پرسش:
چيزايي در سوره نسا خواندم که برق از سرم پريد.. مثلا اجازه حبس زن زن توسط مرد تا آخرعمر زن.
پاسخ:
با سلام و ادب
سوالي که در ذهن شما به وجود آمده، از دو جهت قابل بررسي است:
جهت اول راجع به قوانين کيفري اسلام است .
جهت دوم در خصوص حکم مذکور در سوال و حبس زنان فاحشه است.
در خصوص جهت اول و قوانين کيفري اسلام به طور کلي بايد بگوييم که
اين قوانين بر اساس مصالح و مفاسد واقعي است که در افعال ما وجود دارد .همه مصالح و مفاسدي که در افعال ما وجود دارد ، عقل انسان به تنهايي نمي تواند کشف کند. ممکن است امر شر و مضري را به نفع خودش بپندارد . امر خير و مفيدي را به ضرر خود بداند:« عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛(1) چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آن كه شرِّ شما در آن است. خدا مىداند، و شما نمىدانيد». بنابراين خداوند که عالم به همه مصالح است، مفيدترين قوانين را براي ما وضع کرده، اگر چه در فهم علت آن عاجز باشيم يا آن را مضر بپنداريم.
از سوي ديگر احکامي و قوانيني که در افعال ما قرار داده شده ،اثر فعل ماست چنان که اگر کسي چاقويي را در چشم خود فرو ببرد، با اين که عمل وي در يک لحظه صورت گرفته اما اثر آن مادام العمر براي انسان وجود دارد.گناهاني که انسان انجام مي دهد، نيز داراي اثر هستند . البته از لحاظ نوع و ميزان اثر، يکسان نيستند . چون عقل ما به تنهايي قادر به درک آثار نيست، خداوند آن ها را در قالب امر و نهي براي ما بيان نموده است.
حکم حبس زن فاحشه محصنه در خانه،
اولا: يک حکم موقت بود:« آنان [زنان] را در خانه ها (ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد يا اينكه خداوند، راهى براى آن ها قرار دهد»(2) از تعبير « يا اينكه خداوند، راهى براى آن ها قرار دهد » استفاده مىشود كه حكم،موقت بوده، واز آغاز اعلام شده است كه در آينده (پس از آماده شدن شرايط لازم) حكم جديدى در باره آن ها نازل خواهد شد.
ثانيا: حکم و ساير احکام چنيني گرچه ظاهرا سخت و شديد هستند، اما از يک سو گناهان داراي آثار منفي بسياري براي فرد و جامعه هستند . از سوي ديگر، راه اثبات جرم ها به آسانى نيست، و براى آن شرائطى تعيين شده كه غالبا تا گناه علنى نشود ،شرائط حاصل نمىگردد؛ مثلا، افزايش دادن تعداد شهود به چهار نفر كه در اين آيه به آن اشاره شده، به قدرى سنگين است كه فقط افراد بىباك و بىپروا ممكن است مجرم شناخته شوند .
بديهى است چنين اشخاص بايد به اشد مجازات گرفتار شوند تا عبرت ديگران گردند . محيط از آلودگى گناه پاك گردد، همچنين براى شهادت شهود شرائطى تعيين شده از قبيل رؤيت و عدم قناعت به قرائن،
هماهنگى در شهادت، كه اثبات جرم را سختتر مىكند.
دستور محبوس ساختن اين گونه زنان در خانه ها حكمى است كه از يك سو به نفع خود آن هاست زيرا از محبوس ساختن در زندانهاى عمومى به مراتب بهتر است، از سوى ديگر تجربه نشان داده كه زندانهاى عمومى اثر عميقى در آلوده شدن اجتماع دارد زيرا اين مراكز معمولا به صورت آموزشگاه بزرگ مفاسد درمىآيد كه افراد مجرم در آن جا تجربيات خود را در معاشرت دائمى توام با وقت وسيع در اختيار يكديگر مىگذارند.
1. بقره(2) آيه 216.
2. نساء (4) آيه 15.