پرسش:
هدف از آفرينش انسان رسيدن به كمال است . پس وظيفه كساني كه نتوانستند به كمال برسندچيست ؟
پاسخ:
با سلام و ادب سلامتي، سعادت و موفقيت شما را از درگاه ايزد منان خواستاريم
از ارتباط جنابعالی با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
هدف از آفرينش و خلقت به معناي هدف خالق از خلقت نيست , چون خداوند نقصي ندارد و داشتن هدف و غرض مربوط به مخلوقات است . منظور از هدفِ خلقت و آفرينش , هدفِ فعل خدا است ; يعني هر كاري كه در نظر بگيريم به سوي هدف و كمالي ات و براي آن كمال آفريده شده , اين فعل آفريده شده است كه به آن كمال برسد,نه آن كه فاعل اين كار را كرده است كه به كمال برسد, بلكه براي اين كه فعل به كمال برسد.هر چيزي كه موجودمي شود كمال منتزعي دارد و خلق شده است براي اين كه به كمال خود برسد.(1)
در عالم امكان هر چيزي وجودش از نقص شروع مي شود و مسيرش مسير كمال است , براي اين كه به كمال لايق خود و كمالي كه امكان رسيدن به آن را دارد, برسد. هر كمالي كه در امكان انسان باشد, انسان براي آن كمالات آفريده شده است .
اين بحث اساسي مطرح مي شود كه اصولاً كمال انسان به چيست ؟
تشخيص كمال انسان از كمال هر چيز ديگر دشوارتر و مشكل تر است . از جمله مجهولات انسان , همين مسئله است كه كمال انسان به چيست ؟ كمال اكثر اشياي عالم را مي توانيم تشخيص دهيم , مثلاً ميوه ها در مرحله اي به كمال مي رسند و در آن زمان قابليت استفاده از آنان به بالاترين حدّ مي رسد.(2) اما انسانِ كامل چه تعريف دارد و آيا مي توان اين مطلب را عنوان كرد كه كمال امري نسبي است يا امري مطلق است , منتها مراحل و مراتبي دارد؟
كمال انسان چه به معناي عبادت باشد يا محبت يا زيبايي , در نهايت همه به ايمان بر مي گردد و حقيقت كمال انسان , ايمان است . اسلام به همه اين ها دعوت كرده است , اما هدف اصلي و نهايي , ايمان است . ايمان از آن جهت واجب است كه پيوند انسان با حق است . پيوند انسان با حق از نظر اسلام كمال است و علم , زيبايي , عدالت و محبت هيچ كدام هدف نيستند, بلكه هدف فقط خدا است . از اين رو عبادت اعلي كه در اوج است , وسيله پيوند انسان با خدااست و انسان را با دلدار و محبوبش مرتبط مي كند. وقتي قرآن كريم سخن از نماز به ميان مي آورد, مي فرمايد: .(3) پس ثمرهء عبادت ياد خدا است . ياد خدا عامل طمأنينه است . اگر كسي مطمئن شد, ديگر هراسناك نيست و از هيچ عاملي نمي ترسد: (4)
كمال نهايي انسان نيل به ايماني است كه در پرتو آن جز خدا چيزي نبيند و خواسته اي جز خواستهء خداوندنداشته باشد و به مرحله اي مي رسد كه محبوب خدا شود و محبوب خدا همواره موفق و پيروز خواهد بود.(5)
پيمودن مسير كمال هميشه در يك خظ مستقيم و رو به جلو با موفقيت همراه نيست و انسان ممكن است در اين مسير دچار لغزش و سقوط شود و همانند انساني است كه از جاده و اره مستقيم و آسفالت خارج شده و در بيراهه ومسير خاكي مي رود و در اين مسير گرد و غبار جلوي ديد او را مي گيرد و چه بسا از هدف بسيار دور بماند.
اين انسان هر قدر از مسير كمال بيشتر دور شود, امكان بازگشت به مسير كمال مشكل تر مي شود. اما به اين معنانيست كه نمي تواند به كمال برسد, بلكه هميشه راه بازگشت به مسير اصلي براي او وجود دارد و شخص مي تواند به مسير سعادت و كمال بازگشت بنمايد. نكته قابل توجه اين است كه كمال داراي مراتبي است و برخي انسان ها به اوج قلهء كمال ممكن است نايل شوند و برخي ديگر درجات پايين تري از آن را دارا شوند, اما به هر حال راه رسيدن به كمال هميشه وجود دارد و انسان خطاكار و غافل هم مي تواند برگردد و با توبه و عمل صالح در اين مسير مستقيم الهي قرار بگيرد و اين وظيفه كساني است كه احساس مي كنند به كمال نرسيده اند.
1.استاد شهيد مرتضي مطهري , هدف زندگي , ص 6.
2.همان , ص 50.
3.طه (20) آيه 14.
4.رعد (13) آيه 28.
5.آيت ا... عبداللّه جوادي آملي , اسرار عبادات , ص 40.