پرسش:
اگر خدا حمايت كننده مظلومان است، چرا بلاهاي طبيعي و انساني براي آنان است؟
پاسخ:
با سلام و ادب
بلاها انواع و اقسامي دارند و هر يك داراي علل و حكمتي هستند، آن چه مسلم است اين كه بلا براي اولياي خدا از نعمتها و هداياي بزرگ الهي است.
از امام باقر(ع) نقل شده است كه فرمودند: ان اللّهَ عزّوجلّ لَيَتَعاهَدُ المؤمنَ بالبلاءِ كَما يَتَعاهَدُ الرجلُ اَهلَهُ بِالهَديَّةَ مِنَ الغَيبَة؛ خداوند عزوجل بنده مؤمن را از طريق بلاها دلجويي ميكند، همانطور كه هنگام دوري از اهل و عيالش با آوردن هديه و سوغات آنان را دلگرم مي سازد.[1]
از امام صادق(ع) نيز آمده است: ان اللّه اذا احب عبدا غتّه بالبلاء غتّا؛ هنگامي كه خداوند بندهاي را دوست ميدارد او را به شدت در گرفتاريها غوطهور ميسازد.[2]
همچنين از آن حضرت نقل شده است: ان اشد الناس بلاء الانبياء ثم الذين يلونهم ثم الامثل فامثل؛ از ميان مردم بيش از همه انبيا دچار بلاها ميشوند، سپس كساني كه در رتبه بعد از ايشان قرار دارند و سپس هر كس كه با فضيلتتر است به ترتيب از مراتب بالا به پايين.[3]
اكنون اين سؤال پديد ميآيد كه اين چگونه دوستي و رابطهاي است كه خداوند با اولياي خود دارد و سرّ اينگونه ابتلائات چيست؟
پاسخ آن است كه بلاها و دشواريها، فلسفههاي متعددي دارند. حداقل آن در مورد بندگان صالح خدا امور زير است:
1- وسيلهاي براي آمرزش گناه،
2- زمينه تقرب بيشتر و اعتلاي رتبه،
3- وسيلهاي براي تربيت و استكمال نفس.
به عبارت ديگر در بسياري از موارد رفاه و آسايش، آدمي را به تعلقات مادي سرگرم و از ياد خدا بازميدارد؛ ولي دشواريها و سختيها از سويي آدمي را به ياد خدا انداخته و به التجا و تضرع در درگاه الهي و انس با پروردگار ميكشاند. از سوي ديگر دست و پنجه نرم كردن با دشواريها و سختيها، انسان را آبديده و اراده او را قوي و نيرومند ميسازد. به تعبير آيتاللّه حائري زمين ساده و دست نخورده، قابليت توليد و حاصلخيزي بالايي ندارد؛ اما همين كه شخم زده شد، بذر نيكو در آن رشد و بالندگي مييابد و حاصلي انبوه پديد ميآورد. خداوند نيز قلب مؤمن را با بلاها شخم ميزند تا بذر ايمان و اراده و محبت و ياد خدا و عمل صالح در آن رشد و بالندگي يابد و در سايه آن شخصيتهايي چون اميرالمؤمنين(ع) و حسينبن علي(ع) پديد ميآيد كه نه تنها بزرگترين افتخارات بشريتاند؛ بلكه در ملكوت آسمانها نيز مورد تكريم و ستايشاند.
در بخش بلاهاي انساني كه از طرف ظالمان به مظلومان مي رسد ، علاوه بر دلايل فوق بايد اضافه كرد كه گاهي براي امتحان انسان هاي ظالم و مظلوم هر دو واقع مي شود . نيز گاهي عدم تلاش مظلومان براي رفع ظلم يا تفرقه و جدائي ميان آنها موجب تسلط كافران و ظالمان مي شود و سنت الهي نيز بر اين قرار گرفته كه تا انسان ها براي رفع ظلم و تغيير وضعيت خود بر نخيزند ، وضعيت آنها تغيير نخواهد كرد.
"إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ؛ خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند"[4]
براي آگاهي بيشتر ر.ك: عدل الهي، شهيد مطهري، ص 139 - 162.
[1] . علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 64، ص 213. مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق.
[2] . همان، ص 208.
[3] . همان ص 200.
[4] . رعد (13) آيه 11.