پرسش:
سلام وبا عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن عاشورای حسینی .
علت اینكه این پست رو فرستادم یه آشنایی بود آشنایی با كسی كه یه سری عقاعدی داشت و شاید داشت این عقاعد رو روی من تاثیر میداد. البته من هیچ وقت همچین عقاعدی رو قبول نمیكنم, حتی شده باشه بدون دلیل و مدرك باز هم بر سر عقاعد خودم میمونم. میخوام حرفایی رو كه شنیدم این جا بذارم شاید كسی بتونه جوابی به من بده تا من مجبور نباشم دینم رو بدون دلیل و مدرك قبول كنم. هر چند اینجور حرف ها واسه افرادی امثال منه كه هیچ
آگاهی از دینشون ندارن. اون شخص عقاعدش بر پایه ی یه نظریه بود. نظریه ای كه اسمش رو نگفت تا بقول خودش برم و تحقیق كنم.
اون نظریه میگه كه چرخه ی تشكیل دنیامثل یه دایره میمونه كه هیچ نقطه ی شروع و پایانی نداره و تمام قدرت دنیا درون یه ذره پر حجمه كه این ذره در دوران مختلف كوچك و بزرگ میشه و در این سیر هست كه ما هم زندگی میكنیم و اسمش رو میذاشت چرخه زندگی. اون شخص میگفت (ناعوذ و به الله و نستجیر و به الله)كه دین ساخته ی دست بشر هست و خدا همون ذره ای هست كه قدرت تمام دنیا درونش هست. كه الان این قدرت پخش شده در تمام اجزای طبیعت و خدا همون اجزای تشكیل دهنده ی جهان هست.
البته من هیچوقت چنین حرف های مزخرفی رو باور نمی كنم اما دوست دارم شما هم نظرتونو بگید اگه نظری دارید. از یه لحاظ دیگه شما هم با چنین نظراتی آشنا میشید تا اگر یه موقعی مثل من به چنین افرادی بر خوردید بتونید جواب درست رو بدید و نذارید كه بر شما غالب بشن و اونا رو قانع كنید كه دین بهترین راه هست برای ادامه ی زندگی.
پاسخ:
با سلام به شما دوست عزیز.ایام عاشورای حسینی بر شما هم تسلیت باد.
این سوال ظاهرا مربوط است به نظریه Big Bang که مطرح شده است. در مقدمۀ پاسخ باید گفت: عموماً در مقایسۀ بین نظریات و اندیشه های علمی بشری نظیر "نظریه بیگ بنگ" با اندیشه های دینی و الهی توجه به نکات و ملاحظات زیر، تا حدود زیادی برای رفع ابهامات، روشنی ذهن و اندیشه و رسیدن به درک درستی نسبت به این نوع شبهات راهگشاست:
اولاً در جای خود در براهین متعدد فلسفی و عقلی، اثبات وجود خدا ثابت شده که جهان آفرینش بدون خالق نبوده و به حکم عقل، خلق خود به خودی، یا تصادفی عالم هستی بالکل منتفی است. بعلاوه، آیات الهی در قران و روایات معصومین (ع) که متصل به منبع لایزال وحی الهی اند نیز مهر تأییدی بر براهین مذکور می باشند.
ثانیاً با توجه به آنکه قرآن به عنوان کلام الهی و معجزه آسمانی پیامبر خاتم(ص)، در جای خود به اثبات رسیده؛ و نیز ظواهر آیات قرآن عموماً نزدیك به صراحت است، فلذا برای مؤمنان و موحدان با توجه به ایمان و اعتقاد عمیقی که به دین و اموزه های ان دارند، ذره ای شک و تردید در حقانیت و وحیانی بودن قران و آیات و نشانه های ان متصور نیست و بیش از هر گفتار و اندیشۀ دیگری، به آموزه های قرآنی و کلام اهل بیت (ع) ملتزم اند.
از اینرو بحث آفرینش جهان هستی، اعم از وجود خداوند بعنوان بدیع السموات والارض، خالق و هستی بخش جهان و انسان و و نقش تداومی آن در جریان خلقت، برای موحدان و انسان هائی که فطرت هاشان پاک و دست نخورده مانده و آلوده به گناه و غفلت نشده، ثابت و یقینی است.
گذشته از انکه آیات نورانی قرآن به صراحت بر خالقیت خداوند در پدیدآوردن عالم هستی و آفرینش جهان و انسان، دلالت می کند:
"الله خالق کل شیء ..."(رعد، 16(
"خلق السموات بغیر عمد ترونها ..."(لقمان، 10(
"أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا"(انبیاء، 30(
" لَهُ مَا فِی السَّمَوَاتِوَمَا فِی الأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى" (طه، 6(
"اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا" (رعد، 2(
"أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَق" (ابراهیم، 19(
"اللَّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ" (ابراهیم، 13(
و آیات بی شمار دیگری در همین باب ... که اشاره به خالقیت و مالکیت خداوند در ایجاد و ابداع نظام آفرینش دارد.
ثالثاً در بارۀ نظریات علمی مختلفی که در جریان آفرینش جهان و انسان، توسط دانشمندان علوم طبیعی و کیهان شناسی مطرح می شود، باید به چند نکته اذعان نمود:
.1از طرفی ایـن گـونـه نـظـریـه هـا در حـدّ فـرضـیـّة بـوده، صرفاً گـمـان آور اسـت و عـلم آور نـیـسـت و دلایـل ارائه شـده تـنـهـا امـكـان ایـن گـونـه نـظریّه ها را ثابت مى كند، نه وقوع آن را و در عین حـال بـه حـكـم عقل، مردود است. از طرفی نیز واقعیت علمی این نظریات، بایستی در مجامع علمی و کارشناسی مربوط به ان حوزه و علوم مورد بررسی، تأیید و اثبات قرار گیرد تا صحت و سقم مطالب، روشن شود. به صرف ادعا و نقل نظرات ادعائی و نقطه نظرات پراکنده، چیزی ثابت نمی شود.
.2لازم بذکر است، همانگونه که اظهار نظر در بارۀ دین و اندیشه های الهی در توان و تخصص دانشمندان علوم طبیعی و مادی نیست و هر گونه اظهار نظر غیر متخصصانه مردود است، ما نیز، در تأیید یا رد اینگونه نظریات علمی، اظهار نظر نمی کنیم. به اعتقاد ما عرصۀ دین و دانش های مادی و طبیعی بشری دو ساحت متفاوت اند و هر کدام اقتضاءات خاص خود را دارا هستند. اگر چه بخشی از آیات قران، به فرایند آفرینش و خلق نظام هستی (اسمان ها و زمین و پدیده های جهانی و کیهانی) اشاره دارد.
اما در این میان گفتنی است: قرآن، بعنوان کتاب آسمانی دین خاتم (ص)، برای هدایت و راهنمایی بشریت به سوی هدایت و کمال نازل گردیده، این کتاب حاوی تعالیم و بیان ارزشها و معیارهایی است که برای هدایت انسان، ضروری دانسته شده است؛ و اگر در مناسبتی (با توجه به نزول تدریجی قرآن) به موضوعی علمی یا ... اشاره می کند،بدون شک، جهتی متعالی و پیامی هدایت گرانه ی در آن نهفته است، که مخاطب را به دقت در آن دعوت می کند. نه انکه بخواهد نظریه پردازی علمی کند و پرده از پیشرفت های طبیعی و کیهانی بردارد.
.3به درازای تاریخ بشری، تجربه نشان داده اینکه؛ بشر، این موجود پر مدعا، با خُلق هلوع، با طینتی عجول که ظلوم و جهول است او که خود، با دستان خود و به اختیار، خویشتن را از نور هدایت الهی محروم می سازد، در همۀ علوم مادی و طبیعی و نیز عرصۀ اندیشه های بشری، علی الخصوص، علم نجوم و کهکشانها و بطور کلی کیهان شناسی، علم ناچیز، اندک و ناقصی دارد (و ما اوتیتم الا قلیلاً). و در هر عصر و زمانی که به پیشرفت علمی جدیدی می رسد، یافته ها و باورهای علمی پیشین خود، را مردود می شمارد؛ اصولاً عدم ثبات، تغییر و تحول دائمی و زوال پیاپی از جمله خواص عرصه های علمی و پیشرفتهای بشری است، در طول تاریخ دانشمندان نظریه پردازی می کنند و برای نظریات و فرضیه های خود قانون وضع می کنند اما نظریات، فرضیه های دانشمندان دیگر، قوانین پیشین را نقد و مردود می سازد.
در علوم طبیعی و بشری، میدان تقابل اندیشه ها و نظریات، داغ داغ داغ است. اما حرارتی که دوام چندانی ندارد و دورۀ عمرش سریع الزوال است. لذا نمی توان در این حوزه به یک مطلب یقین صددرصدی دست یافت بطوریکه گمان کنیم الا و لابد چیزی غیر از این و فراتر از این نیست.
.4 در هر حال، همان طور که بیان شد، اثبات یا نفی اینگونه نظریات علمی، ذره ای ازاعتبار و حجیت قرآن و آیات نورانی اش به عنوان کلام الهی نمی کاهد، و نیز نافی وجود خداوند در آفرینش عالم هستی نیست. زیرا میدان نفوذ و بُرد دانشهای بشری،چنانکه تا کنون نشان داده، حتی در بسیاری از مسائل طبیعی جهان ماده ناکام ومحکوم به شکست بوده فلذا بسیار ضعیف تر و محدودتر از آنست که بتواند راهی به این وسعت، به مسائل ماوراء طبیعت و کل نظام هستی و مافیها باز نموده تا آنجا که نقش خداوند عالم، در آفرینش این جهان را بطور کلی نفی کند.نظریه بینگ بنگ نیز مستثنی از قواعد فوق نیست.
موفق باشید.