پاسخ سوالات مرگ و برزخ

پاسخ های علامه طباطبایی به سوالات
مرگ و عالم برزخ
اجل مسمى و اجل معلق در قرآن كريم

س 366- چند گونه (اجل ) از قرآن كريم استفاده مى شود؟
ج - از قرآن كريم دو گونه اجل استفاده مى شود: يكى ، اجل حتمى كه آن را (اجل مسمى ) ناميده و فرموده است : و اجل مسمى عنده (انعام : 2)
و اجل نام برده در نزد اوست .
به ضميمه آيه ديگر كه مى فرمايد: و ما عند الله باق (نحل : 96)
و هر چه نزد خداست ، پايدار است .
و ديگرى ، (اجل معلق ) كه مشروط به شرايطى از قبيل دعا و صدقه و صله رحم مى باشد.

س 367- معناى اين آيه شريفه كه مى فرمايد: (و اجل مسمى عنده ) چيست ؟
ج - (اجل مسمى ) يعنى اجلى كه تغيير پيدا نمى كند؛ زيرا خداوند متعال مى فرمايد: و ما عند الله باق
و آنچه نزد خداست پايدار است .
و در جاى ديگر قرآن كريم درباره اجل مسمى مى فرمايد: اذا جاء اجلهم فلا يستاخرون ساعه ، و لا يستقدمون (يونس : 49)
آنگاه كه اجل و سرآمدشان به سر رسد، نه مى توانند لحظه اى از آن تاءخير كنند و نه پيشى گيرند.
همچنين در جاى ديگر مى فرمايد: فاذا جاء اجلهم ، لايستاءخرون ساعه و لايستقدمون (اعراف : 34، نحل : 61)
پس آنگاه كه اجل شان به سر رسد، نه لحظه اى از آن تاءخير مى كنند و نه پيشى مى گيرند.

حقيقت مرگ از ديدگاه قرآن كريم

س 368- حقيقت مرگ چيست ؟
ج - خداوند سبحان حقيقت مرگ را در آيه اى از قرآن بيان نموده و فرموده است : نحن قدرنا بينكم الموت ، و ما نحن بمسبوقين على ان نبدل امثالكم ، و ننشاءكم فيما لاتعلمون (واقعه : 60 و 61)
يعنى ما مسبوق به علل نيستيم ، و كار ما يعنى ميراندن شما روى اين اساس است على ان نبدل امثالكم ، وننشاءكم فيما لاتعلمون بنابراين مرگ انتقال از نشاءه اى به نشاءه ديگر است ، و اين كار به دست ملك الموت خواهد بود.

س 369- خداوند متعال مى فرمايد: كيف تكفرون بالله و كنتم امواتا فاحياكم ... (بقره : 28)
چگونه به خدا كفر مى ورزيد با آنكه مردگانى بوديد و خداوند شما را زنده كرد...
آيا از اين آيه شريفه استفاده مى شود كه انسان ، عدم بوده است ؟
ج - عدم نبود، ماده بود؛ زيرا در عرف قرآن ، موت به عدم اطلاق نمى شود، بلكه انتقال از نشاءه اى به نشاءه ديگر است . خداوند متعال مى فرمايد: نحن قدرنا بينكم الموت ، و ما نحن بمسبوقين على ان نبدل امثالكم و ننشاكم فيما لا تعلمون ، و لقد علمتم النشاه الاولى ، فلولا تذكرون ؟ (واقعه : 60 61)
مقصود از ننشاءكم فيما لاتعلمون عالم برزخ ، و منظور از (النشاه الاولى ) عالم دنياست .

س 370- آيا انسان با مردن نابود مى گردد؟
ج - موت ، انتقال از عالمى به عالم ديگر است ، چنانكه خداوند مى فرمايد: نحن قدرنا بينكم الموت ، و ما نحن بمسبوقين على ان نبدل امثالكم ، و ننشاكم فى ما لاتعلمون (واقعه : 60 61)
در جاى ديگر از قرآن كريم آمده است كه مشركين و منكرين معاد مى گفتند: و قالوا: ااذا ضللنا فى الارض ، اانا لفى خلق جديد؟ (سجده : 10)
و مى گفتند: آيا وقتى در دل زمين گم شديم ، باز خلقت جديدى خواهيم داشت ؟!
يعنى وقتى كه ما مرديم و اجزاى ما روى زمين متلاشى شد و نابود گشتيم ، چگونه دوباره مبعوث مى گرديم ؟! خداوند متعال در جواب آنها مى فرمايد: قل : يتوفاكم ملك الموت الذى و كل بكم (سجده :11)
- بگو: فرشته مرگى كه بر شما گمارده شده ، جانتان را كاملا مى ستاند.
يعنى شما تا قيام قيامت و انتقال به عالم ديگر در قبضه و سيطره ملك الموت هستيد و با مرگ نابود نمى شويد، زيرا حقيقت شما همان جان (كم ) شماست كه باقى است ، بدن هر چه بشود، ضرورى به اين مطلب نمى رساند.

س 371- آيا انتقال به نشاءه ديگر، روحى است ؟
ج - همانى كه در دنيا انسانيت به اوست ، به نشاءه ديگر منتقل مى شود.

ملك الموت ارواح را تا روز قيامت نگاه مى دارد

س 372- آيا ملك الموت ، خود، ارواح را تا روز قيامت نگاه مى دارد؟
ج - ظاهر آيه شريفه به اين معنى اشعار دارد(146) خداوند متعال مى فرمايد: قل : يتوفاكم ملك الموت الذى و كل بكم ، ثم الى ربكم ترجعون (سجده : 11)
بگو: فرشته مرگى كه بر شما گمارده شده ، جانتان را كاملا مى ستاند، آنگاه به سوى پروردگارتان باز گردانيده مى شويد.

معناى احياء عند ربهم

س 373- خداوند درباره كسانى كه در راه خدا كشته شده اند، مى فرمايد: و لاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا، بل احياء عند ربهم يرزقون . (آل عمران : 169)
هرگز كسانى كه را كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مپنداريد، آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
سوال اين است كه اينان چگونه زنده اند و حال اينكه ما مى بينيم كه روى زمين مرده افتاده و از بين رفته اند؟
ج - (احياء عند ربهم ) يعنى در مقام قرب هستند و روزى داده مى شوند. (يرزقون ) در عين اينكه شما مى بينيد كه آنان روى زمين افتاده اند.
و اساسا (موت ) در عرف قرآن عبارت است از انتقال از نشاه اى به نشاءه ديگر و اختصاص به شهيد يا غير شهيد ندارد. خداوند متعال مى فرمايد: نحن قدرنا بينكم الموت ، و ما نحن بمسبوقين (واقعه : 60) يعنى ما مرگ را در ميان شما مقدر نموديم ، و كسى بر ما سبقت نجسته است ؛ منتهى در ادامه مى فرمايد: على ان نبدل امثالكم و ننشاكم فيما لاتعلمون (واقعه : 61) يعنى بر اين اساس كه امثال شما را به جاى قرار دهيم ، و شما را به نشاءه اى كه از آن اطلاع نداريد، منتقل كنيم .

آيا برزخ و پرسش و پاسخ قبر براى همگان خواهد بود؟

س 374- معناى اين مطلب كه در روايات آمده است (برزخ مخصوص مؤ من محض و كافر محض است )(147) چيست ؟
ج - در ادامه اين عبارت نيز آمده است :
(و الباقون يلهى عنهم ).(148) و از بقيه دست بر مى دارند.
اين مطلب مخصوص سوال قبر است ، ولى برزخ به نص قرآن (149) براى همه وجود دارد.
چنانكه سوال قبر نيز به صورت مختصر است ، يعنى تا روح مهيا مى شود، از او سوال مى شود، بعد درى از بهشت به روى او باز مى شود و ياتيه روحها و ريحانها (و يا درى از جهنم به رويش گشوده مى گردد) و (ياءتيه نارها و لهبها)(150)
س 375- در روايات آمده است كه برزخ تنها براى من محض الكفر محضا و محض الايمان محضا است و براى ديگران نيست .
ج - اين يك دسته از روايات است ، ولى دسته ديگر از روايات (151) عموميت دارد.

س 376- محض الايمان محضا و محض الكفر محضا يعنى چه ؟
ج - يعنى مؤ من به تمام معنى الكلمه و كافر به تمام معنى .

س 377- در اين صورت (محض الايمان محضا) تنها در شخص واحد منحصر خواهد بود.
ج - در كفر زياد است .

س 378- آيا اين دسته از روايات قابل قبول است ؟
ج - نمى توانيم رد كنيم ، زيرا دليلى بر انكار آن ها نداريم .

س 379- آيا از آيات برزخ مانند و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون (مؤ منون : 100): (و از پشت سر آنان تا روزى كه برانگيخته مى شوند (قيامت ) حايلى (برزخ ) خواهد بود.) عموميت استفاده مى شود؟
ج - بله .

س 380- روايات تلقين را چه كنيم كه خطاب به ميت گفته مى شود:
(اذا اتاك الملكان ...)
وقتى دو فرشته به سراغ تو آمدند...
ج - اينها نيز از رواياتى است كه عموم پرسش و پاسخ قبر از آن استفاده مى شود.

س 381- آيا برخى روايات برزخ كه مى فرمايد و الباقون يلهى عنهم (از ديگران دست بر مى دارند) و برزخ را از غير محض الايمان محضا و محض الكفر محضا نفى مى كند، با عموميت قرآن منافات دارد؟
ج - و الباقون يلهى عنهم . مى رساند كه آنها هم برزخ دارند، ولى سوال قبر خصوصى است و فقط از محض ‍ الايمان محضا و محض الكفر محضا پرس و جو مى شود، بنابراين با آيات قرآن (كه عموميت برزخ را براى همه اثبات مى كنند) منافات ندارد.

شهداء نيز عالم برزخ دارند

س 382- آيا شهداء عالم برزخ دارند؟ و اگر ندارند چرا درباره حضرت جعفر طيار و ابوالفضل العباس عليه السلام ، در روايت آمده است :
(له جناحان يطير بهما فى الجنه )(152) دو بال دارد كه به وسيله آنها در بهشت به پرواز در مى آيد.
ج - شهدا نيز برزخ دارند، و مقصود از بهشت در روايت شايد همان برزخ آنها باشد.

تفاوت نظام عالم برزخ با نظام دنيا

س 383- آيا نظام عالم برزخ با نظام اين عالم فرق دارد؟
ج - نظام عالم آخرت يقينا با نظام اين عالم فرق مى كند. مثلا انسان در دنيا پس از غذا خوردن سير مى شود و گنجايش ‍ خوردن چيز ديگر را ندارد و اگر بخورد مى تركد، ولى در آن جهان هر قدر بخورد، سير نمى شود، و لذت هاى ديگر از قبيل جماع و غيره نيز به اين صورت است . و نظام عالم برزخ نيز اجمالا با نظام اين عالم فرق دارد.

چگونگى فشار قبر

س 384- فشار قبر چگونه است ؟ آيا واقعا ديوارهاى قبر به هم آمده و به مرده فشار مى دهد؟
ج - براى روح كه از بدن مفارقت نموده تمثل مى شود كه گويا قبر، او را فشار مى دهد، نه اينكه حقيقتا قبر جسد را فشار دهد. چنانكه امور ديگر كه بنابر روايات در قبر رخ مى دهد از قبيل نشستن در قبر، و خوردن سر مرده به سنگ لحد و غيره ،(153) همگى تمثل است .

شيخ بوعلى سينا و برزخ

س 385- آيا شيخ بوعلى سينا منكر برزخ بوده است ؟
ج - ايشان با استدلال به اينكه محسوسات جزئى هستند، و قوام جزئى به ماده است ، خيال و قوه متخيله را مانند محسوساتى كه به به حواس مادى درك مى شوند، مى داند؛ ليكن مرحوم آخوند ملا صدرا آنها را مجرد از ماده ، ولى واجد آثار ماده مى داند.
بوعلى راجع به معاد و خصوصيات قيامت نيز مى گويد: برهان از اثبات آنها قاصر است ؛ ولى چون صادق مصدق گفته ، و صدق او نيز با برهان ثابت شده ، لذا بايد پذيرفت .

چگونگى رسيدن ثواب ها به انسان در عالم برزخ

س 386- اگر عالم برزخ تدريج بردار نيست ، چگونه ثواب براى انسان به تدريج مى رسد و چگونه انسان علم تدريجى به ثواب پيدا مى كند؟
ج - اين طور نيست كه خود علم هم تدريجى باشد، بلكه علم به امر تدريجى است . (علم به تدريج ) است ، نه (علم تدريجى ).

استكمال نفوس در عالم برزخ

س 387- آيا نفوس در برزخ استكمال پيدا مى كنند؟
ج - اگر استكمال در برزخ فرض شود، هر چه انسان در ماده كسب كرده ك همان مرتبه از كمال را دارا است ، مگر اينكه تخم محبت و معرفت را در وجودش بكارد كه نهالش در برزخ ظهور مى كند.
بنابراين ، اگر در دنيا بذر تكامل را كاشته باشد، در عالم برزخ پرورش مى يابد. مانند اينكه اگر سنت حسنه و يا بناى خيرى در دنيا بنيان نهاده باشد، ثوابش به روح او عايد مى گردد.


146) به نظر مى رسد اين اشعار از لفظ (ثم ) استفاده مى شود، زيرا اين لفظ بيانگر آن است كه ارواح تا روزى كه مردم به سوى پروردگارش بازگردانيده مى شوند، يعنى روز قيامت ، در اختيار ملك الموت است .
147) ر، ك بحار الانوار ج 6، ص 235، روايت 52، و ص 253، روايت 87، و ص 260، روايت 97، و ج 100، ص 262، روايت 61، و ص 82، روايت 104، و ص 270، روايت 128، و ج 61، ص 82.
148) با اندكى تفاوت در لفظ: بحار الانوار، ج 6، ص 235، روايت 52، و ص 253، روايت 87، و ص 260، روايت 97، و 100، و ص 262، روايت 104، و ص 270، روايت 128، و ج 61، ص ‍ 82.
149) خداوند متعال در سوره مؤ منون ، آيه 100 مى فرمايد: (و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون ): (و از پشت سر (مرگ ) آنان ، تا روزى كه برانگيخته مى شوند (قيامت ) حايلى (برزخ خواهد بود.
150) ر، ك : بحار الانوار، ج 6، ص 198، روايت 51، وص 263، روايت 107، و ج 8، ص 211، روايت 205، و ج 101، ص 79، روايت 39.
151) روايات بحار الانوار، ج 6، ص 214 270 ملاحظه شود.
152) ر، ك : بحار الانوار، ج 18، ص 193، روايت 28، و ص 237، روايت 38، و ج 21، ص 53، روايت 3، و ص 57، روايت 8، و ص 62، روايت 11، و ص 276، روايت 25، و ج 22، ص 276، روايت 26، و ص 280، روايت 33،
و ص 282، روايت 41، و ج 23، ص 112، روايت 19، و ج 35، ص 213، روايت 17، و ج 36، ص ‍ 369، روايت 233، و ج 37، ص 48، روايت 25، و ص 65، روايت 37، و ج 42، ص 317، روايت 8، و ج 51، ص 76، روايت 32، و ج 82، ص 92، روايت 44، همگى در مورد جعفر طيار سلام الله عليه ، و بحار الانوار، ج 22، ص 274، روايت 21، و ج 44، ص 298، روايت 4 در مورد حضرت ابوالفضل العباس سلام الله عليه .
153) بحار الانوار، ج 6، ص 173 270، روايات باب 29، و 30 ملاحظه شود.

Comments (0)

There are no comments posted here yet

Leave your comments

  1. Posting comment as a guest. Sign up or login to your account.
Attachments (0 / 3)
Share Your Location

آپ کے سوالات

حمایت از سایت

برای حمایت از سایت لوگوی زیر را در سایت خود درج نمایید.

آخرین ارسال سایت