فضیلت اعتکاف

 

اعتکاف در قرآن و روایات

 

الف. قرآن
اعتكاف در لغت به معناي حبس و توقف و رو كردن به چيزي است با تعظيم و تكريم؛ و در اصطلاح، به معناي توقف و ماندن سه روز و بيشتر از آن در مسجد جامع مي‌باشد.[1]

قرآن كريم در آياتي به مسئله اعتكاف اشاره كرده است؛ از جمله به حضرت ابراهيم واسماعيل ـ عليهما السلام ـ فرمان مي‌دهد كه خانه خدا را براي طواف كنندگان و معتكفان و نماز ‌گذاران آماده سازيد، آنجا كه فرمود:

﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ اِبْراهيمَ مُصَلّيً وَعَهِدْنا اِلي اِبْراهيمَ وَ اِسْماعيلَ أنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفينَ وَالْعاكِفينَ وَالرُكَّعِ السُّجُودِ﴾؛[2] و [به خاطر بياوريد] هنگامي كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن براي مردم قرار داديم، و ]براي تجديد خاطره] از مقام ابراهيم، عبادتگاهي براي خود انتخاب كنيد، و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه: خانة مرا براي طواف كنندگان و معتكفان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان پاك و پاكيزه كنيد.»

اين آيه شريفه به صراحت از اعتكاف در مسجد الحرام سخن به ميان آورده است، ولي از آنجا كه همه مساجد خانه ‌هاي خداوند در روي زمين هستند،[3] اعتكاف در هر يك از آنها در صورت جامع بودن مورد توجه خداوند است و داراي پاداش فراوان؛ البته با حفظ مراتب و درجات مساجد.

در آيه‌اي ديگر به يكي از احكام اعتكاف در مسجد پرداخته مي ‌فرمايد: ﴿وَلا تُباشِرُوهُنَّ وَاَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ آياتِهِ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ﴾[4]؛ «و در حالي كه در مساجد به اعتكاف پرداخته ‌ايد، با زنان آميزش نكنيد. اين مرزهاي الهي است؛ پس به آن نزديك نشويد! خداوند اين چنين آيات خود را براي مردم روشن مي ‌سازد، باشد كه پرهيزگار گردند.»


ب. روايات

1. معجون شفا بخش
اعتكاف مجموعه ‌اي مركب از مهم ‌ترين عبادات واجب و مستحب است؛ لذا معجوني است شفا بخش و سازنده؛ هم اثر نماز در آن است ـ كه ياد خدا و باز ‌دارندگي از گناهان باشد[5] ـ و هم نتيجه روزه ـ كه سرّي از اسرار الهي است ـ چنانكه امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: «اَلصَّوْمُ سِرٌّ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْعَبْدِ؛[6] روزه سرّي بين خدا و بنده است.» و هم پاداش آن خدا و با خدا است كه «اَلصَّوْمَ لي وَ أَنَا اَجْزي بِهِ؛[7] روزه براي من است و من جزا مي دهم.

مخصوصا روزه ايام البيض در ماه رجب آثار ويژه ‌اي دارد، پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: «هر كس سه روز از وسط ماه رجب (سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم) را روزه بدارد و در شبهايش به نماز شب قيام كند، از دنيا رحلت نمي ‌كند مگر با توبه نصوح.»[8]

امام علي ـ عليه السلام ـ فرمود: « هر كس يك روز از ماه رجب را در اول يا وسط يا آخر آن روزه بگيرد، گناهان او بخشيده مي ‌شود.»[9]

امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: «كسي كه ايام البيض از ماه رجب را روزه بگيرد، خداوند به ازاي هر روز، ثواب روزه داري و شب زنده داري يك سال را براي او بنويسد، و در روز قيامت، در جايگاه ايمن شدگان از آتش دوزخ خواهد ايستاد.»[10]

همچنين بعضي از تروك حج در اعتكاف وجود دارد؛ مانند ترك نگاه به آينه، و عطر زدن و مجادله و... كه تمرين دوري از محرمات است و بخشش گناهان را در پي دارد.

و هم دعا در آن است كه مغز و مخ عبادات به شمار مي ‌رود. «اَلدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ وَلا يَهْلَكُ مَعَ الدُّعاءِ اَحَدٌ؛ دعا مغز عبادت است و كسي با [ داشتن حالت] دعا به هلاكت نمي ‌رسد.»[11]


2. بخشش گناهان
انسان اگر كمترين توجهي به پرونده خويش داشته باشد، مي بيند كوله باري از گناهان، آن را پر كرده است. اعتكاف فرصتي است براي تخفيف بار گناهان ، و بايد در اعتكاف عرضه داريم كه:

اي عفو تو شامل گناهان
كوي تو پناه بي پناهان
اي مرهم قلب خسته من
اي راز دل شكسته من
بر خسته دلان شفاي دردي
محروم نكرده دردمنـدي
بنگر ز گنه چه تيره روزم
چون شمع به درگهت بسوزم

و در روايت مي ‌خوانيم كه «مَنْ اِعْتَكَفَ ايماناً وَاحْتِساباً غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ؛[12] هر كس از روي ايمان و حسابگري معتكف شود، گناهان گذشته او بخشيده مي ‌شود.» و همچون انساني كه تازه از مادر تولد يافته، خواهد بود. اين نشان مي ‌دهد كه اعتكاف آن قدر اهميت دارد كه مي ‌تواند گناه گذشته انسان را پاك كند.


3. نجات از جهنم يا عاقبت به خيري
عاقبت به خيري يا رهايي از آتش جهنم، آرزوي تمام اولياء و بزرگان بوده است. در دعاي جوشن كبير با آن عظمتش كه مشتمل بر هزار اسم خداوند (وشايد اسم اعظم الهي) است، بعد از هر ده اسم مبارك خداوند، فرياد مي ‌كشيم: منزهي تو اي كسي كه معبودي جز تو نيست... «خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَبِّ؛ ما را از آتش نجات بده ‌! اي پروردگارم.»[13]

و در دعاي مبارك مجير كه در ايام البيض هم وارد است، بعد از هر دو اسم مبارك خداوند مي ‌گوييم: «اَجِرْنا مِنَ النّارِ يا مُجير‌؛[14] ما را از آتش [جهنم] پناه ده، اي پناه دهنده.»
از فضيلت و عظمت اعتكاف است كه انسان مي ‌تواند در اين چند روز توقف در مسجد، آيندة خود را بيمه كند و خود را از آتش جهنم برهاند، چنان كه در حديث نبوي مي ‌خوانيم: «مَنِ اعْتَكَفَ يَوْماً اِبْتِغاءَ وَجْهِ اللهِ جَعَلَ اللهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ ثَلاثَةَ خَنادِقَ؛ هر كسي روزي را براي خدا اعتكاف كند، خداوند بين او و آتش [جهنم] سه خندق فاصله قرار مي ‌دهد [و او را از آتش دوزخ نجات مي ‌دهد].»


4. پاداش بي حساب
خداوند براي برخي اعمال دو برابر پاداش قرار داده و براي برخي ده برابر و براي انفاق در راه خدا هفتصد برابر: ﴿سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِأةُ حَبَّةٍ﴾ و براي جهاد در راه خدا، پاداش ﴿بِغَيْرِ حِساب‌ٍ﴾، يعني بي حد و مرز قرار داده است.

يكي از اعمالي كه چنين پاداشي دارد، اعتكاف است. در حديثي آمده است كه «اَلْمُعْتَكِفُ يَعْكِفُ الذُّنُوبَ وَيَجْري لَهُ مِنَ الْاجْر كَاَجْرِ عامِلِ الْحَسَناتِ كُلِّها؛[15] معتكف گناهان را متوقف نموده ]و از بين مي ‌برد[ و اجري بسان اجر انجام دهنده تمام نيكيها دريافت مي ‌دارد.»

و اين پاداش آنگاه دو چندان خواهد شد كه دركنار اعتكاف، روزه ماه رجب را هم اضافه كنيم، و آنگاه معناي «اَيْنَ الرَّجَبِيُّون» روشن مي ‌شود. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: «إذا كانَ يَوْمَ الْقِيامَةِ نادي مُنادٍ مِنْ بَطْنانِ الْعَرْشِ أيْنَ الرَّجَبِيُّونَ؟ يَقُومُ اُناسٌ يَضييءُ وُجُوهُهُمْ لِاَهْلِ الْجَمْعِ عَلي رُؤُوسِهِمْ تيجانُ الْمُلْكِ وَذَكَرَ ثَواباً جَزيلاً اِلي أنْ قالَ: هذا لِمَنْ صامَ مِنْ رَجَبٍ شَيْئاً وَلَوْ يَوْماً مِنْ أوَّلِهِ اَوْ وَسَطِهِ اَوْ آخِرِهِ؛ وقتي روز قيامت شد، ندا كننده ‌اي از درون عرش صدا مي ‌زند كجايند «رجبيون‌» (اهل ماه رجب) پس گروهي ــ كه چهره آنان بر جمعيت درخشان است و تاج شاهي بر سر دارند ــ به پا خيزند. آن گاه امام صادق ـ عليه السلام ـ ثوابهاي زيادي نام برد. و بعد فرمود: همه اينها براي كسي است كه قسمتي از ماه رجب را روزه بگيرد؛ اگر چه يك روز در اول يا وسط يا آخر آن باشد.»

البته همه اين پاداشها براي كساني است كه اعتكاف جامع الشرايط داشته باشند؛ هم احكام آن را مراعات نمايد و هم آداب باطني و ظاهري آن و در واقع به اوج اعتكاف رسيده باشند.
سيد بن طاووس ـ رحمه الله ـ مي ‌گويد: «بدان كه اوج و كمال اعتكاف آن است كه انسان عقل و دل و ديگر اعضاي بدن خويش را تنها بر اعمال صالح وقف كند و آنها را بر درگاه خداوند و اراده مقدس او حبس نمايد. معتكف بايد فكر و جان و اعضاي خود را با افسارهاي مراقبت به خوبي مهار كند و از چيزهايي كه روزه دار بايد از آن بپرهيزد، كاملا خودداري كند، بلكه دقت و مراقبه معتكف بايد به مراتب بيشتر از روزه دار باشد؛ زيرا او هم روزه دار است و هم معتكف، و هر معتكفي خود را ملزم نموده است كه با تمام وجود به خداوند متعال روي آورد و رويگرداني و غفلت از حق را يكسره كنار نهد.

بنابراين هرگاه معتكف نور عقل و جانش را به غير خدا مشغول كند، يا عضوي از اعضاي بدنش را به غير خدا مشغول كند، يا عضوي از اعضاي بدنش را در كاري كه طاعت پروردگار نيست به كار گيرد، به همان ميزاني كه غفلت نموده، يا كوتاهي كرده، از حقيقت اعتكاف خود كاسته است.»[16]


اعتكاف نياز همه مردم
در طول تاريخ نيز انبياء و اولياء در حضور در اعتكاف پيش قدم بوده‌اند، به اين نمونه ‌‌ها توجه شود:

1. حضرت سليمان: مرحوم مجلسي به نقل از مرحوم طبرسي آورده است كه «اِنَّ سُلَيْمانَ كانَ يَعْتَكِفُ في مَسْجِدِ بَيْتِ الْمُقَدَّسِ اَلسَّنَةَ وَالسَّنَتَيْنِ وَالشَّهْرَ وَالشَّهْرَيْنِ وَاَقَلَّ وَاَكْثَرَ يُدْخِلُ فيهِ طَعامَهُ وَشَرابَهُ وَيَتَعَبَّدُ فيهِ؛ براستي سليمان هميشه در مسجد بيت المقدس به مدت يك سال و دو سال، يك ماه و دو ماه، كمتر و بيشتر، اعتكاف مي‌كرد و غذا و آب خود را به آنجا مي‌برد و در آنجا به عبادت مي‌پرداخت.»[17]

از آيه 125 سوره بقره استفاده مي‌شود كه اين سنت در زمان حضرت ابراهيم و اسماعيل ـ عليهما السلام ـ نيز برپا بوده است.

2. حضرت مريم عليها السلام: آن گاه كه فرشته الهي به ملاقات حضرت مريم آمد، او از مردم فاصله گرفت و در خلوت به سر برد تا در مكاني خالي و فارغ از هر گونه دغدغه به راز و نياز با خداي خود بپردازد و چيزي او را از ياد محبوب غافل نكند. به همين جهت طرف شرق بيت المقدس را كه شايد محلي آرام‌تر و يا از نظر تابش آفتاب پاك‌تر و مناسب‌تر بود، برگزيد.[18]

مرحوم علامه طباطبايي مي‌گويد: «هدف حضرت مريم ـ عليها السلام ـ از دوري نمودن از مردم، بريدن از آنان و روي آوردن به سنت «اعتكاف» بوده است.[19]

3. پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله: اعتكاف، در دوران جاهليت به عنوان يك عمل عبادي رائج بوده است[20] و حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه هنوز مبعوث به رسالت نشده بود، هر سال چند ماه را در غار حرا اعتكاف مي ‌كردند،[21] ولي در اسلام با احكام و شرايط جديد، توسط شخص پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ عملا ترويج شد؛ لذا حضرت در دهه آخر ماه مبارك رمضان هميشه معتكف بود.

4. امام صادق ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: «كانَ رَسُولُ اللهِ ـ صَلَّي الله عليه و آله ـ إذا كانَ الْعَشْرُ الاَواخِرُ اِعْتَكَفَ فِي الْمَسْجِدِ وضربت لَهُ قُبَّةٌ مِنْ شَعْرٍ، وَشَمَّرَ الْميزَرَ وَطَوي فِراشَهُ؛[22] هميشه اين گونه بود كه در دهه آخر [ماه رمضان] رسول خدا در مسجد معتكف مي‌شد، خيمه‌اي از پشم براي او بر پا مي‌كردند، و او پرده‌اي مي‌آويخت و بستر خواب را جمع مي‌كرد.»

و امام علي ـ عليه السلام ـ در زمينه اعتكاف پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمود: «فَلَمْ يَزَلْ يَعْتَكِفُ فِي الْعَشْرِ الاَواخِرِ مِنْ رَمَضانَ حَتَّي تَوَفّاهُ اللهُ[23]؛ پس [پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ] هميشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتكاف بود تا آن وقت كه خداوند جان او را گرفت».
روشن است وقتي پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ اين همه به اعتكاف اهميت مي‌دهد، و به آن احساس نياز مي‌كند، آيا ديگران نياز ندارند كه به اعتكاف بيشتر اهميت دهند، و در آن حضور عملي و عيني پيدا كنند؟ از معصومين كه بگذريم، علما و مراجع گذشته، اين سنت با ارزش را به خوبي پاس مي‌داشتند و شخصاً در مراسم اعتكاف حضور مي‌يافتند و يا تشويق به اعتكاف مي‌كردند كه به نمونه‌هايي در اين زمينه اشاره مي‌شود:

1. شيخ بهايي و شيخ عيسي عاملي: در عصر صفويه در سايه تلاشها و حضور عيني دو عالم بزرگ آن زمان، شيخ بهايي ـ قدس سرّه ـ (935 ــ 1030 هجري قمري) و شيخ لطف الله عيسي عاملي اصفهاني (متوفاي 1032 ــ 1033 هجري قمري) اعتكاف رونق خاصي در شهرهاي ايران به ويژه قزوين و اصفهان يافت.[24]

2. مقدس اردبيلي: يكي از سالهاي قحطي، مرحوم مقدس تمام خوراكي منزل را بين فقرا تقسيم مي‌كند، و براي خود چون فقرا، سهمي بر مي‌دارد. همسرش به او تندي نموده و مي‌گويد: در مثل چنين سالي اولاد خود را فقير مي‌گذاري؟ آن مرحوم چيزي نمي‌گويد و با آن اوضاع براي اعتكاف به مسجد كوفه مي‌رود و در آنجا معتكف مي‌شود. روز دوم اعتكاف او، شخصي مقداري گندم اعلا و آرد نرم به خانه آن مرحوم مي‌آورد، و مي‌گويد: صاحب منزل اينها را براي شما فرستاده و خود در مسجد كوفه معتكف است.

پس از پايان اعتكاف كه مقدس به خانه مي آيد، همسرش به او مي‌گويد: آذوقه‌اي كه به وسيله آن عرب فرستاده بودي بسيار عالي و درجه يك بود. مرحوم مقدس متوجه مي‌شود كه اين از جانب خداوند و عنايت حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ بوده است، پس حمد و ثناي الهي به جاي مي‌آورد.[25]

3. مرحوم قاضي طباطبائي: او كه استاد كل عرفا بود، در مسجد كوفه و مسجد سهله حجره داشت، و بعضي از شبها را به تنهايي در آن حجرات بيتوته مي‌كرد و شاگردان خود را توصيه مي ‌كرد، بعضي از شبها به عبادت در مسجد كوفه و يا سهله بپردازند.[26]

4. ميرزا حسين خليلي: حاج ميرزا حسين خليلي متولد 1230 در نجف اشرف و متوفاي 1326، از شاگردان مبرز شيخ انصاري ـ رحمه الله ـ بود. وي اخلاقي نيكو و نفسي كريم و دستي باز داشت. از خصوصيات او اين بود كه هر ساله دهة آخر ماه رمضان را در مسجد كوفه معتكف مي‌شد. در بين طلوعين زيارت عاشوراي او ترك نمي‌شد. و در اغلب زيارات مخصوصه از نجف تا كربلا پياده مي‌رفت.[27]

5. شيخ حسنعلي نخودكي: عالم عامل، شيخ حسن علي نخودكي اصفهاني، بسياري از عمر ارزشمند خود را به اعتكاف سپري نمود. او استمداد از ارواح مطهر ائمه هدي ـ عليهم السلام ـ را يكي از شرايط سلوك الي الله مي‌دانست، از اين رو به «اعتكاف‌» و زيارت مشاهد متبركه ائمه ـ عليهم السلام ـ اهتمام مي‌ورزيد. و همچنين در مساجد و بقاع متبركه مانند مسجد لبنان، و مقبره علي بن سهل اصفهاني، و... و همچنين كوه صفه ـ كه محل عبادت استاد ايشان بود ـ به «اعتكاف‌» و عبادت مشغول مي ‌شد.[28]

6. ميرزا مهدي بروجردي: مرحوم ميرزا مهدي بروجردي (1300 ـ 1389 هجري قمري) از ملازمان و كارپردازان آيت الله شيخ عبد الكريم حائري ـ رحمه الله ‌، مؤسس حوزه علميه قم بود. يكي از استادان حوزه درباره ميرزا مهدي مي گويد: «ايشان زماني به تنهايي درمسجد امام حسن عسكري ـ عليه السلام ـ معتكف مي‌شدند و هيچ كس ديگري با وي نبود. اين جانب نيز به دو دليل به ايشان ملحق شدم. اول انكه اعتكاف را دوست مي‌داشتم. ديگر اينكه اعتكاف كه سنت پيامبر ماست، رنگ فراموشي به خود گرفته بود، و وظيفه هر مسلماني است كه به قدر توان خود در راه احياء و ترويج سنتهاي اسلامي كوشش كند... آيت الله بروجردي ـ رحمه الله ـ علاوه بر تعطيل درسها در ايام اعتكاف، معتكفان را مورد لطف و رحمت قرار مي‌داد.»[29]

------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
[1] راغب اصفهاني، المفردات، ص 343؛ و مجمع البحرين؛ ج 7، ص 103
[2] سوره مبارکه بقره، آیه 125
[3] بحار الانوار، ج 83، ص 383
[4] سوره مبارکه بقره، آیه 187
[5] اشاره به آية ﴿إنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ﴾
[6] بحار الانوار، ج 69، ص381
[7] همان، ج 96، ص 254
[8] حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 7 (بيست جلدي) ص 357، ح21
[9] همان، ص 354، ح10
[10] همان، ص 357، ح22
[11] شيخ عباس قمي، سفينة البحار، ج1، ص446
[12] متقي هندي، كنز العمّال، ج 8، حدیث 24007
[13] مفاتيح الجنان، ص 144، دعاي جوشن كبير
[14] همان، ص 132، دعاي مجير
[15] متقي هندي، كنز العمّال، ج 8، حديث 24012
[16] سيد بن طاووس، الاقبال الاعمال، ص195
[17] بحار الانوار، همان، ج 14، ص 141
[18] تفسير نمونه، ج13، ص33
[19] علامه سيد محمدحسين طباطبائي، الميزان، ج 14، ص34
[20] سيد مرتضي، المسائل الناصريات، ص19؛ علامه حلي، تذكرة الاولياء، ج 6
[21] نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبه 192، ص 398
[22] وسائل الشيعه، ج7، ص 397، ح1
[23] بحار الانوار،ج94، ص7
[24] مجله خيمه، ص 21
[25] فوائد الرضويه، ص 23
[26] مهر تابان، ص 19
[27] زندگاني شيخ انصاري، ص 249، به نقل از ره توشه سالكان، ص 88
[28] همان، ص 89
[29] مجله خيمه، ص

 

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location

آپ کے سوالات

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

آخرین ارسال سایت