پرسش :
يكى از صفات پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)«رحمة للعالمين» است. نمود اين صفت چگونه است؟
پاسخ:
با سلام وعرض ادب
رحمة للعالمين به معناى نرم خويى و نيكى به ديگران است.[1] (وَ ما اَرسَلناكَ اِلاّ رَحمَةً لِلعالَمين[2] ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.)
آن حضرت مايه رحمت براى همه جهانيان ـ و تمام انسان ها مى باشد؛ زيرا نشر آيينى را برعهده گرفتند كه نجات بخش همگان است. حال اگر گروهى از آن استفاده نكردند و خود را از آن محروم ساختند، تأثيرى بر عمومى بودن رحمت نمى گذارد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)به خورشيد روشنى بخشى مى ماند كه راه سعادت را به همه انسان ها نشان مى دهد. بى گمان گروهى كه به جاى استفاده از نور اين خورشيد پرفروغ، چشمان خود را
مى بندند و به هزاران دام گرفتار مى گردند و خود را در معرض سقوط در چاه هاى هولناك و دره هاى خطرناك قرار مى دهند، نمى توانند عمومى بودن و فراگيرى آن آفتاب عالم تاب را زير سؤال ببرند.[3]
از سوى ديگر بايد توجه داشت كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، در يكى از سياه ترين دوران هاى زندگى بشر پرچم اخلاق و معنويت را برافراشتند و پيام پيامبران پيشين را كه رو به فراموشى مى رفت، بار ديگر زنده كردند. آن حضرت همچنين مبارزه مؤثرى را براى نابودى بت و بت پرستى كه مانع پيشرفت انسان ها است آغاز نمودند و نيز، با حذف خرافات از متن زندگى مردم، باعث شكوفايى دانش در جهان شدند و تمدّن عظيمى را پايه ريزى كردند كه به اعتراف تاريخ نويسان شرقى و غربى[4]، دانسته هاى علمى بشر در عصر حاضر، مرهون آن تمدّن عظيم اسلامى است. بى ترديد سرمايه علمى و معنوى و اخلاقى امروز بشر مرهون تلاش ها و مجاهدت هاى رسول خداست. براى همين، از اين نظر نيز مى توان به صفت رحمة للعالمين توجه كرد و از نگاه ديگرى، رحمت بودن آن حضرت را براى همه جهانيان ـ حتّى كافرانى كه به پيامبر ايمان ندارند ـ مورد بررسى قرار داد. گذشته از اين ها رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) لجاجت و انكارهاى ديگران را با نرم خويى و رحمت پاسخ مى داد و منكران در برابر اين نرم خويى و رحمت رسول خدا از حركت تهاجمى خود مى كاستند .
[1]. ر.ك: مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانى، ص 196، دارالكاتب العربى، بيروت.
[2]. انبياء/107 .
[3]. ر.ك: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 13، ص 526 ـ 527، دارالكتب الاسلاميه؛ تفسير الميزان، علاّمه طباطبايى، ترجمه سيد محمدباقر موسوى همدانى، ج 14، ص 494، نشر بنياد علمى و فكرى علاّمه طباطبايى.
[4]. ر.ك: تاريخ علوم عقلى در تمدن اسلامى، ذبيح الله صفا، انتشارات جامعه، تهران، 1346 هـ .ش.