پرسش:
عقاید داعش چیست؟
پاسخ:
با سلام و ادب
ابوعمر البغدادی، با انتشار بیانیه ای، در سال 2007 (1428ق.)، عقاید دولت اسلامی عراق را در نوزده بند ذکر کرده است.[1] با مطالعۀ این قوانین میتوان به ماهیت خوارجگونۀ آنها پی برد که فقط خودشان را قبول دارند و دیگران را هرچند مسلمان باشند، با عنوان مرتد و مشرک و کافر میشناسند و جز خودشان را مسلمان نمیدانند. آنها به سرعت، به تکفیر دیگران اقدام میکنند و قتل و غارت اموال دیگران را ـ اگرچه مسلمان باشند ـ به اندک دلیلی جایز، بلکه واجب میدانند. بهانهای مثل کمک به اشغالگران و سکولارها، بهترین حربۀ آنها برای تسلط بر اموال و نوامیس مردم است. آنچه در پی میآید، عقاید داعش بر اساس بیانیههای خود آنها و دولت اسلامی عراق و القاعدۀ عراق است.
1. ما به نابودی تمامی مظاهر شرک و تحریم ابزارهای آن اعتقاد داریم. به دلیل روایت صحیحی که مسلم از ابوالهیاج اسدی نقل میکند، پیامبر اکرم به حضرت علی (رضی الله عنه) فرمود: «تو را به سوی چیزی میفرستم که من برای آن مبعوث شدهام. اینکه تمامی تمثالها را نابود کنی و تمامی قبرهایی را که بلند هستند مسطح و صاف نمایی».
داعشیها با استدلال به این روایت شاذ،[2] تمام بناهای قبور اولیای الهی را به زعم شرک بودن تخریب میکنند. حال آنکه قرآن دربارۀ اصحاب کهف میفرماید: )... فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِم...(. در این آیه، بنای بر قبر تأیید شده است. همچنین حدیث ابوالهیاج با تاریخ ناسازگار است؛ زیرا در هیچ کتاب تاریخی، تخریب قبور به دست امام علی (رضی الله عنه) گزارش نشده است، بلکه عکس آن در تاریخ آمده است. هنگامی که صحابه، ایران و شام و مصر را فتح کردند، هیچ قبری را تخریب نکردند، بلکه به قبر حضرت ابراهیم، در شام و دانیال نبی، در شوش احترام نهادند. دیگر آنکه پیامبر را در خانهاش دفن کردند که دارای بنا بود. بنابراین، با استناد به حدیثی مجعول، با تفسیر اشتباه نمیتوان میلیونها مسلمان را مشرک دانست و موجب بیاحترامی به اولیاءالله و آزردگی دل مسلمانان شد.
2. به اعتقاد ما، رافضیها [شیعیان] طایفۀ مشرک و مرتدی هستند که از تطبیق بسیاری از شعائر ظاهری امتناع میورزند؛ بنابراین، هیچ شیعهای مسلمان نیست و کشتنشان جایز، بلکه واجب است.
متأسفانه داعشیها با تحلیلها و برداشتهای اشتباه ابنتیمیه و تهمتهایی که پایه و اساسی ندارد، به جنگ مذهبی دامن میزنند و در زمین دشمن اسلام بازی میکنند. به تعبیر مقام معظم رهبری، این افراد جاهلاند و جهلشان متأسفانه به کشتار مسلمین دامن میزند که انشاءالله، از جهل یا غرض خارج شوند.
3. به اعتقاد ما، ساحر، کافر و مرتد است و قتلش واجب و توبۀ او در مورد احکام دنیوی، بعد از تسلط بر او، پذیرفته نیست. عمر بن خطاب گفته: «حدّ ساحر کشتن او با شمشیر است»؛ بنابراین، ساحر بدون هیچ تأملی کشته میشود.
4. مسلمانانِ گناهکارِ اهل سنتی که به سوی قبله نماز میخوانند و زنا و شرب خمر و سرقت انجام میدهند، تا زمانی کافر نیستند که آنها را حلال ندانند.
5. دیدگاه ما دربارۀ ایمان، دیدگاهی بین خوارج غلوکننده و اهل مرجئۀ افراطکننده است. کسی که شهادتین را بگوید و اسلام خود را آشکار کند و نواقض اسلام[3] را انجام ندهد، با او معاملۀ مسلمان میکنیم و باطن او را به خداوند متعال واگذار میکنیم. همانا کفر بر دو قسم است: کفر اکبر و کفر اصغر. حکم کفر بر کسی واقع میشود که به صورت قول یا فعل یا اعتقاد آن را کسب کند؛ اما تکفیر شخص معین و حکم بر خلود او در جهنم متوقف بر اثبات شروط کفر و منتفی شدن موانع آن است. مشکل داعشی پذیرش کورکورانۀ عقاید ابنتیمیه و محمد بن عبدالوهاب است؛ زیرا اکثر نواقض اسلامی که محمد بن عبدالوهاب بیان کرده و اکنون داعش در شهرهای تحت اشغال خود، بر کوی و برزن زده است، به تصریح همۀ علمای بزرگ اسلام، ناقض اسلام نیست و به تصور غلط سلفیها و به تأسی از ابنتیمیه، ناقض گماشته شده است.
6. رجوع به محاکم شرعی، در دولت اسلامی، برای رفع اختلاف و تحاکم میان افراد، بر اساس شرع خداوند واجب است و در صورت جهل به حکم الهی، تحقیق برای علم پیدا کردن به آن واجب است؛ چراکه تحاکم به سوی طاغوت که همان احکام وضعی و قوانین عشایر و دولتها و مجالس است، از نواقض اسلام است، زیرا خداوند متعال میفرماید: )وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ(.[4] از سلفیان جهادی تعجب است که این آیه را دالّ بر کفر حاکمان اسلامی و نمایندگان مجلس شوراهای کشورهای اسلامی و دیگر مردمی میدانند که به آنان کمک میکنند؛ اما دو آیۀ بعد را که میفرماید: )وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ([5] و )وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ([6] را نمیبینند!
7. تکریم و تعظیم پیامبر اکرم واجب و تقدم دیگران بر ایشان حرام است و کسی که ادعا کند به مقام آن جناب شریف و مقام اهلبیت مطهر و اصحاب بزرگ ایشان از خلفا و سایر اصحاب رسیده، کافر و مرتد میشود؛ بنابراین، شیعیان و صوفیانی که برای بزرگان خود مقامی همسان، بلکه بالاتر از اصحاب پیامبر قائلاند، کافرند.
8. همانا غربزدگی با تفاوت پرچمها و تنوع گرایشهای آن، مانند ملیگرایی و وطنپرستی و کمونیستی و بعثی، کفر آشکار و موجب نقض اسلام و خروج از دین میشود و تمام کسانی که در فعالیت سیاسی مشارکت داشته باشند، مانند احزاب سیاسی که به دنبال جایگزین کردن امر دیگری به جای دین خداوند و تسلط دشمنان خداوند از صلیبیان و روافض (شیعیان) و سایر مرتدین بر بندگان مؤمن خدا هستند، همگی مرتد هستند. خداوند متعال میفرماید: )وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ(.[7] چنانکه شیوۀ حزب اسلامی (حزب طارق الهاشمی) شیوۀ کفر و ارتداد است، سلوک و منش آن با دیگر شیوههای کفار و مرتدین، مانند حزب جعفری و ایاد علاوی اختلافی ندارد و تمامی رهبران آنها مرتد هستند. نزد ما، فرقی میان مسئول در حکومت یا مدیر بخش وجود ندارد. عموم کسانی که در حکومت داخل شدهاند، تا زمانی که حجت شرعی بر آنها تمام نباشد، حکم به کفر آنها نمیکنیم.
9. تمام کسانی که اشغالگران را به هر نحوی (غذا، لباس، درمان و مانند اینها) کمک کنند که باعث تقویت و قدرت آنها شود، کافر و مرتدند و خون آنها مباح است.
10. جهاد در راه خدا، از زمان سقوط آندلس، برای آزادی شهرهای مسلماننشین، بر تمامی افراد واجب عینی است و بزرگترین گناهان بعد از کفر به خدا، نهی از جهاد در راه خداست؛ در حالی که جهاد واجب عینی است. ابنحزم میگوید: «هیچ گناهی بعد از کفر به خدا، بزرگتر از نهی از جهاد در راه خدا نیست».
11. سرزمین مسلمانان زمانی که دچار قوانین کفار شود و غلبه در آنها، با احکام کفار باشد و احکام اسلام اجرا نشود، حکم سرزمین کفار را دارد و این امر لزوماً موجب تکفیر ساکنان آن نمیشود. به سبب آنکه احکامی که امروز، تمامی سرزمینهای اسلامی را فرا گرفته، احکام طاغوت و قوانین آن است، ما حکم به کفر و ارتداد جمیع حاکمان آن کشورها و ارتشهای آنها میکنیم و کشتن آنها، از کشتن اشغالگران صلیبی واجبتر است. متذکر شویم که ما با تمامی قدرتهایی که با دولت اسلامی عراق جنگ کنند، هرچند که با نامهای عربی و اسلامی باشد، میجنگیم و آنها را نصیحت میکنیم و بر حذر میداریم تا خود را قربانی مطامع اشغالگران نکنند.
12. کشتن پلیس طاغوت و مرتدین و هر آنچه از این دو پدید بیاید، واجب است. مانند تأسیسات نفتی و از بین بردن ساختمانها و مؤسساتی که معلوم بشود طاغوت آنها را محل استقرار خود قرار داده است.
13. امروز گروههای اهل کتاب و صابئین و مانند اینها، در دولت اسلام، حکم دشمن را دارند و اهل ذمه شمرده نمیشوند؛ چراکه عهد خود را به شکلهای گوناگون شکستهاند؛ بنابراین، اگر امنیت و امان بخواهند باید پیمان جدیدی با دولت اسلامی ببندند و شروط مادامالعمری که نقض کردند، متوقف خواهد شد.
14. همانا فرزندان جهادی که در میدان عمل فعال هستند، برادران دینی ما هستند و ما آنها را متهم به کفر و فسق نمیکنیم؛ اما آنها به دلیل تخلف از واجب زمانه که اجتماع زیر پرچم واحد است، دچار عصیان شدهاند.
15. نسبت به گروهها و اشخاصی که پیمانی با اشغالگران متجاوز ببندند، هیچ تعهدی نداریم، بلکه از نظر دولت اسلامی، آنها باطل و مردود هستند؛ بنابراین، اشغالگران را بر حذر میداریم از اینکه بدون اذن دولت اسلامی، هر گونه پیمان سرّی یا علنی ببندند.
16. تکریم و تعظیم علمای عامل و صادق واجب است و در مصیبتها از آنها حمایت میکنیم و کسانی که به شیوۀ طاغوت عمل کنند، یا در دین خداوند فریبکاری کنند، رسوایشان میکنیم.
17. نسبت به حق کسانی که از ما در جهاد سبقت داشتند، معرفت داریم و آنها را در جایگاهشان قرار میدهیم و جانشین خوبی برای آنها، در مورد خانواده و اموالشان هستیم.
18. نجات اسیران (سلفیان جهادی زندانی) و حفظ حریم مسلمانان (سلفیان جهادی) از دست کافران (شیعیان و حاکمان سکولار) از طریق جنگ واجب است. پیامبر اکرم فرمودهاند: «اسیران را آزاد کنید. همانطور که کفالت خانوادۀ آنها را مانند خانوادۀ شهدا واجب میدانیم»؛ و نیز فرمودند: «هر کس که آماده جنگ شود، مانند کسی است که جنگ کرده است و کسی که جنگجویی در خانوادهاش بگذارد، مانند کسی است که جنگ کرده است».
19. آموزش امور دینی به مردم واجب است. هرچند برخی از لذتهای دنیوی از دست رفته باشد و از علوم دنیایی هر آنچه مورد نیاز مردم باشد، واجب و غیر از آن تا زمانی که از ضوابط شرع خارج نباشد، مباح است. هر آنچه مردم را به سوی امور زشت فرا بخواند و کمک بر انجام آن باشد، حرام است؛ مانند دستگاه ماهواره. بر زنان پوشاندن صورت و دوری از بدحجابی و پایبندی بر عفت و طهارت واجب شرعی است.
عثمان بن عبد الرحمن التميمي، مسئول هیئت شرعی دولت اسلامی عراق، وظایف دولت اسلامی عراق را چنین تشریح میکند: انتشار توحید در زمین و از بین بردن شرک (مثل استغاثه که شرک جلی است)؛ قوانین حکومت مطابق آنچه خداوند متعال نازل کرده (مخالفت با قوانین مجالس شوراهای ملی)، اجرای احکام اسلامی با نصب قضات و حاکمان اسلامی، حفظ اصل حکومت اسلامی و دفاع از حریم آن، برپایی حدود، بیرون راندن دشمن، دریافت زکات و غنیمت از دشمنان و صدقه و موارد دیگر از بیتالمال، کمک به خانوادهای شهدا و فقرا و کسانی که به حمایت نیاز دارند.[8]
موضع داعش در قبال رهبران گروهها و احزاب مختلف به سه دسته تقسیم میشود. گروه اول مرتدین هستند. این گروه به دلیل تمایل و همپیمانی با اشغالگران، دشمن داعش شمرده میشوند و کشتن آنها واجب است و هیچ جایگاهی در دولت اسلامی عراق ندارند. گروه دوم گمراهان نامیده میشوند. این گروه در مقام عمل با اشغالگران همکاری نداشتهاند، بلکه دلیل گمراهی آنها، بدعت و ضلالت در میان پیروانشان است. گروه سوم گروهی هستند که در مقابل اشغالگران مقاومت کرده و به مبارزه علیه اشغالگران پرداختهاند. موضع دولت اسلامی نسبت به آنها نصیحت و ارشاد برای ملحق شدن به دولت اسلامی عراق است.[9]
پی نوشت ها:
[1]. قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِن رَبِّي ـ ابوعمر البغدادی ـ نخبة الاعلام الجهادی؛ نک: https://nokbah.com/~w3/?p=1264 نوار صوتی این سخنرانی هم، در همین لینک وجود دارد و در یوتیوب، با نام «هذه عقیدة الدولة الاسلامیة فی العراق و الشام» موجود است.
[2]. از سیوطی نقل شده است که از ابوالهیاج فقط همین روایت در منابع روایی وجود دارد. بنگرید به: رضوانی، سلفیگری و پاسخ به شبهات، ص593.
[3]. نواقض اسلام، نزد داعش، همان نواقض اسلام نزد وهابیت است که در کتاب نواقض الاسلام محمد بن عبدالوهاب تجلی یافته است. توسل و شفاعت و استغاثه به ارواح اولیای الهی از جمله موارد نواقض اسلام است که باعث خروج فرد از اسلام میشود.
[4]. مائده، آیه 44.
[5]. مائده، آیه 47.
[6]. مائده، آیه 45.
[7]. انعام، آیه 121.
[8]. اعلام الانام بمیلاد دولة الاسلام، منتشرشده توسط مؤسسۀ الفرقان که در سایت شموخ الاسلام موجود است.
[9]. http://www.muslm.org/vb/showthread.php?209738-