پرسش:
رضا:
سلام من سوالی داشتم منتها چون جای مشخصی برای ارسال سوال تو وبلاگتون پیدا نکردم مجبور شدم تو قسمت نظرات بپرسم.
و اما سوال = سوال بنده در مورد توسل به اهل بیت علیه سلام است البته من هیچ گونه شک و تردیدی در جایز بودن توسل ندارم اما شبهه من در مورد نحوه توسل است ! من دو جور برداشت دارم ازین قضیه یکی اینکه مثلا وقتی ما میگیم یا حسین و از امام حسین طلب حاجتی میکنیم این امام بزرگوار رو به عنوان واسطه و شفیع بین خودمون و خداوند قرار میدیم ، یعنی در واقع ما با یا حسین گفتن از امام حسین میخوایم که با ابرویی که پیش خدا داره حاجت مارو از خدا بخواد! _ و اما برداشت دیگه من اینه که خداوند به اراده خودش قدرتهایی به ائمه داده که ما مستقیم میتونیم حاجتمون رو از ائمه بخوایم ، یعنی در واقع ما با گفتن یا حسین حاجتمون رو از خود امام می خوایم و ان امام این قدرت رو دارن که حاجت مارو خودشون براورده کنن ، منظورم اینه که امام حسین رو واسط بین خودمون و خدا قرار نمیدین و مستقیم از خودش حاجتمون رو میخوایم البته با علم اینکه این قدرت رو خدا بهشون داده ، حالا کدوم یکی ازین برداشتها درسته و کدوم غلط؟ و اونی که غلطه چرا غلطه؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب و قبولی طاعات و عبادات شما و دیگر دوستان.
ممنونم از حضورتون در وبلاگم و طرح این سوال خوب.
بحث توسل یکی از مباحث مهم است که بیشتر بین ما شیعیان و اهل تسنن مطرح است.چرا که آنها بخاطر این اعتقاد ،ما شیعیان رو مشرک می دانند و حال این طرز فکر بخاطر ندانستن معنای دقیق توسل می باشد.البته خود اینها توسل رو قبول دارند و در کتب خودشون موجود است.
آنچه که شما در تعریف توسل فرمودید مورد اول که کاملا درست و صحیح می باشد و جواب دومتون هم می تواند درست باشد و می تواند غلط باشد که در ادامه توضیح خواهم داد. یعنی اگر اهل بیت رو مستقل از خدا در دادن حاجت بدانید غلط و اگر غیر مستقل بدانید صحیح می باشد.
درباره توسل اختلاف نظر وجود دارد، ولی به طور عمده دو دیدگاه در این رابطه مطرح است:
1- اغلب مسلمانان، به ویژه شیعیان، توسل به انبیا و اولیای الهی را یکی از مصادیق روشن وسیله می دانند، زیرا آن انوار مقدسه و نفوس مطهره، اشرف و افضل مخلوقاتند که به اعلی درجه انسانیت رسیـده و نزدیـک ترین فرد به درگـاه خدا هـستند و پس از مرگشان نیـز در جوار رحمتش زنـده و متنعم اند. بنابراین، توسل به پیامبر و اهل بیت (ع) در نظر این افراد از جمله اسباب و وسایلی است که باعث نزدیکی بندگان به خدایشان می شود و همان گونه که در روایات متعددی آمده، این عمل موجب قبولی طاعات و سرعت بخشیدن به اجابت دعا خواهد بود و مهم ترین راه نجات و رستگاری. از این رو، دعا و نیایش باید با توسّل به معصومان (ع) همراه باشد.[امین، سید محسن، کشف الارتیاب، قم، دارالکتب اسلامی، 1382ه.ق، چاپ دوم، ص252]
2- برخی از مسلمانان درخواست حاجت از ائمه (ع) و استغاثه به آن عزیزان را مورد اعتراض قرار داده و دو اشکال عمده بر آن وارد می کنند:
الف. بدعت:
مخالفان توسّل، این عمل را نوعی بدعت می دانند که در دین اسلام نبوده و مسلمانان صدر اسلام نیز چنین عملی را انجام نمی دادند.[شیخ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات متنوعه، ج4، ص311.]
ب- شرک:
برخی از این مخالفان، که وهابیون می باشند، با این قضیه به شکل افراطی برخورد کرده، آن را شرک و عبادت مخلوق می دانند.[امین، سید محسن، پیشین، ص252
شبهه مطرح شده درباره توسل
اشکال: آیا توسل به پیامبر و امامان معصوم (ع) و حاجت خواستن از آنان، مؤثر دانستن غیر خدا و شرک نیست؟
پاسخ: عبادت یعنی نهایت ذلت و خضوع در برابر کسی که اعتقاد به الوهیت او داشته باشیم و یا او را فاعلی استقلالی و غیر وابسته بدانیم.
بنابراین عبادت دو رکن دارد: 1. نهایت وابسته 2. اعتقاد به الوهیت
هرگاه یکی از این دو رکن نباشد، دیگر مفهوم عبادت و پرستش صدق نمی کند. خداونند خود به فرشتگان فرمان داده است، در مقابل آدم سجده کنند. «و یاد کن آنگاه که فرشتگان را گفتیم: «آدم را سجده کنید.»[بقره 34]و یا فرزندان را به نهایت خضوع و تذلل در برابر والدین دستور داده است: «وبال های ذلت و خواری را از روی مهربانی برای آن دو بگستران.»[ اسراء 24]
بدیهی است، این اعمال عبادت و پرستش غیر خدا محسوب نمی شوند، وگرنه خدا امر به آن نمی کرد.
در توسل، گاهی حاجت خود را از خدا می خواهیم و هنگام دعا او را به حق اولیایش قسم می دهیم که حاجت ما را برآورده سازد. این روش را پیامبر اکرم (ص) تعلیم فرمود و خود نیز بدان عمل می کرد.[هندی. متقی. کنزالعمال. موسسه الرساله. بیروت.1409ه.ق. ج12. ص148. ح34425] در چنین روشی هیچ گونه احتمال شرک وجود ندارد.
در نوع دوم توسل، خداوند را حاجت دهنده می دانیم و از اولیای الهی می خواهیم برآمدن حاجت ما را از درگاه الهی درخواست کنند. در خواست دعا، نه تنها مؤثر دانستن غیر خدا نیست، بلکه اعتراف به این مطلب است که تنها حاجت دهنده و مؤثر در عالم هستی، اوست.
در نوع سوم توسل به طور مستقیم حاجت خود را از اولیای الهی طلب می کنیم و این نیز شرک نیست، زیرا تأثیر گذاری آنها، به صورت غیر استقلالی و وابسته به اراده و قدرت الهی است. اسباب و واسطه های فیض همچنان که در اصل وجود و بقای خویش، وابسته و قائم به او هستند، در فاعلیت و تأثیرگذاری نیز وابسته به اراده و قدرت خداوند می باشند. بنابراین نه توحید در ربوبیت به معنای انکار نقش اسباب است و نه اثبات نقش اسباب و واسطه های فیض، منافی با توحید ربوبی است. از این رو تمسک به آنها، منافاتی با توحید ربوبی ندارد.
در نتیجه توسل و حاجت خواستن از اولیای الهی، تمسک به رابطه های فیض الهی و اسبابی است که فاعل بودن آنان وابسته به قدرت و اراده خداوند است. و در نهایت این حاجت خواستن، شرک در ربوبین نیست، همچنانکه تمسک به اسباب (مثل پزشک و دارو) شرک در ربوبیت نیست.[روحانی، سید محمد کاظم، پیشین، ص65تا67]
طبق آیات قرآن نیز وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خدا و طلب چیزی از خداوند به خاطر او ، به هیچوجه ممنوع نیست و منافات با توحید ندارد .
در آیه 64 سوره نساء می خوانیم :
و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما
یعنی: اگر آنها هنگامی كه به خویشتن ستم كردند ( و مرتكب گناهی شدند ) به سراغ تو می آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش می كردند و تو نیز برای آنها طلب عفو می كردی ، خدا را توبه پذیر و رحیم می یافتند .
و نیز در آیه 97 سوره یوسف :
برادران یوسف از پدر تقاضا كردند كه در پیشگاه خداوند برای آنها استغفار كند و یعقوب نیز این تقاضا را پذیرفت .
در آیه 114 سوره توبه:
موضوع استغفار ابراهیم در مورد پدرش آمده كه تاثیر دعای پیامبران را در باره دیگران تایید می كند.
و «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله.»، ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا بپرهیزید، و وسیله ای برای تقرب به او بجویید.(مائده ، آیه 35)
همچنین در آیات متعدد دیگر قرآن این موضوع منعكس است .
و روایت های بیشماری هم ذکر شده است که اگر لازم بود در نظرات ذکر خواهیم کرد و هم چنین دیگر مباحث مربوط به توسل.