پرسش:
آیا حضرت زهرا فرزندی به نام محسن داشته که آن را سقط کند؟ چرا شیخ مفید ره در کتاب خوب در مورد وجود محسن ابراز تردید میکند؟
همچنین علامه حلی نیز گفته اند که ام کلسوم لقب دیگر حضرت زینب است؟ لطفا نظر خود را بگویید؟
پاسخ:
با سلام خدمت شما دوست عزیز و تشکر از حضور شما در سایت.
در مورد سوال شما عرض کنم که بله حضرت دارای فرزندی به نام محسن علیه السلام بودند و شیخ مفید هم قبول دارند و تردیدی نکردند.و اگر برای اثبات حرف خود سندی معتبر دارید بفرمایید.
در ميان علماي شيعه روايات شيخ مفيد مورد قبول است و شيخ از نظر زماني نيز قريب به عصر غيبت صغري و در اوايل غيبت كبري ميباشد، در ارشاد اين قول را اين گونه مطرح مينمايد «در شيعه كساني هستند كه ذكر نمودهاند فاطمه ـ سلام الله عليها ـ بعد از رحلت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرزندي را سقط نمود كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ او را محسن ناميده بود، در حال حمل مادرش بنابر قول اين طائفه از اولاد امير المؤمنين به 18 نفر ميرسد». (1)
غير از شيخ مفيد علماي بزرگ اهل سنّت و بزرگان شيعه بدان تصريح نمودهاند، يعقوبي نيز از وجود محسن براي حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ خبر داده است.(2) آنچه كه درباره سقط محسن بن علي مورد بحث و اختلاف است، علت رحلت اوست. امّا علت رحلت آن از مسايل بحث انگيز است كه سبب پوشيده داشتن وجود او شده است، لذا برخي از مورخين وفات او را در كودكي ذكر نمودهاند.(3) و بلاذري در انساب الاشراف با اين عبارت بيان كرده است: فرزندان علي بن ابيطالب حسن و حسين و محسن (كه در كودكي رحلت كرد) مي باشند بلاذري از بزرگان علماي اهل سنّت است كه از محسن ياد نموده است و وفات او را در كودكي ميداند.(4)
مسعودی در قسمتی از کتاب خود آورده است:«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْمُحْسِنا؛پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده وهجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛چنان که محسن را سقط نمود.(5)
اما منابع اهل سنت:
1- عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (548 - 479 ق.) نقل کرده: «اِنعُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْاَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها ،به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمهعلیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.(6)
2- صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت میگوید:«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَفاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْبَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود. (7)
3- مقاتل بن عطیه میگوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردمبیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهراعلیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتشکشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمرآن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ دربه سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که ازدنیا رفت. (8)
و دیگر منابع در اهل تسنن :
تاریخ طبری، ج 5، ص 153، 2- کامل ابن اثیر، ج 2، ص 440، 3- اسدالغابة ج 5، ص 70، 4- الاصابه ابن حجر، ج 6، ص 191، 5- تهذیب الکمال، ج 20 ص 479، 6- انساب الاشراف بلاذری، ج 2، ص 411 و...
اما نظر دانشمندان شیعه و روایات نقل شده از سوی آنان چنین است:
هنگامی که خواستند علی علیهالسلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیه االسلام روبرو شدند و فاطمه علیهاالسلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامیاشصدمههای روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛فقط به گوشهای از آن در یک نقل تاریخی اشاره میکنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل هایتاریخی فراوان است.
خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آنچنین مینویسد:
«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه راحجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی اوزدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشتههای بدر واُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروختهتر شد و چنان لگدیبر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد." فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَبِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ... ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپسفریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من اورا به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، مناز روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد.(9)
و دیگر منابع در تشیع عبارتند از:
تلخیص الشافی، ج 3، ص 156، معانی الاخبار ص 206، دلائل الامامة طبری ص 134، الاختصاص شیخ مفید ص 185، الاحتجاج طبرسی ج 1، ص 212، اثبات الوصیة ص 155، مناقب ابن شهر آشوب ج 3، ص 358، البدء والتاریخ ج 5، ص 2، ماساة الزهراء ج 2، ص 111، موسوعة الامام علی بن ابی طالب ج 1، ص 116 و 122، تفسیر علی بن ابراهیم ص 116 و 117 (به نقل بحار، ج 7، ص 329 و ج 12، ص 6 و ج 23 ص 131)، بحارلانوار ج 53، ص 23 و... و در مدارک شیعه که ذکر شد، غالبا نام محسن (ع) در ماجرای سقیفه و هجوم به در خانه حضرت زهرا (س) و شکستن در، و قرار گرفتن حضرت زهرا (س) بین فشار در و دیوار، و سقط شدن حضرت محسن (ع) ذکر شده است.
بنابراین ادعای بعضی ها بر این که نام محسن به عنوان فرزند سقط شده حضرت زهرا (س) بدون مدرک است، چنان که اثبات کردیم، باطل و بی اساس است.
در مورد قسمت دوم سوالتون در مورد ام کلثوم به این لینک رجوع کنید:
منابع:
1. مفيد، الارشاد، قم، آل البيت، 1413، چ1، ج1، ص355.
2. يعقوبي، تاريخ، ترجمه آيتي، تهران، شركت انتشارات علمي فرهنگي، چ هفتم، 1374، ج2، ص139؛ و هم چنين در كافي، ج 6، ص 18؛ و ابن شهر آشوب، المناقب، ج 3، ص 3858؛ و طبري، ج 35، ص 15؛ الكامل ابن اثير، ج 3، ص 39؛ بلاذري انساب الاشراف، ج 2، ص 189؛ ابن حجر، الاصابه، ج 3، ص 471؛ ذهبي، لسان الميزان، ج 1، ص 268.
3. يعقوبي، پيشين، ص139.
4. بلاذري، انساب الاشراف، تحقيق محمودي، قم، مجمع الثقافه الاسلاميه، چ دوّم، 1416، ج2، ص99.
5. اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24.
6. الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج1، ص57.
7. الوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347 ر.ک: سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2،ص292.
8. الامامة والخلافة، مقاتل بن عطیة، ص160 ـ 161.
9. بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحینالشریعة، ج1، ص267.