پرسش:
چگونه بر وجود خداوند به یقین درونی برسیم؟
پاسخ :
با سلام و عرض ادب و احترام
شناختن خداوند بر دو گونه است: يكي «حصولي» كه همان شناخت عقلاني و استدلالي است.
شناخت هاي عقلاني همواره شناختي كلّي است. نتيجه چنين شناختي اين ميشود كه: يكي هست كه جهان را آفريده، امّا غايب است و انسان در دل با او آشنا نيست و او را نمييابد و او موجودي است كه اين جهان را آفريده است و آن را تدبير ميكند.
البته، شناخت عقلاني يقينآور است. امّا اگر انسان به تدريج تعلّقات خود را از غير خدا قطع كند و به غير خدا دلبستگي نداشته باشد، در حالی که ميان جامعه و مردم است ، ولي فقط با خدا باشد، به جايي ميرسد كه حضرت علي«عليه السلام» ميفرمايد: «ماكنت اعبد ربّاً لم اره(1)؛ پروردگاري را كه نبينم، نميپرستم.» چنين كسي، هنگام پرستش ،رابطه قلبي خود با خدا را باز مييابد. براي او وجود خدا، مسئله نيست و دليلي براي وجود خدا نميطلبد. آيا هيچ كس براي اثبات وجود خود در پي دليل ميگردد؟! هرگز. او خود را با علم حضوري مييابد. كسي نيز كه خدا را بيابد، رابطه خود را با خدا از گذر علم حضوري درك ميكند.
اين جاست كه کسی مانند حضرت سجاد«عليه السلام» در پيشگاه خداوند عرض ميكند: «...بك عرفتُكَ وَاَنْتَ دَلَلْتَني عليك؛ خدايا! تو را با خودت شناختم.» و اين گونه شناخت، «شناخت حضوري» است و بسيار ارزشمندتر از شناخت حصولي.
از جهت دیگر، يقين به خداوند اقسامي دارد و براي رسيدن به هر يك راهي ويژه را بايد پيمود :
الف ) يقين عقلي و نظري ( علم اليقين )
اين مرحله اولين مرتبه يقين و نيل به آن كمال، قوت نظري است . براي رسيدن به اين مرتبه بايد جهاد و خيزش علمي كلامي و فلسفي نمود و با تحقيقات و كاوش هاي پردامنه دلایل گوناگون مربوط به وجود خدا و مباحث مربوط به صفات و اسما الهی را بررسي و حجاب شبهات را يكي پس از ديگري خرق نمود تا بتوان از پرتو خورشيد تابان معرفت بهره گرفت .
در اين زمينه مطالعه كتاب هاي زير سودمند است :
بهترين راه شناخت خدا محمدي ري شهري
آفريدگار جهان مكارم شيرازي
اثبات وجود خدا چهل تن از دانشمندان
خدا در قرآن شهيد بهشتي
اصول فلسفه و روش رياليسم ج 5 علامه طباطبايي - شهيد مطهري
كليات فلسفه ترجمه دكتر مجتبوي
علل گرايش به ماديگري شهيد مطهري
ب ) يقين قلبي و شهودي
دراين مرحله به جاي سير با پاي چوبين استدلال با بال تزكيه و تصفيه نفس از جميع رذايل و خبايث ؛ از جمله : خودبيني و دنيا پرستي كه ام الرذايل است و با آراستن دل به جميع اوصاف پسندیده و عبادت و بندگي خالصانه مي توان خدا را با تمام وجود يافت ، به قول حافظ :
شرح مجموعه گل مرغ سحر داند و بس ورنه هر كو ورقي خواند معاني دانست
اين كشف شهودي و احساس باطني نيز مراتبي دارد كه اول آن « عين اليقين » و آخر آن « حق اليقين » است وهر يك از آن دو نيز درجاتي بی شمار دارد .
آن كه به چنين جايگاه رفيعي رسيد ديگر جهان شگفت خلقت را دليل و مقدمه بر اثبات وجود خدا قرار نمي دهد؛ بلکه با رويت جمال و كمال حق تعالی ، مخلوقات را كه چيزي جز فعل او و درعين ربط و تعلق به او نيستند - باز خواهد شناخت .
چنان كه ابا عبدالله - عليه السلام - در دعاي شريف عرفه به محضر حق عرضه داشت : « ... كيف يستدل عليك بما هو في وجوده مفتقر اليك ايكون لغيرك من الظهور ما ليس لك حتي تكون الاثار هي التي توصل اليك عميت عين لاتراك عليها رقيبا» چگونه بر تو به چيزي استدلال شود كه در وجود به تو نيازمند است ؟! آيا غير تو ظهوري افزون بر تو دارد تا آشكار كننده تو باشد؟ راستي كي پنهان گشته اي تا نيازمند دليل براي راهنمايي به سويت باشي ؟ و كي دور گشتي تا آثار و نشانه ها رساننده به سويت باشند؟ آه چه نابيناست چشمي كه تو را مراقب خود نبيند!
براي مطالعه و خودسازي در اين زمينه نگاشته هاي زير سودمند است :
چهل حديث امام خميني ( ره )
آداب الصلوه يا پرواز در ملكوت امام خميني ( ره )
نامه حضرت امام به مرحوم سيد احمد خميني و به فاطمه ( عروسش )
اسرار عبادات آيت الله جوادي آملي
كليات اخلاق اسلامي ( ترجمه جامع السعادات ) ترجمه دكتر مجتبوي ;
اجازه می خواهیم به خاطر اهمیت سوال قدری بیشتر در این باره بنویسیم:
يكي از مهمترين عوامل ايمان آفرين و يقينآور، عبوديت واقعي خداوند تعالي است. از اين رو خصوصيات يك بنده واقعي را بايد بدانيد و سپس آن را به كار گيريد تا در سايه دانستن و عمل كردن، ايمانتان محكم گردد.
خصوصيات بنده واقعي خداي تبارك و تعالي:
1- شناخت خدا: امام رضا(ع) ميفرمايند: «اول عباده الله معرفته...» اولين مرتبه عبادت خدا معرفت و شناخت خدا ميباشد ؛ بنابراين يك بنده واقعي اول بايد شناخت خدا پيدا كند.(2)
2- ايمان به خدا: از شناخت و اعتقاد بالاتر و با ارزشتر ايمان به خدا ميباشد امام علي(ع) ميفرمايند: «الايمان شجره اصلها اليقين...»(3) ايمان درختي است كه ريشه آن يقين است ، پس بر حسب اين روايت، ريشه ايمان همان يقين قلبي است نه صرف اعتقاد و شناختي كه در معرض رد واثبات است و در روايتي ديگر امام رضا(ع) ميفرمايند: «لا عباده الا بيقين» (4)عبادتي نيست مگر با يقين پس اصل شجره ايمان يقين است و يقين قوام بخش عبادت واقعي است در نتيجه ايمان به خدا عبادت واقعي را محقق ميسازد ؛ بنابراين بنده واقعي خدا بايد علاوه بر شناخت خداايمان به خدا هم داشته باشد .
اين نكته قابل ذكر است كه مهمترين چيزي كه ايمان را در قلب پا برجا و مستحكم ميكند ورع است .
از حضرت سؤال شد چه چيزيايمان را در قلب تثبيت ميكند؟ فرموند: چيزي كه ايمان را در قلب تثبيت ميكند ورع (اجتناب از معاصي و شبهات حرام) ميباشد و چيزي كه ايمان را از قلب خارج ميكند طمع (نسبت به گناهان و انجام معاصي) ميباشد.(5)
3- شناخت دستورات خدا
شناخت دستورات خدا بعد از شناخت و ايمان به خدا شناخت فرستادگان الهي را نيز ميطلبد زيرا اول بايد آنها را بشناسيم تا بعد به رسالت آنها پي ببريم و در زمان غيبت امام معصوم(ع) به شأن و رسالت علما و فقهاي عظام واقف گرديم كه در اين باب ازجهت نظري و بحثهاي كلامي و اعتقادي بايد به بحث نبوت و امامت رجوع كرد ولي از جهت صرف شناخت دستورات عملي كافي است كه به رسالههاي عمليه مجتهدين كرام رجوع شود ؛ بنابراين در مرحله ساده بارجوع به رساله ميتوان واجب و حرام الهي را شناخت تا اين ويژگي ديگر بنده واقعي خدا تحقق يابد. 4- ترجيح دستورات خدا:
دستورات خدا را بايد بر دستورات نفس شيطان و هر چيز ديگري در عمل ترجيح داد امام سجاد(ع) ميفرمايند: هر كس به آنچه خدا بر او واجب كرده عمل كند از عابدترين مردم ميباشد (6) .
امام علي(ع) ميفرمايند: ؛ هيچ عبادتي مثل انجام واجبات نيست. (7) بنابراين انجام واجبات و ترك محرمات بر هر چيزي ترجيح دارد و نشانه ديگري از بندگي واقعي خدا ميباشد.
5- استقامت در بندگي:
بندگي خدا مادام العمري و هميشگي است خداوند تبارك و تعالي به پيامبر اكرم(ص) در قرآن چنين خطاب ميكند: او را عبادت كن و در راه پرستش او شكيبا باش، (8). خستگي و عبادت و بندگي مقطعي از ساحت بنده واقعي خدا به دور است .
حضرت علي(ع) ميفرمايند :عبادت دوام دار و هميشگي دليل قاطع ظفر و دستيابي به سعادت و خوشبختي است، (9).
اين نكته درخور يادآوري است كه مراد از عبادت فقط نماز و روزه نيست ،بلكه يعني طاعت و فرمانبرداري از دستورات خدا كه در مرحله اول فعل و انجام واجبات و ترك محرمات است ؛ زيرا مولا علي(ع) ميفرمايند: «غايه العباده الطاعه» ؛ نهايت عبادت طاعت است، (10).
بنابراين بندگي و سرسپردگي دائم نسبت به خداي تعالي از ويژگيهاي مهم بنده واقعي خدا ميباشد.
6- بندگي با آزادگي:
بنده واقعي خدا بايد به حدي برسد كه فقط لذت و محبت و عشق او را به بندگي وادارد از شوق بهشت و ترس جهنم آزاد باشد.
امام صادق(ع) ميفرمايند : بندگان سه گونهاند:
1- گروهي از روي ترس (از جهنم و عذاب الهي) خداي عز وجل را عبادت ميكنند كه اين عبادت از آن بردگان ميباشد.
2- گروهي با دلخواهان ثواب (و دريافت پاداش و بهشت) خداي تبارك و تعالي را عبادت ميكنند كه اين عبادت ازآن مزدبگيران ميباشد.
3- گروهي به خاطر حب وعشق (حقتعالي) خداي عزوجل را عبادت ميكنند كه اين عبادت، بهره آزادگان (و وارستگان از بند غيرعشق) ميباشد و همين عبادت هم برترين عبادتها ميباشد، (11).
تذكر: اين قسم اخير عبادت را نبايد از خود انتظار داشت زيرا وصول به آن حال بلند معنوي، سالهاي دراز و پياپي را ميطلبد ؛ البته اگر انسان استقامت در بندگي داشته باشد به مرور زمان شمهاي از آن حال را در خود مييابد. در اين قسم اخير نه تنها عبادت از ريا و عجب خالص است بلكه از ترس جهنم و اراده ثواب هم خالص است آزاد از هر قيد غيرخدايي است.
7- چشم به كرم خدا نه عمل خود:
بنده واقعي خدا هميشه خود را مقصر ميبيند و عمل خود را به هيچ ميانگارد براي عمل خود قدري قائل نيست و پيوسته چشم به كرم كريم دوخته نه از غرور عمل باد در پوست انداخته امام صادق(ع) ميفرمايند: ؛ بر تو باد كوشيدن (و جد و جهد در عبادت) و نفس تو از حد تقصير در عبادت و طاعت خداي تعالي خارج نشود (و خويش را مقصر بداند) زيرا خداوند تعالي آن گونه كه شايسته پرستش است عبادت نميشود، (12).
اينها پارهاي از خصوصيات مهم بنده واقعي خدا ميباشد كه فقط با عمل دقيق به آن ميتوان بنده واقعي حضرت دوست شدوبه یقین درونی قلبی رسید.
پی نوشت ها:
1) اصول كافي، ج 1، ص 98.
2)بحار ج4 ص230و براي آگاهي بيشتر ر.ك: توحيد، استاد مطهري.
3) غررالحکم ص87
4) مستدرک الوسائل ج1ص90
5) اصول کافی ج2ص320
6)همان ص84
7) بحارالانوار ج66ص409
8) مريم، آيه 65
9) الغرر والدرر، باب العباده، ص 24 و 318
10) همان، 30
11) ميزانالحكمه، ج 6، ص 17، روايت 11346
12) همان، ص 25، روايت 11407