دمکراسی چگونه با اسلامیت و حاکمیت شرع می سازد؟

 

پرسش:

باتوجه به مفاهیم جمهوریت در دموکراسی انتخاب مردم و اسلامیت و حاکمیت شرع و احکام آن چگونه نظام جمهوری اسلامی ایران توانسته آن را در قالب مردم سالاری دینی جمع نماید؟

 

پاسخ:

با سلام و عرض ادب

عرض کنم که در اينجا بايد بگوييم دو نوع دمكراسي در دنيا وجود دارد. يك نوع آن، مربوط به اسلام است كه همان مردم سالاري است. نوع ديگر آن مربوط به جامعه امروز غرب.

اين اولين دفعه نيست كه خداوند متعال براي يك امر غلط، اما رايج در جامعه بشري، الگوي صحيح ارائه مي دهد. مثلاً در زمان جاهليت برده داري و كنيز داري بسيار رايج بود. خداوند براي اين امر رايج؛ اما ناپسند، يك الگوي صحيح ارائه داد. حتي نام برده و كنيز را تبديل به خدمتكار نمود. (ملك يمين)

در جامعه امروز نيز يك مفهوم دمكراسي در دنيا رايج است كه كاملا مذموم است. در اين نوع دمكراسي رايج، سعي شده مردم را در بي خبري نگه دارند و آراي آنها را جذب نمايند. تظاهرات مردم آمريكا و انگليس در ردّ سياست هاي بوش، نمونه اي از همين بي خبر نگه داشتن و آرا آنها را جذب نمودن است. والا نه بوش عوض شده و نه در سياست هاي خودش تجديد نظر نموده است. فقط بايد بگوييم مردم آمريكا تازه از خواب بيدار شده اند.

با ترفندهاي مختلف رسانه اي و سرگرمي هاي زياد، مردم را در يك حالت بي خبري نگاه مي دارند؛ بعد در وقت مناسب و به وسيله همان رسانه هاي جذاب، آرا را جذب مي كنند. به طوري كه امروزه اين رسانه هاي تصويري هستند كه براي مردم تعيين تكليف مي كنند.

چند كلام از پرفسور حميد مولانا استاد ارشد رشته ارتباطات در دانشگاه واشنگتن آمريكا بشنويد.

  «در50 سال گذشته، از وقتي كه رسانه ها قدرت ساختن افكار عمومي را به دست گرفته اند، ارتباط مستقيم كانديداها با مردم كمتر شده است. در گذشته كانديداها سوار ترن ميشدند و ايالت به ايالت ميگشتند. اما امروز كانديداها حتي اگر با كسي دست مي دهند اين كار را براي دوربين ها ميكنند.

بنابراين اين رسانه ها هستند كه به مردم مي گويند كدام چهره را بايد دوست داشته باشند. بنابراين سياست تصويري- صوتي ويژگي اساسي نظام سياسي در دوران معاصر است. همين موضوع ساخته شدن شخصيتها توسط رسانه ها، توجه به امور ظاهري را براي كانديداها بسيار مهم كرده است.

كانديداها بسيار بسيار مراقب هستند كه كجا بايد كراوات بزنند، كجا يقه شان را باز كنند، اصلاً كجا كت و شلوار بپوشند، رنگ لباسشان چه باشد، چه همبرگري بخورند، كدام كودك را در آغوش بگيرند...!!!»

خوب اين تعريف يك استاد ارشد رشته ارتباطات در آمريكاست. پس در دمكراسي غربي آنچه اهميت دارد؛ انسان نيست، بلكه رأي اوست كه مهم است.

در دمكراسي اسلامي اول انسان را به رشد عقلي و آگاهي مي رساندند؛ بعد رأي او كه در حالتي كاملا آگاهانه به صندوق انداخته شده؛ ارزش واقعي خود را نشان ميدهد. اين رأي آگاهانه، سعادت بشر را تضمين ميكند؛ آن رأي ناآگاهانه، فقط سود كارتلها و تراستهاي چند مليتي را تضمين ميكند. يعني سود شركتهايي كه آن رسانه ها را پشتيباني مالي ميكنند.

پس وقتي توده جامعه آگاه شد؛ آن جامعه سعادتمند خواهد گرديد. اسلام نيز هدفي جز اين ندارد كه عقل توده مردم را بارور سازد. چنانچه حضرت علي(ع)علت ارسال رسولان را بارور ساختن عقل آنها مي دانند. ليثيروا لهم دفائن العقول.

وقتي كه انسان به آگاهي رسيد؛ خواهد دانست حاكم ديني خير، مصلحت و سعادت مردم را خواهان است. حاكم شرع نيز متوجه هست كه وظيفه او آگاه كردن مردم است؛ نه حكومت بر آنها.

لذا اگر حاكم شرع حتي پيامبر اكرم (ص) و نظر خودشان جنگ در مدينه باشد؛ به نظر اكثريت احترام گذاشته و در خارج ازمدينه و در احُد جنگ ميكنند.

توده مردم نيز آنقدر به اين حاكم شرع علاقه دارند كه بنا به گفته بخاري در كتاب صحيح، نزديك بود مسلمانان براي تبرك از آب وضوي پيامبر(ص) با هم درگير شوند.

چون مفاتيح غيب و كليد قلبها نزد خداست؛ وقتي حاكم شرع و مردم از اين راه منحرف نشوند؛ خداوند قلوب آنها را به هم نزديك ميسازد. لذا اگر ميبينيد استقبالهاي توده مردم از مسئولان تا چه حد است؛ بدانيد كه خداوند قلوب را به هم نزديك ساخته است. و اين است معناي مردم سالاري ديني.

 

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location

آپ کے سوالات

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

آخرین ارسال سایت