پرسش:
دختری هجده سالهام. غم تهمت ناروایی که به من زدهاند، مرا آزار میدهد. نمیدانم چه کسی و به چه دلیل مرتب تهمت میزند و میگوید با پسری در ارتباط هستم. دوست ندارم اسمم بر سر زبانها بیفتد. از غصه آرزوی مرگ میکنم؟ بگوئید چه کنم؟
پاسخ:
با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز
از این که به ما اعتماد کرده و ما را مَحرم خود دانستید و درد دلهای خود را با ما درمیان گذاشتهاید، تشکر میکنیم. یکی از راههای رسیدن به آرامش ،گشودن عقده دل نزد دوستان صمیمی و وفادار و امین است که شما این کار را کردهاید. امام صادق (ع) میفرماید: «هرگاه یکی از شما به درد و اندوهی دچار شد، برادر خود را آگاه سازد و برخود سخت نگیرد».(1) البته عقده گشایی باید با دقت انجام گیرد و پیش همه کس مطرح نشود.
تهمت و افترا ، بار سنگینی است که افراد قوی را نیز به زانو درمیآورد. به شما حق میدهیم از حرفهای ناروا و شکنندة مردم ناراحت باشید.
دختری که اهل گناه نیست، نمیتواند شاهد تهمت دیگران باشد، ولی در پرتو هدایت الهی و آموزههای دینی و توسل به اهل بیت (ع) میتوان ابرهای تیره و تار زندگی را کنار زد و آسمان آبی را نگریست. بیشترین تهمت را در طول تاریخ، بر بزرگان دین و پیامبران و امامان معصوم روا داشتهاند و زهرآگینترین اتهامها را بر آنها بستهاند.
با مروری بر تاریخ اسلام میتوان برخوردهای تند و تهمتهای ناروا جاهلان و مغرضان را نسبت به پیامبران آسمانی به ویژه پیامبر اسلام و ائمه اطهار (ع) ملاحظه کرد. امام صادق (ع) به «علقمه» که از تهمت زدن مردم ناراحت شده بود، همین نکته را یادآور شد و فرمود : «مردم را نمیتوان راضی نگه داشت و جلو زبان آنان را نمیتوان گرفت. انتظاری داری که برای پیامبران خدا نیز انجام نشده است.
مگر یوسف را متهم نکردند که قصد زنا داشته است ] و به این اتهام سالیان دراز او را در زندان انداختند[؟!
مگر مردم نگفتند: بیماری ایوب کیفر گناهانش میباشد؟ مگر به موسی اتهام نبستند؟ مگر تمام پیامبران را جادوگر و دنیا دوست نخواندند؟ مگر نگفتند: مریم از راه نامشروع باردار شده است؟ مگر محمد (ص) را شاعر و مجنون نخواندند؟ مگر نه این است که موسی (ع) از خدا خواست دهان مردم را ببندد تا او را بدگویی نکنند و خداوند پاسخ داد: من برای خود این کار را نکردهام».(2)
راه رویارویی با قضاوت سطحی دیگران و تهمت ناروای آنان ، بیتوجهی و بیاعتنایی به حرکات زشت و جاهلانه است . قرآن مجید یکی از اوصاف پارسایان را بیاعتنایی توأم با بزرگواری میداند و میفرماید: «بندگان خاص خدا کسانی هستند که وقتی جاهلان آنان را خطاب میکنند و به سخنان زشت میپردازند، در پاسخشان سلام میگویند».(3)
سلام، نشانة بیاعتنایی توأم با بزرگواری است،نه ناشی از ضعف و درماندگی. سلام،وداع گفتن با سخنان بیرویه و نامعقول آنان است.
راه غلبه بر نگرانی حاصل از تهمت مردم، چشم پوشی و نادیده گرفتن است،یعنی خود را به غفلت زدن.
امام علی (ع) میفرماید: «با نادیده گرفتن چیزهای کوچک، خود را بزرگ کنید و بر قدر و منزلتتان بیفزایید».(4) روانشناسان به اصل تغافل توجه کرده و از آن به عنوان واپس زدگی یاد نموده اند.
البته واپس زدن و تغافل کردن یک عمل غیر عادی است و برای انجام آن نیرویی لازم است که شخصی را در فشار بگذارد و او را به نادیده گرفتن وادار نماید.(5)
دیل کارنگی میگوید: «ما صاحب آن خُلق سلیم و روح ملکوتی نیستیم که بتوانیم دشمن خود را دوست بداریم، ولی برای سلامت و خوشی خود باید آنها را ببخشیم و فراموششان کنیم. کنفوسیوس میگوید: اگر کسی بدی بکند یا مال شما را برباید، اهمیتی ندارد، بلکه فراموش نکردن و پیوسته به خاطر آوردن آن است که شما را ناراحت میکند».(6)
در ضمن تهمت و عیب جویی دیگران ، نشانه بزرگی و عظمت شخص است، زیرا چون در او عیب نیافتند، زبان به تهمت و اتهام گشودند.
هیچ گاه نیز تهمت و اتهام متوجه انسانهای معلولالحال نمیگردد، زیرا آنها خود چنیناند و نیاز به تهمت نیست.
مطمئناً بزرگترین شکیبایی و پایداری، صبر در مقابل تهمتها و افتراها است. عظمتی که صابران در درگاه الهی دارند فراموش نکنید، بنابراین محکم و استوار در مقابل تمام تهمتها بایستید و ذرهای ضعف و سستی در خود راه ندهید. افکار پریشان مانند قهر با خدا را از خود دور کنید که مطمئناً مونس و همدمی بهتر از او نخواهید یافت.
تو با خدای خویش انداز و کار دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند
پس هر زمان که از تهمت دیگران احساس ناراحتی کرده یا به ستوه آمده و خسته شدید،
اولاً: به نماز و دعا رو آورید که خداوند در قرآن فرمود: «از صبر و نماز کمک بگیرید».(7)
رسول گرامی (ص) دعا را سلاح مؤمن دانسته است.(8)
در هنگام دعا کردن این احساس به شما دست میدهد که شریک غمی یافتهاید و تنها نیستید.
دوم : با تغافل و بیتوجهی، روحیه خود را حفظ کنید که تهمت زنندگان را نیز شرمسار خواهید کرد و آنها به اهداف ناپسند و زشتشان نخواهند رسید.
سوم: در شرایط فعلی، رفت و آمد خود را به حداقل برسانید و از مواضع تهمت خود را دور کنید. کمتر به مراکز عمومی یا حتی خانههای دوستان بروید. سعی کنید دوستان به منزلتان بیایند.
چهارم: با توجه به نعمت جمال و زیبایی که خداوند به شما عنایت کرده و شاید همین امر حسودان را به واکنش و تخریب واداشته است، در اولین فرصت مناسب ازدواج کنید که هم در رشد و تعادل روحی مفید است و هم در تقویت ایمان و باز دارندگی از تهمت دیگران.
1 – وسائل الشیعه، ج6، ص 312.
2 – سفینةالبحار، ج2، ص 511، ماده لسن.
3 – فرقان (25) آیه 63.
4 – تحفالعقول ، ص 224.
5 – محمد تقی فلسفی، اخلاق، ج1، ص 432.
6 – دیلکارنگی، آیین زندگی، ص 131.
7 – بقره (2) آیه 45.
8 – اصول کافی، ج4، ص 214.