پرسش:
چرا فیزیک زن باید طوری باشد که نیاز به پوشش در مقابل مرد باشد؟
پاسخ:
با سلام و ادب
این نکته قابل توجه است که اگر زن از نظر فیزیولوژی این چنین نباشد در این صورت جنس مخالف معنا نداشت و چیزی شبیه مردان خواهد بود.
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهاى مستقيم با تفاوتهاى جسمى و روحى زن و مرد دارد.
در تحقيقات علمى در مورد فيزيولوژى و نيز روانشناسى زن و مرد ثابت شده كه مردان نسبت به محرّكهاى چشمىِ شهوتانگيز حساس ترند و چون تأثير حس بينايى زيادتر است و چشم از فاصله دور و ميدان وسيعى قادر به ديدن است، از سوى ديگر ترشّح هورمونها در مرد صورتى يكنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتى گسترده تحت تأثير محرّكهاى شهوانى قرار مىگيرند، اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّكهاى حسى پاسخ مىدهند. حس لامسه بروز زيادى ندارد و فعاليتش محدود به تماس نزديك است.
از اين گذشته چون هورمونهاى جنسى زن به صورت دورهاى ترشح مىشوند و به طور متفاوت عمل مىكنند، تأثير محرّكهاى شهوانى بر زن صورتى بسيار محدود دارد و نسبت به مردان بسيار كمتر است.
استاد مطهري زمينه وجوب پوشش زنان مي فرمايد : «اما علت اين كه در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان يافته، اين است كه ميل به خود نمايى و خودآرايى مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شكار است و زن شكارچى، همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچى. ميل زن به خود آرايى از حس شكارچىگرى او ناشى مىشود. در هيچ جاى دنيا سابقه ندارد كه مردان لباسهاى بدن نما و آرايشهاى تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود مىخواهد دلبرى كند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسير سازد. بنابراين انحراف تبرّج و برهنگى، از انحرافهاى مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براى آنان مقرر گرديده است».(1
به عبارت ديگر: جاذبه و كشش جنسى و زيبايى خاص زنانه و تحريك پذيرى جنس مردانه، يكى از علتهاى اين حكم است.
البته اين بدان معنا نيست كه مردان با هر وضعيتي و با هر نوع پوششي مي توانند درون جامعه ظاهر شوند ، بلكه براي آنان نيز محدوديت در نظر گرفته شده ، اما همان گونه كه بيان شد در حد پوشش زنان نيست.
با توجه به مطالب فوق مىتوان گفت: حجاب در اسلام از يك مسئله كلّى و اساسى ريشه گرفته است. اسلام مىخواهد انواع التذاذهاى جنسى (چه بصرى و لمسى و چه نوع ديگر) به محيط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص يابد و اجتماع تنها براى كار و فعاليت باشد، بر خلاف سيستم غربى كه حضور در جامعه را با لذت جويى جنسى به هم مىآميزد و تعديل و تنظيم امور جنسى را به هم مىريزد.
اسلام قائل به تفكيك ميان اين دو محيط است و براى تأمين اين هدف، پوشش و حجاب را توصيه نموده است، زيرا بى بند و بارى در پوشش به معناى عدم ضابطه در تحريك غريزه و عدم محدوديت در رابطه جنسى است كه آثار شوم آن بر كسى پوشيده نيست.
در این جا مناسب است به آثار و فوايد رعايت حجاب و پوشش دينى اشاره ای گذرا مي کنیم:
1- بهداشت روانى اجتماع و كاهش هيجانها و التهاب جنسى كه سبب كاهش عطش سيرى ناپذيرى شهوت است.
2- تحكيم روابط خانوادگى و برقرارى صميميت كامل زوجين..
با رواج بى حجابى و جلوه گرى زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعى محدوديت و پايان آزادىهاى خود تلقّى مىكنند وافراد متأهل هر روز در مقايسهاى خطرناك ميان آن چه دارند و ندارند، قرار مىگيرند. اين مقايسهها، هوس را دامن زده و ريشه زندگى و پيوند خانواده را مىسوزاند.
3-استوارى اجتماعى و استيفاى نيروى كار و فعاليّت.
دختر و پسرى كه در محيط كار و دانشگاه تحريك شهوانى شوند، از تمركز و كارآيى آنها كاسته مىشود و حكومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نيروى فكرى و كارى است.
4- بالارفتن ارزش واقعيت زن و جبران ضعف جسمانى او.
حيا، عفاف و حجاب زن مىتواند در نقش عاطفى او و تأثيرگذارى بر مرد مؤثر باشد. لباس زن سبب تقويت تخيّل و عشق در مرد است و حريم نگه داشتن يكى از وسائل مرموز براى حفظ مقام و موقعيّت زن در برابر مرد است.
حجاب موجب مي شود كه زنان تنها از نگاه جنسيتي و زيبائي جسمي نگريسته نشوند و اين مسئله موجب احياء حيثيت و حرمت زن و توجه بيشتر به شايستگي اخلاقي و روحي و استعداد هاي ديگر در وجود زنان مي شود.
اسلام حجاب را براى محدوديّت و حبس زن نياورده، بلكه براى مصونيّت او توصيه كرده است، زيرا اسلام راضى به حبس، ركود و سركوبى استعدادهاى زن نيست، بلكه با رعايت عفاف و حفظ حريم، اجازه حضور زن را داده امّا از سوء استفاده شهوانى و تجارى و استفاده ابزاري از زنان را منع كرده است.
در واقع حجاب موجب محدوديت مردان هرزه مىباشد كه در صدد كام جويىهاى آزاد و بى حد و حصر هستند و از طرفي مصونيت و حفظ شخصيت زنان از دست اين گروه از مردان است.
در عين حال در اسلام براي مردان نيز پوشش در حد معقول قرار داده و مردان نيز آزادي بي حد و حصر در پوشش ندارند . و از طرف ديگر آنها را بر حفظ نگاه از نامحرم و كنترل شهوت در نگاه تكليف كرده است كه كنترل نگاه براي مردان در نسبت با زنان سخت تر است