پرسش:
آيا وقتى كه مسلمانان به حبشه هجرت كردند، آياتى از قرآن نازل شده بود؟ آيا در حضور پادشاه حبشه سخنى از قرآن به ميان آمد؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و احترام
مهاجرت مسلمانان به حبشه در دو گروه كوچك ده پانزده نفرى و يك جمع بزرگ تر كه بعداً به نخستين مهاجران به حبشه پيوست، در سال پنجم بعثت و پيش از آن بوده است.[1] چنان كه مى دانيم، تا آن تاريخ، آيات و سوره هاى زيادى نازل شده بود.
در ميان دوّمين جمع مهاجران به حبشه كه در ماه رجب سال پنجم، به حبشه رفتند، جعفر پسر حضرت ابوطالب نيز حضور داشت. همزمان با حضور اين جمع در حبشه، نمايندگان كفّار قريش نيز آمده بودند تا با پادشاه حبشه گفت و گو كنند و مسلمانان مهاجر را به مكّه باز گردانند. در همان جلسه اى كه نمايندگان كفار قريش حضور داشتند، جعفر بن ابى طالب، به درخواست نجّاشى ـ پادشاه حبشه ـ به معرّفى دين اسلام و احكام آن پرداخت. سخنان شيرين و دلنشين جعفر آن چنان مؤثر بود كه پادشاه حبشه ـ در حالى كه اشك در ديدگانش حلقه زده بود ـ از وى خواست تا آياتى از قرآن را بخواند. جعفر، آياتى از آغاز سوره مريم را براى خواندن انتخاب كرد. وى تلاوت سوره را ادامه داد و نظر اسلام را درباره پاكدامنى مريم و مقام والاى عيسى(عليه السلام)روشن ساخت. هنوز آيات سوره به پايان نرسيده بود كه صداى گريه شاه و اسقف ها بلند شد و قطرات اشك، صورت و كتاب هايى را كه در برابر آنان باز بود تر نمود.
پس از مدّتى، شاه به سخن آمد و خطاب به نمايندگان مشركان قريش گفت: «گفتار پيامبر اين ها و آن چه عيسى آورده، از يك منبع نور سرچشمه مى گيرند. برويد! من هرگز اين ها را به شما تسليم نخواهم كرد.»[2]
بر اساس ترتيب سوره ها كه ابن عباس روايت كرده،[3] سوره مريم چهل و چهارمين سوره است. در نتيجه تا زمان مهاجرت مسلمانان به حبشه، سوره هايى كه در ترتيب نزول پيش از سوره مريم ـ سوره اى كه در حبشه براى پادشاه حبشه خوانده شد ـ قرار دارند، نازل شده بودند. اين سوره ها عبارتند از: علق، قلم، مزمّل، مدثر، فاتحه، مسد، تكوير، ليل، فجر، ضحى، شرح، عصر، عاديات، كوثر، تكاثر، ماعون، كافرون، فيل، فلق، ناس، اخلاص، نجم، عبس، قدر، شمس، بروج، تين، قريش، قارعه، قيامه، همزه، مرسلات، ق، بلد، طارق، قمر، ص، اعراف، جن، يس، فرقان و فاطر.[4]
[1]. ر.ك: فروغ ابديت، آية الله جعفر سبحانى، ج 1، ص 309 ـ 313، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى.
[2]. ر.ك: همان، ص 315 ـ 316.
[3]. ر.ك: علوم قرآنى، محمد هادى معرفت، ص 90، مؤسسه آموزشى التمهيد.
[4]. ر.ك: همان.