيامبر نيز اهل «ام القري» بودند و به اين علت خداوند پيامبر را «امي» معرفي ميكند.
این پست را جهت اطلاعات بیشتر در مورد این حدیث حتما مطالعه کنید:
در مورد سواد پیامبر اکرم(ص) هم به این مقاله رجوع کنید اطلاعات کاملتری داده شده است:
منابع:
1. تاریخ اسلام از منظر قرآن، یعقوب جعفری، ص 58.
2. تفسير ابن كثير ، ج6 ، ص 286 و 285 (در ذيل تفسير آيات 47 الي 49 سوره عنكبوت)
3. مسند احمد بن حنبل ج 1 ص 90 ح 693
4. فتح الباري ج 1 ص 208 ح 114 و عمدة القاري ج2 ص 171
5. صحيح بخاري ح 2699 و صحيح مسلم ح 4731