پرسش:
سلام خدمت شما.
یک سوال داشتم:اولین کار عملی که امام پس از ظهور انجام می دهند
چیست که ثابت می کند ایشان امام زمان هستند؟؟؟
پاسخ:
با سلام و ادب
اقدامات اوليه امام زمان(عج) هنگام ظهور
الف) اولويت هاي اقدامات حضرت در شهر مكه
1. معرفي: حضرت امام سجاد ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «آن حضرت به سخن گفتن پرداخته و مي فرمايند كه ايها الناس منم فلاني (مهدي) پسر فلاني (حضرت امام عسكري ـ عليه السلام ـ) منم پسر پيغمبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ دعوت مي كنم شما را به آنچه پيغمبر خدا را دعوت مي كرد.
2. دفاع در برابر مهاجمان: در ادامه حديث فوق آمده: « پس هجوم مي آورند كه او را بكشند پس سيصد و سيزده تن از او دفاع مي كنند[1]
3. نيايش: پس از دفاع، «حضرت بين دو نقطه ركن و مقام (در خانه خدا) چهار ركعت نماز مي گذارند.»[2]
4. بيعت گرفتن: حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ: «پس آنگاه به اسم او از آسمان ندا شود و او در پشت مقام باشد. اصحاب به ايشان عرض مي كنند: اكنون ديگر به اسم شما ندا شد، منتظر چه هستيد؟ آنگاه دست او را بگيرند و براي بيعت عمومي بياورند حضرت آمده و به حجرالاسود تكيه نموده و...»[3]
5. سخنراني مراسم اخذ بيعت: «و اولين جمله اي كه ايشان با آن كلام خود آغاز مي كند اين آيه است: «بقيه الله خيرٌ لكن إن كنتم مؤمنين: باقيمانده حجت خدا براي شما بهتر است البته اگر مؤمن بودهايد: سپس بگويد: منم بقيه الله.[4]
آنگاه سيصد و سيرده نفر با او بيعت كرده و ديگران هم بيعت مي كنند.
6. ارجاء عدالت و حدود الهي: حضرت امام رضا ـ عليه السلام ـ: آنگاه كه مراسم بيعت تمام شود، سراغ طايفه بني شيبه(كليد داران و خادمان خائن خانه خدا ) بيايد، دست هاي ايشان را قطع كند براي اينكه ايشان دزدهاي خانه خدايند. دست و پايشان را قطع نموده ايشان را در مكه بگرداند و منادي ندا دهد: اينها دزدان خانه خدا هستند...»[5] البته حضرت چنين اقداماتي را براي قبيله قريش هم انجام مي دهند [6]
7. تكميل تعداد ياران 10 هزار نفر اصلي.
8. تعيين حاكم براي مكه.
9. خروج از مكه و عزيمت به مدينه.
ب) برخي اقدامات ديگر امام هنگام ظهور
1. ويراني مساجد.
اشاره: اگر خداوند در قرآن كريم درباره پيامبرش فرموده: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى»[7] كار امام معصوم ـ عليهالسلام ـ نيز بدون حكمت و الهام گرفته از خداوند نميباشد. بنابراين، رواياتي كه درباره خرابي و ويران كردن مساجد آمده است چندنوع بوده كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود.
الف: تخريب مساجد واصلاح آن: اصبغ بن نباته ميگويد: اميرالمؤمنين ـ عليهالسلام ـ وقتي كه وارد مسجد كوفه شد... و سپس فرمود: واي بر آنكه تو را از گل و خاك پخته بنا كرده و جهت قبله نوح را تغيير داد! و باز آنگاه فرمود: خوش بحال كسي كه شاهد ويراني تو در روزگار قائم از اهلبيت ميباشد.[8]
و همچنين از آن حضرت در مورد ديگر نقل شده است كه فرمود: (بيگمان هنگامي كه حضرت قائم، قيام كند مسجد كوفه را خراب كرده و قبله آن را اصلاح ميكند.)[9]
ب: تخريب مساجد در مسير جاده و مشرف: ابوبصير ميگويد: امام باقر ـ عليهالسلام ـ فرمود: هنگامي كه قائم ما قيام كند، چهار مسجد را در كوفه ويران ميسازد. و همچنين مسجدي كه مشرف بر ديگران باشد نميگذارد. مگر اينكه حالت اشراف آنرا برداشته و با حالت سادگي ميگذارد. و ديگر مسجدي كه در مسير جادهها قرار گيرد از بين ميبرد.[10]
بنابراين ما نمونههائي از رواياتي كه بيان گرديد و بسياري از رواياتي كه در اين رابطه ملاحظه شده است كه البته هيچ كدام حكايت از ويران كردن بسياري از مساجد ندارد. همچنين در رواياتي كه اشاره به خراب كردن مساجد دارد اولاً، مراد از اين
خرابي نابود كردن نيست. و ديگر آنكه، در برخي روايات علت خراب كردن مساجد نيزتوضيح داده شده است كه اصلاح قبله آن است و يا حالت اشرافي و تزيين دارد. وحالت اشرافي آنرا برداشته و به حالت سادگي ميگذارد. بنابراين چنين نيست كه حضرت مساجد زيادي را خراب كند، و اگر تعداد محدودي را خراب ميكند بخاطر مصالحي است.[11]
2. خونريزيها: از آنجايي كه هدف از قيام حضرت مهدي(عج) برپائي حكومت عدل الهي در سراسر جهان است. و اداره سرزميني به گستردگي دنيا، كاري بس دشوار است، كه تنها با برخورداري از رهبري الهي و حاكميت اسلام امكانپذير است. و حضرت مهدي(عج) زماني زمام امور را بدست ميگيرد كه دنيا وارث انبوهي از نابسامانيها، بيعدالتيها و عقيدههاي انحرافي ميباشند. سرانجام روزگاري فرا ميرسد كه عدل و عدالت با دست تواناي مرد الهي در روي زمينِ پر از ظلم و ستم پياده ميشود. و آثاركلام رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ : (...يحلا الارض قسطاً و عدلاً) (زمين را پر ازعدل و قسط ميكند) در همهجا نمايان و آشكار ميگردد.
چنانكه امام صادق ـ عليهالسلام ـ ميفرمايد: (به خدا سوگند، بطور حتم عدالت مهدي(عج) به درون خانهها نفوذ ميكند، همچنانكه سرما وگرما در آن وارد ميشود.)[12]
و از طرفي، علم، رأفت و مهرباني، گسترش فرهنگ اسلامي وآثار مذهب و دينداري در همه جا تجلي ميكند. وتمامي دنيا تحت تأثير قرار ميگيرد. و دستورات اسلامي بطور كامل اجرا ميگردد: زيرا پس از تجلي حكومت الهي عقلها بيدار و خردها سالم ميشود.[13]
بنابراين، آنچه كه از روايات بدست ميآيد، ظهور حضرت مهدي(عج)، ظهور حكومت عدل الهي، ظهور رحمت، رأفت، امنيت، آسايش، صميميت و... ميباشد. غرض از حكومت الهي جز اجراي فرامين او و هدايت به صراط مستقيم چيزي ديگر نميباشد.
با تمام ديدن اين همه خوبيها، گسترش فرهنگ دين و ديانت، اعلام عفو و رحمت، بر اثرسوء تدبير و خُبث باطن وكجانديشي و از دست دادن قدرت و منافع ظاهري،سخنان حكمتآميز وآثارعظمت الهي كه سراسرجهان آنرا درك كرده و تسليم آن ميباشند ناديده گرفته، دست به طغيان و سركشي ميزند. كه امام صادق ـ عليهالسلام ـ نيز ميفرمايد: (عدهاي بر اثر كجانديشي در هنگام ظهور قائم ما، در برابر آن حضرت ايستاده و با آن ميجنگند.)[14]
و يا اينكه امام باقر ـ عليهالسلام ـ فرموده است: حضرت براي بيعت گرفتن لشگريانش را به سراسرجهان ميفرستد. و هر كه از بيعت سر باز زند نابود ميكند.[15]
بنابراين، اگر از اين احاديث چنين برداشت شودكه حتي اين نيز خلاف عدالت اسلامي ميباشد. اينها در حقيقت از ناشي عناد، تعصّب و كجانديشي خود آنها است كه با حضرت مخالفت نمودهاند. وخود مقصّرميباشند. كساني كه بعد از اتمام حجّت و اعلام تمامي آثار و نشانههاي الهي كه اثر عملي آن عافيّت، عدالت و آسايش است، باز هم سر از رهبري و اطاعت باز بزند، بديهي است كه در كمال عناد بوده و مانع از اجراي فرامين الهي و بر هم زدن آسايش ديگران ميباشد. از بين بردن اينگونه انسانها، علاوه بر بيان روايات، در نزد عقلايي كه عقل سليم داشته باشند خلاف عدالت اسلامي نخواهد بود. و از طرفي، اين عدّه انسانها محدود بوده كه در روايات به آن اشاره شده است. و همچنين، كار امام معصوم ـ عليهمالسلام ـ كار حكيمانه است. و براي رفع مانع از اجراي حكومت عدل الهي، خلاف عدل و عدالت اسلامي نخواهد بود. امام صادق ـ عليهالسلام ـ ميفرمايد: (واي بر كسي كه با قائم ما بناي مخالفت گذارد.)[16] پس، بناي حكومت حضرت مهدي(عج)بناي رحمت و اظهار عدالت است. اگر كسي مخالفت كند، در حقيقت مخالفت با دستور خداوند است. و حضرت مهدي(عج) مجري و حاكم خدايند.
3-مقابله باعالمان دين نما: نقش علما در هدايت جامعه بشري درطول تاريخ، چهره ظلم و ستم را سياه و دين و دينداري را درخشان نمودهاند، در هر روزگاري كه پردههاي سياهي و جهل، سايه خود را بر جوامع بشري گسترانده است، دانشمندان و علما ديني بودهاند كه با مسؤوليت خود انديشههاي فساد و تباهي را از دامن مردم بخوبي پاك كردهاند. آنچه كه از روايات فهميده ميشود، در آخرالزمان نيز نقش علما در هدايت جوامع بشري بخوبي مشهود است.
امام هادي ـ عليهالسلام ـ ميفرمايد: اگر در دوران غيبت قائم آل محمد(عج) دانشمندان نبودند كه مردم را به سوي او هدايت كنند و با حجتهاي الهي از دينش دفاع نمايند، كسي در دين خدا پابرجا نميماند. و همه مرتد ميشدند. ولي آنان همانند ناخداي كشتي، سكان كشتي رانگاه ميدارد. و آنان نزد خدا، والاترين انسانها هستند.[17]
و يا اينكه حضرت مهدي(عج) در اوائل غيبت كبري توقيعي بر اين مضمون صادر فرمود: (بعد از اين، به راويان حديث ما (فقهاي عادل) مراجعه نمائيد، آنها حجت من بر شما و من حجت بر آنها هستم.)[18]
و آنچه كه نمونه از روايات درباره نقش علما در طول تاريخ وخصوصاً در آخرالزمان اشاره شد. و يا اينكه حضرت مهدي(عج) آنها را حجت خود ياد ميكند. بديهي است كه علما حقيقتاً كساني هستند كه مردم را به سوي حقيقت هدايت و راهنمائي نموده و مهدي(عج) و قيام و آرمان آن حضرت را به آنان معرفي ميكنند. و اگر در حديث آمده كه اگر كسي امام خود را نشناسد و به آن حال از دنيا برود، به مرگ جاهلي اين دنيا رفته است. و اين نقش علما است كه مردم را از مرگ جاهلي نجات داده و
امام وحجت خدا را بر آنها معرفي نموده تا با معرفت كامل از دنيا برود و...
بنابراين، اگر احاديثي همانند اينگونه حديث مشاهده شده است كه گفته است: حضرت مهدي(عج) بعد از ظهور رهسپاركوفه ميگردد و در آنجا عدّهاي، با سلاح در برابر حضرت ميايستد و ميگويد: اي فرزند فاطمه از همان راهي كه آمدي برگرد، ما بتو نيازي نداريم.
[1] . بحارالانوار، مجلسي، 52،ب 26، ص 306، ح 79، ط بيروت، الوفاء.
[2] . از حضرت امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ : معجم الاحاديث، الامام المهدي ـ عليه السلام ـ ، 3/295/-831.
[3] . بحار/62/26/294/43.
[4] . بحارالانوار، ج 26، ص 305، ح 78ـ و مهدي منتظري ـ عليه السلام ـ ، آيت الله محمد جواد خراساني، نورالاصفياء، ص 344.
[5] . عيون اخبار الامام الرضا ـ عليه السلام ـ ، ط كتابفروشي طوسي، 1/ب 28/ ص 273/فرهنگ؛ بحارالانوار، ط الوفاء، 52/27/313/6؛ مهدي منتظر ـ عليه السلام ـ ، آيت الله خراساني، 348.
[6] . ر. ك: مهدي منتظر ، همان. البته بر اساس آنچه محققان پس ازتلاش وكنكاش به آن رسيده اندهيچكدام ازاحاديث دال بر خشونت وسخت گيري در زمان حضرت سند قطعي وصحيح ندارد فصلنامه انتظار ،ش14،مقاله بررسي چندحديث شبهناك درباره آفتاب عالمتاب ،ص 89- 130
[7] . شوري: آخر سوره.
[8] .شيخ طوسي، ابوجعفر محمدبن حسن، كتاب الغيبة، ص 282، كتابفروشي نينوا، تهران.
[9] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52،ص 364، مؤسسه الوفا، بيروت.
[10] . شيخ مفيد، محمد بن محمد بن نعمان، ارشاد، ص365، انتشارات بصيرتي، قم.
[11] . مجلسي، محمدباقر، مهدي موعود، ص 941، ترجمه علي دواني، انتشارات آخوندي، تهران.
[12] . بحارالانوار، ج 52، ص 362، مؤسسه الوفاء، بيروت.
[13] . شيخ صدوق، محمدبن علي بابويه قمي، كمالالدين، ج 2، ص 653، مكتبة الصدوق، تهران.
[14] . نعماني، محمد بن ابراهي، كتاب غيبت، ص 299، انتشارات صدوق، تهران.
[15] . ابن طاووس، علي،ملاحم و الفتن، ص 46، اعلمي، بيروت.
[16] . شيخ صدوق، محمد بنعلي بابويه قمي، علل الشرائع، ص 15، مكتبة الصدوق، تهران.
[17] . فيض كاشاني، ملامحس، محجة البيضا، ج 1، ص 32، نشر جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
[18] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52، ص 181، باب توقيعات، مؤسسه الوفاء، بيروت.