پرسش:
شب اول قبر چگونه است؟
پاسخ:
با سلام و ادب
در واقع "قبر" همان "برزخ" است.و برزخ عالم بين دنيا و آخرت است كه انسان از هنگام مرگ تا نفخ صور در آن قرار دارد. پا بر جاست و در روايات ما از آن به باغي از باغهاي بهشت يا چاهي از چاههاي جهنم تعبير ميكنند.
قرآن كريم پس از نقل تمنّاي باطل افراد بدكرداري كه از دنيا رفتهاند و درخواست بازگشت به دنيا را دارند تا شايد رفتاري شايسته پيشه كنند، ولي برآورده نميشود؛ ميفرمايد:"و مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلي يَوْمِ يُبْعَثُون ؛ و پشت سر آنان برزخي است تا روزي كه برانگيخته شوند" (مومنون (23)، آيه 100.)
همچنين حال برزخ و برزخيان پس از مرگ را چنين بيان ميفرمايد:"وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَ سَعِيدٌ فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ ؛ و ما [مجازات] را جز تا زمان محدودي تأخير نمياندازيم، آن روز كه فرا رسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نميگويد؛ گروهي بدبختند و گروهي خوشبخت. اما آنها كه بدبخت شدند، در آتشاند؛ و براي آنان در آنجا "زفير" و "شهيق" (نالههاي طولاني دم و بازدم) است. جاودانه در آن خواهند ماند؛ تا آسمانها و زمين بر پا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. پروردگارت هر چه را بخواهد انجام ميدهد. اما آنهايي كه سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. بخششي است قطع نشدني" (هود (11)، آيات: 104 - 108.)
عبارت "ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ" روشن ميسازد كه منظور از "جنت" و "جهنم"، بهشت و دوزخ پيش از قيامت است؛ زيرا هر گاه قيامت برپا شود، بساط زمين و آسمان نيز برچيده ميشود. به همين دليل امام علي(ع) به اين آيات در قبال كسي كه ثواب و عقاب برزخي پيش از قيامت را انكار ميكرد، استناد كرده است: "اما رد بر كسي كه ثواب و عقاب در دنيا پيش از برپايي قيامت را انكار ميكند، سخن خداوند متعال است". آنگاه آيات بالا را قرائت ميكنند و در ادامه ميفرمايد: "منظور از "إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ" آسمانها و زمين پيش از برپايي قيامت است؛ زيرا با قيامت، آسمانها و زمين تبديل ميشوند".
همانند آيه مذكور، اين سخن خداوند است: (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلي يَوْمِ يُبْعَثُونَ" و برزخ عبارت است از امري بين دو امر (دنيا و آخرت) كه عبارت از ثواب و عقاب بين دنيا و آخرت است و مثل آن آيه "النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَه ؛ آتش است كه هر صبح و شام بر آن (خاندان فرعون) عرضه ميشوند" (مؤمن (23)، آيه 46
قيامت خانه جاودانگي است و صبحگاهان و شامگاهان در آن راه ندارد؛ بلكه آن دو در دنيا هستند. همچنين خداوند متعال درباره بهشتيان ميفرمايد: "وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيّا ؛ و هر صبح و شام روزي آنان در بهشت مقرر است" (مريم (19)، آيه 62
صبح و شب از صفات شبانه روز است كه در بهشت زندگاني پيش از روز قيامت واقع ميشود. خداوند متعال درباره اين گروه ميفرمايد: "لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً ؛ نه آفتاب را در آنجا ميبينند و نه سرما را" (انسان (76)، آيه 13
اين همانند آن سخن خداوند است [كه درباره شهيدان نازل شده است]: (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ؛ و مپندار كساني كه در راه خدا كشته شدهاند، مردگانند؛ بلكه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزي داده ميشوند" (آل عمران (3)، آيه 169 - بحارالأنوار، ج 6، ص 245).
امام سجاد(ع) در تفسير اين آيه ميفرمايد: "هو القبر و إن لهم فيه مَعِيشَةً ضَنْكاً و الله إن القبر لروضة من رياض الجنة أو حفرة من حفر النار"؛ "منظور از برزخ همان قبر است و براي مردگان در آن زندگي سختي است و به خدا قسم قبر يا باغي از باغهاي بهشت است يا چاهي از چاههاي آتش". دليل آن سخن عالم (امام موسي كاظم(ع)) است كه فرمودند: "به خدا قسم من بر شما تنها از برزخ ميترسم" (بحارالأنوار، ج 6، ص 218)
آري باطن و حقيقت برزخيِ قبر هر كسي يا باغي از باغهاي بهشت است يا چاهي از چاههاي جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود بدان و شب اول قبر و فشار آن، سؤال منكر و نكير از عقبههاي بس خطرناك قبر است كه كسي را از آنها گريزي نيست؛ مگر اينكه ايمان و عمل صالح را پيش از خود فرستاده باشد. روايت شده است: قبري را ميكندند، پيامبر اكرم(ص) با شتاب به سوي آن رفتند و به شدت گريستند؛ به حدي كه خاك از اشك ايشان تر شد و به ياران خود فرمودند: "إِخْوَانِي لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا"؛ "برادران من! براي همانند آن مهيا شويد" (مستدرك الوسائل، ج 2، ص 465.)
توصيههاي بسياري كه در روايات شده است كه ميت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذاريد و قبل از دفن مدتي او را در كنار قبرش نگاه داريد و در هنگام دفن بر او تلقين بخوانيد و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانيد، همگي براي كم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است.
فشار قبر قابل وصف نبوده و حقيقت آن براي ما روشن نيست. اجمالاً ميتوان گفت: انساني كه از دنيا رفته است، به دليل انس به دنيا و ناآشنايي به عالم برزخ ونظام جديد، فشار قرار ميگيرد.
سؤال منكر و نكير نيز پرسش از حقيقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است. امام صادق(ع) ميفرمايند: "يَجِيءُ الْمَلَكَانِ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ إِلَي الْمَيِّتِ حِينَ يُدْفَنُ أَصْوَاتُهُمَا كَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَ أَبْصَارُهُمَا كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ يَخُطَّانِ الْأَرْضَ بِأَنْيَابِهِمَا وَ يَطَئَانِ فِي شُعُورِهِمَا. فَيَسْأَلَانِ الْمَيِّتَ مَنْ رَبُّكَ وَ مَا دِينُكَ قَالَ فَإِذَا كَانَ مُؤْمِناً قَالَ اللَّهُ رَبِّي وَ دِينِيَ الْإِسْلَامُ فَيَقُولَانِ لَهُ مَا تَقُولُ فِي هَذَا الرَّجُلِ الَّذِي خَرَجَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ فَيَقُولُ أَ عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلَانِي فَيَقُولَانِ لَهُ تَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَيَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَيَقُولَانِ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِيهَا وَ يُفْسَحُ لَهُ فِي قَبْرِهِ تِسْعَةَ أَذْرُعٍ وَ يُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَي الْجَنَّةِ وَ يَرَي مَقْعَدَهُ فِيهَا وَ إِذَا كَانَ الرَّجُلُ كَافِراً دَخَلَا عَلَيْهِ وَ أُقِيمَ الشَّيْطَانُ بَيْنَ يَدَيْهِ عَيْنَاهُ مِنْ نُحَاسٍ فَيَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّكَ وَ مَا دِينُكَ وَ مَا تَقُولُ فِي هَذَا الرَّجُلِ الَّذِي قَدْ خَرَجَ مِنْ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ فَيَقُولُ لَا أَدْرِي فَيُخَلِّيَانِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الشَّيْطَانِ فَيُسَلِّطُ عَلَيْهِ فِي قَبْرِهِ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ تِنِّيناً لَو ْ أَنَّ تِنِّيناً وَاحِداً مِنْهَا نَفَخَ فِي الْأَرْضِ مَا أَنْبَتَتْ شَجَراً أَبَداً وَ يُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَي النَّارِ وَ يَرَي مَقْعَدَهُ فِيهَا"؛ "دو فرشته منكر و نكير نزد ميت در هنگامي كه دفن ميشود، ميآيند؛ در حالي كه صداي آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقي سهمناك و خيرهكننده است، در اين حال زمين را با دندانهاي خود زير و رو ميكنند و موهاي خود را ميكشند؛ پس از ميت ميپرسند: پروردگار تو كيست؟ دين تو چيست؟
اگر او مؤمن باشد، ميگويد: الله پرودگار من است و اسلام دين من. آنان به او ميگويند: درباره مردي كه از براي پشتيباني شما بيرون آمده چه ميگويي؟ ميگويد: آيا از محمد(ص) پيامبر خدا ميپرسيد؟ ميگويند: شهادت بده كه او پيامبر خدا است. او ميگويد: شهادت ميدهد كه او پيامبر خدا است.
[بدين ترتيب او از آزمون سربلند بيرون آمد و آنگاه] به او ميگويند: بخواب! خوابي كه در آن رويايي نيست. قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه ميدهند و براي او، دري به سوي بهشت باز ميكنند و او جايگاهش را ميبيند.
اما اگر او كافر باشد، بر او وارد ميشوند؛ در حالي كه شيطان چونان دودي در كنار ديدگان او نشسته است. از او ميپرسند: پرودگار تو كيست و دين تو چيست؟ درباره اين شخص كه برأي پشتيباني شما بيرون آمده چه ميگويي؟
ميگويد: نميدانم! [در اين هنگام] بين او و شيطان را خالي ميكنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط ميسازند كه اگر يكي از اين مارها در زمين نفس بكشد، هرگز درختي نخواهد
روييد. و ديدگان او را به سوي آتش ميگشايند و او جايگاه خود را در آن ميبيند" (كافي، ج 3، ص 236.)
آري برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراك آن عاجزيم. آنچه ما ميبينيم قبري است در دورن زمين؛ اما حقيقت آن براي ما روشن نيست. اين قبر يا باغي از باغهاي بهشت است و آن براي انسانهايي است كه در دنيا بهشتي زندگي كردند، يا چاهي از چاههاي آتش و آن مخصوص انسانهايي است كه زندگاني جهنمي داشتهاند و اين بهشت و دوزخ برزخي كه غير از بهشت و دوزخ قيامت است، براي ما مكشوف نيست و پس از مرگ عيان ميشود.
اما مهمترين امري كه باعث ميشود، قبر براي ما، نه تنها جايگاه تنهايي و وحشت نباشد؛ بلكه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ايمان و عمل صالح است كه محبت پيامبر گرامي(ص) و خاندانش، سرمايهاي بس عظيم براي طول سفر و از جمله اين مرحله ميباشد