پزسش:
فلسفه نزول قرآن چيست؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام وسپاس از ارتباطتان
داوري يکي از لوازم حکومت است، نه اينکه معناي حقيقي حکومت باشد. حکومت يکي از شئون خلافت خدا روي زمين مي باشد :« يا داوود انا جعلناک خليفه في الارض فاحکم بين الناس بالحق »
فوايد متعددي که متوقف بر نزول قرآن مي باشد، زمينه ساز نزول قرآن و فلسفه و علت نزول آن مي باشد که به برخي از اين فوايد و اهداف که در قرآن بيان شده اشاره مي کنيم.
مهم ترين هدف نزول قرآن کريم اين است که انسان ها را از ظلمات جهل خارج کرده و به صراط مستقيم که مايه فلاح و رستگاري است هدايت نمايد؛ زيرا قرآن کريم نور است و خاصيت نور اين است که خودش روشن است و روشن کننده ديگران است : « الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ(1)؛ الف، لام، راء. كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكي ها به سوى روشنايى بيرون آورى: به سوى راه آن شكست ناپذير ستوده».
به سبب داشتن اين فايده مهم خداوند قرآن کريم را با اوصافي همچون «هُدي» «رحمت» «شفا» و «بُشري» و ... معرفي نموده است:« وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمينَ؛(2) اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است، بر تو نازل كرديم.»
اما گرچه هدف اصلي نزول قرآن، هدايت انسان ها به سوي صراط مستقيم است ،ولي براي رسيدن به اين هدف کارهاي مختلفي بايد صورت بگيرد .به اعتبار اينکه اين کارها براي رسيدن به صراط مستقيم لازم است ، در آيات قرآن به عنوان اهداف متوسط براي نزول بيان شده است. برخي از اين کارها عبارتست از :
1. تدبر و تفکر در آيات الهي که مقدمهاي براي پندگيري و در نتيجه هدايت فردي مي باشد :« كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ(3)؛كتابى مبارك است كه آن را به سوى تو نازل كردهايم تا در [باره] آيات آن بينديشند، و خردمندان پند گيرند.» در جاهاي متعددي مي فرمايد:« لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون» و « لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ».
2. تقواي الهي که مقدمه رسيدن به سعادت فردي مي باشد:« وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا وَ صَرَّفْنا فيهِ مِنَ الْوَعيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً(4) ؛ اين گونه آن را [به صورت] قرآنى عربى نازل كرديم، و در آن از انواع هشدارها سخن آورديم، شايد آنان راه تقوا در پيش گيرند، يا [اين كتاب] پندى تازه براى آنان بياورد»
اين دو مورد همان تعليم و تزکيه است:« هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ(5) ؛ اوست آن كس كه در ميان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگيخت، تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد، و [آنان] قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند».
3. تحقق حاکميت دين الهي بر مردم که مقدمه سعادت اجتماعي انسان ها مي باشد:« إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ وَ لا تَكُنْ لِلْخائِنينَ خَصيماً(6) ؛ اين كتاب را به حقّ بر تو نازل كرديم، تا ميان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داورى كنى، و زنهار جانبدارِ خيانتكاران مباش.»
4. عدالت جو نمودن مردم که مقدمهاي براي تامين سعادت اجتماعي انسان ها مي باشد :« لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ(7)؛ پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند».
آيات مذکور بيانگر اين حقيقت است که قرآن زمينه ساز هدايت مؤمنين و پندگيري خردمندان است و معناي آن اين نيست که قرآن بايد همه انسان ها اعم از کافر و مؤمن و عاقل و سفيه را هدايت کند ،چون قرآن علت کامل براي هدايت نيست، بلکه زمينه ساز هدايت براي کساني مي باشد که زمينه هدايت را داشته باشند:« وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً(8) ؛ آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است، از قرآن نازل مىكنيم، ولى ستمگران را جز زيان نمىافزايد».
قرآن کريم همان گونه که مايه بشارت و هدايت مؤمنين و موعظه اي براي متقين مي باشد، اتمام حجت و هشداري براي کافران نيز مي باشد.
1. ابراهيم(14) آيه 1.
2. نحل(16) آيه 89.
3. ص(38) آيه 29.
4. طه(20) آيه 113.
5. جمعه(62)آيه 2.
6. نساء(4) آيه 105.
7. حديد(57) آيه 25.
8. إسراء(17) آيه 82.