پرسش:
چرا گروهي از انسانها خوب و گروهي بد ميشوند؟
پاسخ:
با سلام و ادب و سلامتي،از ارتباط شما با سایت طلبه پاسخگو سپاسگزاریم
به نظر علماي تعليم و تربيت عوامل مؤثر در تربيت انسان عبارتند از:
1ـ وراثت، 2ـ محيط، 3ـ اراده.
اين عوامل، افراد را گوناگون مي كند يكي را مؤمن و ديگري را فاسق مي سازد. در اين جا به مقدار تأثير گذاري هر يك از عوامل اشاره مي كنيم:
شكي نيست كه وراثت از آغاز پيدايش انسان در جسم و جان او تأثير فراوان دارد. امام علي(ع) مي فرمايد: "كسي كه ريشة خانوادگي اش شريف است در حضور و غياب و در هر حال داراي فضيلت و صفات پسنديده است".(1) و در جاي ديگر مي فرمايد: ملكات پسنديده و اخلاق خوب دليل وراثت هاي پسنديدة انسان است.(2) رسول خدا(ص) مي فرمايد: "براي نطفه هاي خود بهترينها را انتخاب كنيد؛ زيرا ويژگي هاي فرزندان ريشه در خصيصه هاي گذشتگان دارد".(3)محمد حنفيه فرزند امام علي(ع) در جنگ جمل علمدار لشكر بود، ولي از پيش روي باز ماند. حضرت فرمود: از ضربات دشمن مترس، ولي او باز متوقف شد. حضرت فرمود: اين ضعف را از مادرت ارث بردهاي.(4)
بنابراين، پديدة وراثت يك ضلع از شخصيت انسان را تشكيل مي دهد. محيط به معناي اعم آن؛ يعني محيط طبيعي و جغرافيايي و محيط انساني كه شامل خانه و مدرسه و اجتماع مي شود. ضلع ديگر شخصيت انسان را تشكيل مي دهد. به طور مسلّم پرورش يافتگان محيط هاي خشك و سرزمين هاي گرم و داغ و سوزان و شن زار با انسان هاي ساحلي و ساكنان نقاط خرم و سر سبز كاملاً متفاوت مي باشند.
از آيات و روايات استفاده مي شود كه دوستان و هم نشينان در شكل گيري شخصيت و خلق و خوي آدمي تأثير فوق العاده اي دارند. امام علي(ع) مي فرمايد: "با نيكان هم نشين باش تا از آنها شوي و از بدان جدايي اختيار كن تا از بديها جدا شوي".(5)
با بدان كم نشين كه بد ماني خوپذير است نفس انساني
محيط مدرسه و هم كلاسي و محيط اجتماع و فرهنگ غالب بر جامعه و آداب و رسوم زمينة مناسبي را براي پرورش فضايل يا رذايل اخلاقي فراهم مي كند، ولي در عين حال بايد دانست كه عوامل مذكور هم زمينه ساز شكل گيري شخصيت هستند، اما اراده انسان است كه بر عوامل وراثت و محيط و فرهنگ غلبه دارد وزمينه هاي ارثي تحت تأثير تربيت و پرورش افراد قرار مي گيرد. اين كه گفته شده اخلاق قابل تغيير نيست و آنها كه بدگوهرند عوض نمي شود بر خلاف آموزه هاي ديني و دلايل عقلي و تاريخي است؛ زيرا اعتقاد به عدم امكان تغيير اخلاق سر از اعتقاد به جبر در مي آورد، چون مفهومش آن است كه صاحبان اخلاق بد و خوب قادر به تغيير آن نيستند پس در انجام كار خوب يا بد مجبورند. آياتي از قرآن كه با صراحت به تهذيب اخلاق تشويق مي كند گواه بر امكان تغيير اخلاق است. انسان با اراده و خواست خود به فضيلت يا رذيلت گرايش پيدا مي كند. قرآن مجيد مي فرمايد: "ما اصابك من سيئة فمن نفسك؛ هر بدي و زشتي كه به تو مي رسد از عمل تو است".(6)
آن چه تربيت پذيري انسان را محدود مي كند اراده است از اين رو، با اين كه انسان شايسته و مستعد تربيت است، ولي با انتخاب خود در برابر تربيت و هدايت مربيان به خصوص پيامبران و سفيران الهي مقاومت كرده و راه ضلالت را بر مي گزيند، اما فرد ديگري با انتخاب طريق مستقيم و پيروي از دستورات الهي راه هدايت را مي پيمايد و به صفات پسنديده متصف مي گردد.
بنابراين عوامل زيادي در شكل گيري شخصيت و رفتار انسانها متفاوت است و اگر چه نقش خانواده و ارث و محيط و دوستان تاثير گذار است ، اما نقش اراده و انتخاب انسان از همه آنها مهم تر است و شخصيت واقعي انسانها بر اساس انتخاب و اختيار و نوع عملكرد آنها شكل ميگيرد.
1ـ غررالحكم، ج 3، ص 188.
2ـ همان، ص 392.
3ـ محمد تقي فلسفي، كودك، ج 1، ص 64.
4ـ همان، ص 65.
5ـ نهج البلاغه، نامة 31.
6ـ نساء (4) آية 79.