پاسخ های علامه طباطبایی به سوالات
رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم
دين اجداد رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم
س 209- آيا اجداد پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم به دين حضرت عيسى عليه السّلام عمل مى كردند؟
ج - البته موحد بودند، و به دين حضرت ابراهيم عليه السّلام عمل مى كردند. توضيح اينكه : شريعت حضرت ابراهيم عليه السّلام به دو شعبه تقسيم گرديد:
يكى ، شعبه بنى اسرائيل كه حضرت موسى عليه السّلام با تورات و احكام آن ، و نيز حضرت عيسى عليه السّلام با انجيل و تصديق تورات ،به سوى آنان فرستاده شدند.
شعبه ديگر، اعراب حجاز بودند كه عمل حج را نيز داشتند و اجداد پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم از دسته دوّم بودند.
دين رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم پيش از بعثت
س 210- حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم پيش از بعثت چه دينى داشته است ؟
ج - در روايت آمده است كه آن حضرت متدين به دين حضرت ابراهيم عليه السّلام بوده اند،(74) و در حديثى آمده است : (شريعت هر يك از انبياى اولواالعزم كه داراى كتاب و شريعت بودند، تا شريعت اولواالعزم ديگر جارى بود و به آن عمل مى شد، از حضرت نوح عليه السّلام تا حضرت ابراهيم عليه السّلام به شريعت حضرت نوح عليه السّلام عمل مى شد، تا اينكه شريعت حضرت ابراهيم عليه السّلام آن را نسخ كرد و تا زمان حضرت موسى عليه السّلام ادامه داشت . و انبياى ديگر تا شريعت حضرت عيسى عليه السّلام تابع شريعت قبل بودند. تا اينكه شريعت ايشان ، شريعت حضرت موسى عليه السّلام را نسخ نمود، و پيغمبران بعد از شريعت حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ، تابع حضرت عيسى عليه السّلام بودند).(75)
س 211- پس چرا پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم دين حضرت عيسى عليه السّلام را نداشتند، مگر دين حضرت عيسى عليه السلام ، ناسخ دين حضرت ابراهيم عليه السّلام و جهانى نبود؟
ج - دين حضرت ابراهيم عليه السّلام انشعاب پيدا كرد و به دو شعبه تقسيم گرديد:
شعبه نخست كه در بنى اسرائيل بود و از حضرت اسماعيل گرفته تا حضرت يسمع و ذوالفكل را شامل مى شد. و اذكر اسماعيل و اليسع و ذاالكفل ، و كل من الاخبار (ص : 48)
و اسماعيل و يسع و ذوالكفل را به ياد آور، كه همه از نيكانند.
اينان فريضه حج نيز جزو دينشان بود، بر خلاف شعبه اول كه حج نداشتند و در تورات و انجيل هم اثرى از آن نيست .
توضيح اينكه : بزرگ بنى اسماعيل ، شخصى به نام ، (عمرو بن لحى ) بود كه ظاهرا با طائفه (تيميها) جنگ و بر آنها غلبه كرد و زمامدار مكه شد و تمام آنها موحد و به دين حضرت ابراهيم عليه السّلام گرويدند، ولى (عمرو) بيمار شد و به دستور پزشكان جهت تغيير آب و هوا، به شامات (سوريه ) مسافرت كرد، و تحت تاءثير مردم آن سامان كه بت پرست بودند، بت پرست شده و بت (هبل ) را با خود به مكه آورد و مردم را به بت پرستى دعوت نمود، و در نتيجه تمام عربستان بت پرست شدند؛ بجز اجداد پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم كه همچنان موحد و به دين حضرت ابراهيم عليه السّلام باقى ماندند، و بدين ترتيب پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم نيز تا پيش از بعثت متدين به دين حضرت ابراهيم بود.
مقامات معنوى رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم پيش از بعثت
س 212- آيا حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم قبل از بعثت صاحب مقامى از مقامات بودند؟
ج - طبق روايات ، علامات و معنوياتى از ايشان ظهور و بروز داشته است ، و در حالى كه كودك بود، ملك قلبش را شستشو داد.(76) بدون ترديد مقصود شستشوى مادى نبود به اين صورت كه واقعا قلبش شكافته شود و ملك داخل آن گردد، بلكه تمثل بوده ، مانند قصه حضرت مريم عليهاالسلام كه خداوند مى فرمايد: فتمثل لها بشرا سويا (مريم : 17)
يعنى واقعا حقيقت جبرئيل عليه السّلام بشر نشد، بلكه تمثل بود و در ديد جناب مريم عليهاالسّلام به صورت بشر و انسان نمايان گرديد. درباره رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم نيز در روايت آمده است : و لقد قرن الله به اعظم ملك منذ فطم )(77) (از زمانى كه از شير گرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته را قرين و همدم او نمود.
مقصود از (اعظم ملك ) همان روح است كه آفريده اى اعظم از جبرئيل است كه هميشه آن بزرگوار به او مؤ يد بوده اند. و اين معنى را خداوند متعال در قصه حضرت ابراهيم عليه السّلام نيز نقل نموده و مى فرمايد: و جعلناهم ائمه يهدون باءمرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات ... (انبياء: 73)
و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه (مردم را) به فرمان ما هدايت مى كردند، و انجام دادن كارهاى نيك را به ايشان وحى كرديم ...
در اين جمله ، (مصدر) يعنى كلمه (فعل ) به (مفعول خودش ) يعنى كلمه (الخيرات ) اضافه شده و علماى ادب گفته اند: هرگاه مصدر به مفعول اضافه شود تحقق را مى رساند؛ پس منظور اين است كه فعل خيرات از آنها محقق است ؛ زيرا به نحو فعلى نفرموده است : و اوحينا اليهم ان افعلوا الخيرات كه در اين صورت افاده تحقق نمى كرد؛ بنابراين ، از اين آيه شريفه مى توان استفاده كرد كه امام و هر پيغمبرى كه داراى مقام امامت است ، افعالش خير است و هميشه به وحى (روح القدس ) مؤ يد است .
نماز خواندن پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم پيش از نبوت
س 213- آيا از آيات سوره علق استفاده نمى شود كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم پيش از نبوت نماز مى خوانده است ، آنجا كه مى فرمايد: ارايت الذى ينهى عبدا اذا صلى ؟ (علق : 9 و 10)
آيا ديدى آن كسى را كه بازمى داشت ، بنده اى را آنگاه كه نماز مى گزارد؟
ج - بله ، بنابراينكه تمام سوره در شب مبعث نازل شده باشد، استفاده مى شود كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم قبل از نبوت نماز مى خوانده و كسانى بوده اند كه ايشان را از نمازگزاردن باز مى داشتند.
نبوت قبل از رسالت
س 214- آيا رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پيش از رسالت ، نبوت داشته و بعد رسالت پيدا كرده است ؟
ج - بله پيش از مبعوث شدن به رسالت ، نبوت داشته اند. و در بعضى از احاديث آمده است : (شش ماه قبل از رسالت ، به نبوت مشرف شدند.)
نبوت رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم پيش از انبياء عليهم السلام
س 215- معناى فرمايش زير حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم چيست كه مى فرمايد:
كنت نبيا و آدم بين الماء و الطين .(78) در حالى كه حضرت آدم عليه السّلام ميان آب و گل بود، من پيامبر بودم .
ج - يعنى امضاى نبوت حضرت صلى اللّه عليه و آله و سلم از آن وقت بوده است .
س 216- آيا تمام انبياء عليهم السلام چنين هستند؟
ج - گويا همه انبياء عليهم السلام چنين باشند.
دليل افضليت پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم بر ساير انبياء عليهم السلام
س 217- دليل افضليت پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم چيست ؟
ج - شريعت حضرت ، و خود حضرت ، و مقاماتش ، و اينكه او رسول است تا آخر عالم و براى همه ، و كتاب او كه قرآن است حجت براى اهل عالم ، و بهترين دليل براى افضليت ايشان مى باشد.
س 218- آيا دليلى بر افضليت پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم غير از قرآن داريم ؟
ج - حالات حضرت و دعوت ايشان به معارف الهى و توحيدى كه لم ياءت بها الانبياء السابقون عليهم السلام . (كه پيامبران پيشين عليهم السلام مانند آن را نياورده اند)
پيغمبر جن و انس
س 219- آيا پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم بر جنيان هم مبعوث گرديده است ؟
ج - خداوند متعال مى فرمايد: و اذ صرفنا اليك نفرا من الجن يستمعون القرآن ، فلما حضروه قالوا: انصتوا، فلما قضى ، و لوا الى قومهم منذرين (احقاف : 29)
و چون تنى چند از جن را به سوى تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند، پس چون بر آن حاضر شدند، به يكديگر گفتند: گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد، براى انذار به سوى قوم خود بازگشتند.
از اين آيه شريفه استفاده مى شود كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم بر آنان نيز مبعوث گرديده است .
بنده محض خدا
س 220- چرا خداوند متعال در برخى از آيات قرآن ، از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم به عنوان (عبد) ياد كرده ؟
جمله مى فرمايد: سبحان الذى اسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى ... (اسراء: 1)
منزه است آن خداوندى كه بنده اش را شبانگاهى از مسجدالحرام به سوى مسجد الاقصى سير داد...
و نيز مى فرمايد: فاوحى الى عبده ما اوحى (نجم : 10)
آنگاه به بنده اش آنچه را بايد وحى كند، وحى فرمود.
ج - اطلاق (عبد) به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ، تشريفى است .
س 221- آيا واقعيت ندارد؟
ج - دارد.
پيامبر خاتم
س 222- آيا خاتميت دليل عقلى دارد؟
ج - دليل قرآنى و استدلال به قرآن كه جهانى و جاودانى است ، دليل خاتميت است .
س 223- آيا دليل عقلى هم دارد؟
ج - دليل عقلى در كليات و نبوت عامه است ، نه در جزئيات و نبوت خاصه .
اطاعت از پيامبر، عين اطاعت از خداوند
س 224- آيا اطاعت از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم در عرض اطاعت از خداوند متعال است ؟
ج - خير، بلكه اطاعت از رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم اطاعت از خدا، و سرپيچى از اوامر و نواهى او، سرپيچى از اوامر و نواهى خدا است . خداوند متعال مى فرمايد: من يطع الرسول ، فقد اطاع الله (نساء: 80)
هر كس از پيامبر فرمان برد، در حقيقت خدا را فرمان كرده است .
علت فرستادن صلوات بر رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم
س 225- صلوات فرستادن ما بر پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم و آل او عليهم السلام براى ترفيع درجه ما است ، و يا پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم و خاندان او عليهم السلام ؟
ج - براى ترفيع درجه ما است ، چرا كه پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم اشرف موجودات است ، پس بايد يك كمال وجودى اى را داشته باشد كه (لاكمال فوقه ): (هيچ كمالى بالاتر از آن نباشد.)
بنابراين ، اعطاى كمال جديدى به ايشان كه داراى آن نباشد، تصور نمى شود، پس صلوات ما يك نحوه تعظيم و تكريم است ، كه در اثر آن به كمال و مرتبه آن بزگوار هيچ اضافه نمى شود. و عينا مثل اين مى ماند كه يك سيب به باغ سيب ببرند و براى تعظيم و تكريم و صاحب باغ ، به او بدهند؛ زيرا هر مزيت دينى و دنيايى از بركات رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم است و آن حضرت صاحب همه خيرات و مبرات مى باشد.
س 226- پس فرمايش شهيد قدس سره (79) تمام نيست ؟
ج - به حسب ظاهر تمام است .
س 227- جمله وتقبل شفاعته و ارفع درجته (80) (و شفاعت او را بپذير، و منزلش را والا گردان .) به چه معنى است ؟
ج - يك نوع تعظيم و تكريم است نسبت به رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم ، و مطلوب ، و جزء دعا است .
س 228- در روايت از خود رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم آمده است : تناكحوا، تناسلوا، فانى اباهى بكم الامم يوم القيامه و لو بالسقط.(81) با يكديگر ازدواج ، و زاد و ولد كنيد، زيرا من در روز قيامت به وجود شما بر ديگر امتها افتخار مى كنم ، هر چند سقط باشد.
آيا از اين حديث استفاده نمى شود كه اين امور (از جمله دعا و صلوات ) موجب ترفيع منزلت ايشان مى شود.
ج - با اين امور مقام رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم بالاتر نمى رود ،بلكه موقعيت آن بزگوار براى ديگران روشنتر مى شود، زيرا دعوت ، دعوت ايشان است و هر چند اين دعوت بيشتر شود، و از جمله كثرت مسلمانها بيشتر گردد، موقعيت آن حضرت براى ديگران روشن تر مى گردد.
74) بحار الانوار، ج 15، ص 220، روايت 39، و ص 144، روايت 76، و ج 35، ص 81، روايت 22.
75) ر، ك : بحار الانوار، ج 6، ص 353، روايت 38.
76) ر، ك : بحار الانوار، ج 15، ص 352، روايت 13.
77) مشابه : بحار الانوار، ج 14، ص 475، روايت 37، و ج 15، ص 361، روايت 18، و ج 18، ص 271، روايت 38،و ج 38، ص 320، روايت 33.
78) ر، ك : بحار الانوار، ج 16، ص 402، روايت 1، و ج 18، ص 278، روايت 38، و ج 68، ص 27، بيان روايت 49، و ج 101، ص 155، بيان روايت 4.
79) ظاهرا شهيد اول رحمه الله منظور است ، ر، ك : كتاب دروس شهيد اول .
80) ر، ك : بحار الانوار، ج 82، ص 268، روايت 15، و ج 85، ص 287، روايت 85، و ص 288، روايت 16، و ص 290، روايت 22، و ص 293، روايت 23 و...
81) ر، ك : مستدرك الوسائل ، ج 14، ص 153، روايت 16346، و بحار الانوار، ج 17، ص 259، روايت 4، و ج 103، ص 220، روايت 24.
82) ر، ك : بحار الانوار، ج 8، روايت 16.
83) مشابه : وسائل الشيعه ، ج 3، ص 280، روايت 3651، و 3652.