رویش نیوز نوشت: چند سالی است که جریانِ مشکوکی در شیعه در صدد ترویج افراطگری در کیفیت و کميّت عزاداریها هستند. یعنی از یک سو عزاداریها را به سمت اعمالِ خشن، وهنآمیز و غیرقابل توجیه هدایت میکنند و با هدف و غایةالقصوی قرار دادن خود عزاداری، مخالفت شدیدی با بیان فلسفه و اهداف برای آن دارند. و از دیگر سوی، به گسترش و افزایش روزهای عزا و سوگواری در طول سال میپردازند، بهگونه اي که در طولِ سال جز ایامی معدود، روزهای دیگر به عنوان«یوم العزاء» شناخته میشود. حقیقت اینکه این جریان اعتقاد دارد که: «إنَّ الدُّنیا و مَا خَلَقَ لِاَجْلِ اِقامَةِ عَزاء؛ یعنی: دنیا و هرچه خلق شده است به هدف برپایی عزاداری است.» پس همه چیز و از جمله حیاتِ آنها مقدمهای برای عزاداری است.
هرچه هست ترویج و گسترشِ این گونه نگاههای افراط گرایانه به عزاداری موجب شده است تا در مقابل، عدهای ناآگاه نیز به دامن تفریط افتاده و در اصلِ عزاداری برای ائمه اطهار و خصوصاً امام حسین- علیهمالسلام- خدشه نمایند. البته دربارة افراط در کیفیّت عزاداری، سالهاست که علما و آگاهان هشدارهای صریح خویش را بیان داشتهاند، اما دربارة افراط در کمیّتِ عزاداری، به دلیل گسترشِ خاصِ آن در سالهای اخیر، انتقادها و سخنان کمتری را شاهد بودهایم. از این جهت در ادامه به بررسی بیشتر این موضوع خواهیم پرداخت.
بیشک استمرار عزاداری برای اموات و درگذشتگان، از دیدگاه عقل و شرع، عملی مذموم و ناپسند است، زیرا استمرار سوگواری در واقع اندوه و حسرتی بیحاصل برای از دست دادن عزیزانی است که خداوند اَجَلِ حتمی آنها را مقدّر فرموده بود و از این جهت استمرار عزاداری نوعی اعتراض به تقدیر الهی نیز به شمار میآید. اما با این حال، این موضوع استثنائی نیز دارد و آن عزاداری برای امام حسین- علیهالسلام- است، زیرا اصولاً عزاداری برای آن حضرت، اعتراض به تقدیر الهی و حسرت از دنیا رفتن یک شخص نیست؛ بلکه حسرت از عدم همراهی با جریان حق در کربلا، و اعتراض در مقابل جنایاتِ جریان باطل و یزیدیان تاریخ است.
از همین رو میتوان گفت که برخلافِ سایر عزاداریها که مانعی در جهتِ رُشدِ معنوی و حرکتِ الهی انسانها به شمار میآیند، عزاداری امام حسین- علیهالسلام- وسیلهای برای رُشدِ معنوی انسانها و احیاگر بسیاری ازتعالیم الهی میباشد. به دیگر سخن، نامِ عزاداری گذاشتن بر سوگِ امام حسین- علیهالسلام- تنها از جهت صورت و ظاهر آن است، وگرنه این عزاداری در هدف و نتیجه تفاوتی آشکار با دیگر عزاداریها دارد. از همین رو در تعالیم شیعه و روایات اهلبیت- علیهمالسلام- آمده است: «كُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعِ وَ الْبُكَاءِ عَلَى الْحُسَيْنِ، عَلَيْهِ السَّلَامُ؛ یعنی: همة عزاداریها و گریستنها ناپسند است مگر عزاداری و گریستن برای امام حسین، علیهالسلام.» (رک: شیخ طوسى، محمد بن الحسن، الأمالي، چاپ اول، قم: دار الثقافة، ۱۴۱۴ق. ص۱۶۲)
همچنین در کتابِ معروف و معتبر کامل الزیارات نیز آمده است که امام صادق- علیهالسلام- می فرمودند: «إِنَّ الْبُكَاءَ وَ الْجَزَعَ مَكْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِي كُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُكَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍعلیهالسلام فَإِنَّهُ فِيهِ مَأْجُورٌ. یعنی: براى بنده، عزاداری و گريستن در تمام امور مكروه و ناپسند است مگر گريستن و عزاداری كردن بر حسين بن علىّ عليهماالسّلام، که شخص در اين گريستن مأجور و مُثاب مىباشد.» (رک:ابن قولويه قمی، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، چاپ اول، نجف اشرف: دار المرتضوية، ۱۳۵۶ش، ص۱۰۰.)
همچنان که سیرة اهل بیت- علیهمالسلام- نیز به گونهای بوده است که اگرچه آن بزرگواران با وجود آنکه به استمرارِ عزاداری در سوگِ دیگر عزیزان خویش نمیپرداختند، امّا در دهة اول محرم و ایام عاشورای هرسال، توصیه به استمرارِ عزاداری برای امام حسین- علیهالسلام- داشتند، همچنانکه این روش در میان شیعیان ایشان نیز جریان داشته و آنان نیز در پیروی از اهلبیت، با وجود عزاداری برای امام حسین- علیهالسلام- حتی در ایام شهادت دیگر ائمه- علیهمالسلام- نیز مراسمی برپا نمینمودند و این باعث گردیده است که ایام شهادت تعدادی از ائمه شیعه- علیهمالسلام- در میان علما و مورخین مورد اختلاف قرار گیرد، زیرا تنها مورخین بودند که به این مناسبتها توجه داشتند و آنها را ضبط مینمودند و اختلاف بین آنها امری بدیهی است.
با این حال در سالهای اخیر، شیعیان به احترام دیگر ائمه علیهمالسلام، روز شهادت آنها را نیز مورد تعظیم قرار داده و با برپایی مجالسی، ضمنِ بیان مناقب آن بزرگواران و مصائب وارده بر ایشان، به بزرگداشت مقام آن حضرات میپردازند، که بی شک این موضوع امری پسندیده و مطلوب بوده و موجب تعظیمِ شعائر الهی و ترویجِ معارف اهل بیت خواهد شد. البته همواره صورتِ این مجالس با مجالسی که در ایام محرم تشکیل میشده، متفاوت بوده است و هدف از تشکیل این مجالس بیشتر آگاهی از مقام و منزلت ائمه- علیهم السلام- و پستی و لئامت دشمنان آنها میباشد. افزون بر آنکه معمولاً این مجالس به روز شهادت اختصاص داشته و از آن روزها فراتر نمیرفته است.
با وجود همه آنچه گذشت، در چند سال اخیر جریانِ خاصی در شیعه به گسترشِ بیحد و ضابطة روزهای عزا میپردازد، آنگونه که روزهای شهادت و یا وفاتِ منسوبین به اهلبیت- علیهمالسلام- را نیز به عنوان «یومالعزاء» معرفی نموده و با برپایی کاروانهای سینهزنی و زنجیرزنی و سیاهپوش نمودن اماکن عمومی از دیگر شیعیان میخواهند که با آنها در این باب همراه شده و با پوشیدن لباس سیاه از هرگونه خوشحالی و شادمانی اجتناب ورزند. افزون بر این، این جریان با تأسیس دهه ها و مناسبتهای خودساختهای همچون: دهة محسنیه و یا عاشورای شمسی و...، و یا افزایش روزهای عزا به یک دهه و یا بیشتر، دهههای متوالی از عزاداری را پدید آوردهاند، که از جملة آنها میتوان به دهة باقریّه، دهة صادقیّه،دهة کاظمیّه و... اشاره کرد. راست اینکه شخصیتهایی همچون حضرت ابوطالب، حضرت خدیجه، حضرت امالبنین، حضرت امکلثوم و... (علیهمالسلام) در نزد شیعه قابل احترام بوده و لازم است با برپایی مجالس و همایشهایی اختصاصی به معرفی شخصیت آنها پرداخته شود، امّا آیا واقعا این مجالس باید عنوان عزاداری داشته باشند و برای بزرگداشت آنها باید با برپایی کاروان عزا، سینه زنی و زنجیرزنی نمود؟ آیا از ناحیه شرع مقدس اسلام چنین دستوری به ما داده شده است؟
چیزی که مسلم است این که چنین رفتارهایی با بسیاری از آموزهای دینی همخوانی ندارد و متأسفانه گسترش و تبلیغِ فزایندة این روشها و عدم مخالفت صریح علما با آن موجب شده است تا بعضی از مردمِ ناآگاه در دو راهی تفریط و افراط قرار گرفته و بیاطلاع از طریقِ اعتدال، یکی از این دو مسیر را دنبال کنند. البته خوشبختانه چندی پیش، یکی مراجع عالیقدر شیعه که در علم و فقاهت زبانزد مجامع علمی حوزه هستند، نکات ارزشمندی در این باب بیان داشتند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی شبیری زنجانی، این مرجع عالی قدر عصر روز چهارشنبه (۲۱/۱۲/۱۳۹۲) در جمع تعدادی از روحانیون و طلبههای حوزه علمیه قم که در دفتر ایشان حضور داشتند، ترویج دهههای پیاپی عزاداری را زمینه ساز رویگردانی جامعه از عزای اهل بیت علیهم السلام دانستند و گفتند: «همین طور پشت سر هم دهه درست کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداریها را به وجود می آورد. افراط در عزاداری ها به تفریط می انجامد.» این فقیه وارسته با تأکید بر اینکه موضوع هتک عزاداری را عرف تشخیص می دهد و مسألهای شرعی نیست، خاطرنشان کردند: «حدیث خاصی راجع به مدت زمان عزاداری ها وجود ندارد. از نظر شرعی هتک حرمت عزای اهل بیت –علیهم السلام- خلاف شرع است، اما این که چه کاری هتک حرمت است را خود افراد باید تشخیص بدهند.»
ایشان افزودند: «عقیده ما درباره اینکه آیا شادی در ایامی غیر از روز شهادت، موجب هتک حرمت می شود یا خیر، حجت نیست بلکه تشخیص این موضوع بر عهده عرف است جامعه مشخص میکند تا چه زمانی باید عزا نگه داشته شود.» ایشان با ابراز نگرانی از اینکه عده ای امروزه با افراط در عزاداریها زمینه هتک حرمت را فراهم می کنند فرمودند: «این افراد در این زمینه مسئولند. آیا واقعا کسی که مدعی محب اهل بیت –علیهم السلام- بودن است موظف به چنین کارهایی است؟! امروزه برخی از منبریها و بعضی از مداح های بی تقوا حرفهای بی سند و مجالس بیسندی را ترویج می کنند نظر عرف، پس از ترویج آن در جامعه، ممکن است به اینکه هرگونه مجلس شادی در این ایام، هتک حرمت باشد تغییر کند البته در این صورت موضوع هتک حرمت محقق است و افراد هم شرعا موظفند هتک حرمت نکنند ولی آیا ما باید دنبال این باشیم که آنقدر در اذهان مردم بعضی از مصادیق را به عنوان هتک عزاداری مطرح کنیم و آن را تبلیغ کنیم تا واقعا عرف آن را هتک بداند؟ آیا شرع چنین سفارشی به ما کرده است؟»
مقام معظم رهبری نیز سالها پیش اشارهای به این موضوع داشتند، که البته چند وقتی است عدهای با برجسته کردن آن سخنان، درصدد القای مخالفت ایشان با اصل عزاداری هستند. ایشان در ۱۳اسفند ۱۳۷۰ در ديدار با اعضاى «گروه ويژه» و «گروه معارف اسلامى» صداى جمهورى اسلامى ايران فرمودند: «مسألهى ديگر، مسألهى روضههاست. روضهخوانى و سينهزنى بايد باشد؛ اما نه در هر عزايى. اين را بدانيد كه روضه خواندن و گريه كردن - آن سنت سنيه - مربوط به همهى ائمه نيست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا يك وقت در جمع و مجلسى كسى روضهاى مىخواند، عدهاى دلشان نرم مىشود و گريه مىكنند؛ اين عيبى ندارد. اصلاً عزادارى كردن يك حرف است، روضهخوانى و سينهزنى راه انداختن يك حرف ديگر است. روضهخوانى و سينهزنى راه انداختن، مخصوص امام حسين است؛ حداكثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به اين وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بيستويكم ماه رمضان، سينهزنى و عزادارى و برپايى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسىبن جعفر (عليهالسّلام) - با اينكه وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضهخوانى است - من لزومى نمىبينم كه سينهزنى بشود؛ يا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلاماللَّهعليها) مناسبتى ندارد كه ما بياييم نوحهخوانى و سينهزنى كنيم؛ بهتر اين است كه در آن موارد، شرح مصايبشان گفته بشود. شرح مصايب، گريهآور است.من خودم الان در ايام ماه محرّم كه نمىتوانم روضه بروم، چون آن احساس و عشقى كه در دل هر شيعه هست و دلش مىخواهد در عزادارى شركت كند، لذا من اين را با خواندن «نفسالمهموم» حاج شيخ عباس قمى - كه يك كتاب عربى است - اشباع مىكنم؛ اين خودش گريهآور است و براى من كار چند نفر روضهخوان را مىكند. حتماً لازم نيست كه عزادارى به همان شكل سنتىِ روضهخوانى باشد كه اولش چيزى مىخوانند و بعد هم احياناً آخرش دمى مىگيرند و سينهاى مىزنند؛ نه، شرح حال را بيان كنيد؛ مثلاً يك نفر با بيان خوب و لحن محزونى، وضع زندان رفتن حضرت موسىبنجعفر را بيان كند؛ حوادث تلخ زندان را بيان كند؛ بعد شهادت حضرت را بيان كند؛ بعد مراسم تشييع را بيان كند؛ در اين صورت هر كس كه آنجا نشسته باشد، دلش نرم مىشود.»